1403/12/07
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه العروة – جمع بندی مسئله 46 - بالاخره در ارتباط با تقلید کجاها باید تقلید نمود؟
موضوع: فقه العروة – جمع بندی مسئله 46 - بالاخره در ارتباط با تقلید کجاها باید تقلید نمود؟
پاسخ به چند پرسش: بحث در مسئله ۴۶ بود و به مرحلۀ تحقیق و اقتراح رسیدیم. پیش از این مرحله، باید به چند پرسش پاسخ دهیم.
پرسش: عبارت صاحب عروه که در پایان میگوید: فالقدر المتیقن للعامی تقلید الأعلم فی الفرعیات. ما «فی الفرعیات» را ما به «تقلید» برگرداندیم، یعنی «تقلید در فروعیات». بعضی احتمال دادهاند که فروعیات به «اعلم» بازگردد، یعنی «اعلم در فروعیات».
پاسخ: این احتمال را اساساً نباید در نظر گرفت. جناب سید، پیش از این فرموده بود که اگر اعلم فتوا به عدم وجوب تقلید اعلم بدهد، اعتماد به او مشکل است. گویا کسی میگوید: «پس کجا باید به اعلم رجوع کنیم؟» سید میفرماید: «در فرعیات». لذا این «فرعیات» در برابر بحث قبلی است؛ یعنی در بحث «تقلید در وجوب تقلید از اعلم»، شما از اعلم تقلید نکنید، بلکه قدر متیقن در فرعیات است. حال اینکه ما این را بپذیریم یا نپذیریم، و اینکه آیا این قسمت با قسمت اول جمع میشود یا نه، سخن دیگری است؛ اما مراد سید همین است.
پرسش: ایشان که قبلاً در مسئله ۱۲ فرموده وجوب تقلید از اعلم بنا بر احتیاط است، پس چرا اینجا فرموده «یجب»؟
پاسخ: ما هم اشکال داریم، ما هم سؤال داریم. بین «یجب» در مسئله ۴۶ و «علی الأحوط» در مسئله ۱۲، به نظر ما هم قابل جمع نیست.
پرسش: آیا ادراک عقل بر لزوم تقلید از اعلم و کشف وجوب شرعی تقلید از اعلم بر طبق این ادراک عقل، ربطی به قاعده ملازمه دارد؟
پاسخ: بله، این مصداق قاعده ملازمه است.
پرسش: اگر کسی منکر قاعده ملازمه شد، آیا میتواند علیرغم اعتراف به حکم عقل بر لزوم تقلید از اعلم، وجوب تقلید شرعی از اعلم را نفی کند؟ مثلاً بگوید قاعده ملازمه نزد من ثابت نیست، و از طرف دیگر، روایات رجوع به عالمان نیز اطلاق دارد، پس وجوب تقلید از اعلم شرعاً برای من ثابت نیست؟
پاسخ: بله، اگر کسی قاعده ملازمه را قبول نداشته باشد و برای مراجعه به مجتهد، رجوع به عالم را بهطور مطلق جایز بداند، قائل به عدم وجوب تقلید از اعلم میشود. اتفاقاً برخی همین نظر را دارند، پس جواب مثبت است.
پرسش: آیا با همین دیدگاه نمیتوان فرمایش آقای حکیم را تأیید کرد که جواز تقلید از غیر اعلم، اگرچه متیقن است، ولی وجوب و عدم آن مشکوک است، و در این صورت باید تقلید کرد؟
پاسخ: اگر بپذیریم که وجوب تقلید از اعلم مشکوک است، بله، درست است؛ ولی گفتیم اگر به عقل رجوع کنیم، دیگر شکی باقی نمیماند.
جمعبندی مسئله ۴۶
در مسئلۀ ۴۶ باید مشکل موجود در بحثها در این یک سال و اندی را حل کنیم. مسئلهای مطرح است مبنی بر اینکه در چه جاهایی باید تقلید کرد و در چه جاهایی نباید تقلید کرد. این بحث، ربطی به مسئلۀ تقلید ندارد، بلکه بیرون از مسئلۀ تقلید است. این را کنار بگذارید. بدین بیان که کجاها باید انسان تقلید کند؟ مثلاً: آیا در تشخیص مصداق باید تقلید کنیم یا نه؟ آیا یک مجتهد میتواند از یک لغوی در مسائل لغت تقلید کند تا بر اساس آن فتوا بدهد؟ این مسئله را در مسائل ۶۷ و ۷۰ مطرح خواهیم کرد، اما بحث امروز ما اینها نیست.
بحث امروز این است که در خودِ مسئلۀ تقلید و پیرامون آن، کجا میتوان تقلید کرد و کجا نباید تقلید کرد؟
در خارج مواردی هست که مسلّماً همه میگویند نباید تقلید کرد. اینکه آیا در اصل تقلید باید تقلید کرد؟ نه، قدر مسلم این است که نباید تقلید کرد. کسی هم قائل نیست که انسان باید محتاط یا مجتهد یا مقلد، به دلیل تقلید. پس این موارد مسلم هستند.
مواردی نیز در اطراف بحث تقلید، مسلّم است که باید در آن تقلید کرد، مانند برخی از شرایط مرجع تقلید. مثلاً در این باره که آیا مرجع تقلید میتواند زن باشد یا نه؟ باید حلالزاده باشد یا لازم نیست؟ در چنین مسائلی باید تقلید کرد. کسی نمیتواند بگوید من به عقلم رجوع میکنم. اینها بیشتر مبتنی بر نصوص هستند و فقیه از عهدۀ آن برمیآید. جایی که نص باشد و فقیه از عهدهاش برآید و دیگران باید حاصل تلاش فقیه را به کار ببرند، چنین مواردی تقلیدی به شمار میآید. لذا در مسائلی مانند شرایط مرجع تقلید، (آن شرایطی که عقلی مسلم نیست، بلکه شرایط قابل اختلاف است) مثل مذکر بودن، شیعه دوازدهامامی بودن، حلالزاده بودن، حر بودن، با اینکه به خود تقلید مربوط است، باید تقلید کرد.
مواردی نیز محل اختلاف است. برخی میگویند تقلیدی است، برخی دیگر میگویند تقلیدی نیست. مثل همین مسئلۀ ۴۶. سید فرمود که یجب علی العامی ان یقلد الاعلم در مسئله وجوب تقلید اعلم و عدم وجوب آن، عامی باید از اعلم تقلید کند. آقای حکیم نیز آن را تأیید کردند اما چقدر حاشیه هم وجود دارد که گفتهاند، مسئله تقلیدی نیست. پس در مواردی علما اختلاف دارند.
با این توضیح، در خود مسئله تقلید، با سه بخش مواجهیم. مواردی که مسلم است نباید تقلید کرد، مواردی که حتماً باید تقلید کرد، و مواردی که تقلیدی بودن یا نبودن آنها مورد اختلاف است.
ضابطه این است:
1. هر جا مستلزم دور باشد، تقلید معنا ندارد. مثل اصل تقلید یا مثل رجوع به اصل جواز رجوع به اعلم، یا حتی وجوب رجوع به اعلم. اینکه در مسئله تقلید از اعلم باید از اعلم تقلید کرد، معنایش این است که باید در اعتبار قول یک شخص به خود او رجوع کرد، و این دور است. هر جا بخواهیم اتباع و تصدیق قول کسی را مستند به خود آن فرد قرار دهیم، دور پیش میآید. اما اگر مثلاً در اینکه مجتهد باید حلالزاده باشد یا نه بگوییم باید تقلید کرد، چه دوری پیش میآید؟ مجتهد به ادله نگاه میکند و از ادله حکم این مسئله، استخراج میشود. لذا هر مراجعه به ادله شرعی لازم باشد، تقلید محسوب میشود، ولو اینکه مربوط به خود تقلید باشد.
2. آنجایی که مسئله عقلی مسلّم باشد؛ ولو برای یک شخص. چون اگر عقلیِ مسلم باشد، دیگر تقلید معنا ندارد. اگر مجتهد اعلم بگوید تقلید از اعلم لازم نیست، آیا یک فاضل حوزوی عاقل بالغ میتواند این را بپذیرد؟ خیر، مثل خود ما که نمیپذیریم، چون ما معتقدیم عقل میگوید باید از اعلم تقلید کرد، و اعلم نباید بگوید تقلید از اعلم لازم نیست، چون خلاف عقل است.
اصولاً در جایی که مسئله مورد ادراک مسلم عقل باشد، تقلید راه ندارد. قبلاً هم داشتیم که ضروریات و یقینیات تقلید ندارد. خود صاحب عروه هم این را گفته است. البته در یقینیات ممکن است برای بعضی شبهه ایجاد شود، و آنها باید تقلید کنند. به نظر ما اگر کسی عقلش نمیرسد، یعنی نمیداند واقعاً باید چه کار کند، باید ببیند اعلم چه میگوید. اگر اعلم گفت نیاز نیست از اعلم تقلید کند، پس نیاز نیست. در واقع عقل، حکم تعلیقی دارد؛ یعنی اگر خودش بفهمد، نباید تقلید کند، اما اگر نفهمد، باید تقلید کند.
پس آنجایی که مستلزم دور است و آنجایی که عقلی مسلم است، تقلید راه ندارد. اما در غیر از این موارد، تقلید راه دارد. حال بر اساس همین مطالب، اقتراح خود را مطرح میکنیم.
مسئله ۴۶ اینگونه بود: یجب علی العامی ان یقلد الأعلم فی مسئلة وجوب تقلید الأعلم أو عدم وجوبه، ولا یجوز أن یقلد غیر الأعلم إذا أفتی بعدم وجوب تقلید الأعلم. سپس فرمودند که اگر اعلم به عدم وجوب تقلید فتوا دهد، اعتماد بر او مشکل است و بعد هم قدر متیقن مطرح شده بود.
نظر ما این است که این مسئله اینگونه مطرح شود: اللازم عند العقل تقلید الأعلم عند إمکانه، ولا یصح الاعتماد علی عدم وجوب تقلید الأعلم. نگفتیم که تکلیف مقلد چیست، بلکه گفتیم اعلم نباید چنین فتوایی بدهد. ولو أفتی الأعلم بعدم وجوب تقلید الأعلم، فلمقلده أن یقلده فی ذلک ما لم یقطع أو لم یطمئنّ بکونه غیر صحیح. ولی اگر یقین دارد، اطمینان دارد، یا علم عرفی دارد که این فتوا درست نیست، باید از خودش پیروی کند و عقل خود را ملاک قرار دهد. و لا یصح تقلید غیر الأعلم مطلقا.
این بخش ناظر به همان عبارتی است که صاحب عروه فرموده است: إذا أفتی غیر الأعلم، لا یجوز تقلیده. ما میگوییم مطلقاً تقلید از غیر اعلم جایز نیست مگر اینکه: إلا عند عدم إمکان تقلید الأعلم و عدم إمکان الاحتیاط من غیر عسر و مشقة. یعنی اگر اعلمی هست ولی فتوا نمیدهد، یا ما به فتوای او دسترسی نداریم، باید احتیاط کرد و نباید سراغ غیر اعلم رفت. اما گاهی احتیاط همراه با عسر، مشقت و حرج است، که شارع راضی به آن نیست. در این صورت میتوان از غیر اعلم تقلید کرد.
البته باید بررسی کنیم که در گذشته خلاف این مطلب را نگفته باشیم. در واقع پرسش این است که اگر اعلم ساکت باشد، چه باید کرد؟ آیا مستقیماً سراغ غیر اعلم میرویم؟ مثل سخن آقای صدرالدین صدر یا نه، اینجا باید احتیاط کرد؟ بله، اگر احتیاط عسر و مشقت دارد، چنانکه شارع عسر و مشقت را مقداری موسّعتر از آنچه فقها میگویند در نظر گرفته است. ما معتقدیم که عسر و حرج شرعی وسیعتر از عسر و حرجی است که معمولاً فقها و عرف معنا میکنند. البته منظور این نیست که از عسر و حرج عقلی هم وسیعتر است، آن را همه قائلند. فقها میگویند سه نوع حرج داریم: نوعی، عرفی، و عقلی. منظور فقها از عسر و حرج، عقلی نیست، بلکه عرفی مورد نظر آنان است. بنابر دیدگاه ما از برخی ادله استفاده میشود که عسر و حرج موردنظر شارع حتی از حرج عرفی هم گستردهتر است. گویا هر چیزی که انسان را به زحمت بیندازد و با ضروریات زندگیاش منافات داشته باشد، مشمول عسر و حرج میشود. در این باره به کتاب فقه و مصلحت مراجعه کنید. در آنجا دلیل و مبنای این مسئله تفصیلاً بیان شده است.
ماه رمضان در پیش است، ماهی که ما به استقبال آن میرویم و آن هم به استقبال ما میآید. ماه رحمت، ماه مغفرت، ماه فیض، ماه رشد، ماه تکمیل، ماه تهذیب و تنقیح. اگر انسان بتواند در این ماه باری را ببندد، موفق است اما اگر این ماه بگذرد و خبری نشود، دیگر در هیچ ماهی نمیتواند جبران کند.
ما را از دعای خیرتان فراموش نکنید، مخصوصاً در شبهای قدر. برای همه دعا کنید، مخصوصاً کسانی که به دعا نیاز دارند. ما را هم در دعاهایتان یاد کنید. انشاءالله وعده ما پنج یا شش روز بعد از عید فطر خواهد بود.