1404/01/30
بسم الله الرحمن الرحیم
/ مسئله هفدهم مصونیت دیپلماتیک/مسئله شانزدهم تابعیت ملی
موضوع: مسئله شانزدهم تابعیت ملی / مسئله هفدهم مصونیت دیپلماتیک/
تابعیت ملی
بر اساس آنچه بیان شد، اصل اولی از لحاظ شرعی عدم رسمیت مرزهای ملی و لوازم آن است؛ البته، اگر ذیل عناوین ثانوی همچون اضطرار قرار بگیرند میتوان به لوازم آن پایبند شد. بهعنوان نمونه، در اتخاذ آرای جمهوری اسلامی ایران تنها اشخاص ایرانی میتوانند در آن شرکت کنند.
مصونیت دیپلماتیک
در بحث از مصونیت دیپلماتیک دو نوع مصونیت وجود دارد؛ گاهی مراد عدم تعرض به شخص واموال و ناموس دیپلمات است؛ یعنی زمانی که شخص دیپلمات وارد کشور میشود، نباید کسی متعرض او شود، بهنحوی که اگر کسی متعرض شخص دیپلمات شد، کشور میزبان در برابر آن مسئول خواهد بود. مسئولیت مذکور دائر مدار صفت دیپلماسی است؛ به عبارت دیگر، هرچند شخص دیپلمات کافر باشد و اموال او مباح باشد، اما به دلیل وجود صفت دیپلماسی اموال او محترم شمرده میشود.
همچنین، گاهی مراد مصونیت قضائی شخص دیپلمات است؛ این نوع مصونیت، برخلاف نوع اول، مختص فرضی است که شخص دیپلمات مرتکب جرمی شود. در این نوع مصونتی بحث میشود که شخص دیپلمات در مکان و بر اساس قانون کشور میزبان یا کشور خودش محاکمه شود.
در دین اسلام، همانند سایر مذهب و مکاتب، اصل مصونیت تأیید شده است. علاوهبر آنکه عقل و مصلحت اقتضای وجود مصونیت را میکند، در قرآن و سنت نیز این مسئله وجود دارد. در دین اسلام سه چیز مورد مصونیت است؛ ایمان، امان و ذمه. دربارۀ قسم اول مصونیت، اگر شخصی شهادتین را به زبان آورد، از نظر اسلام جان، مال و عرض او مصون از تعرض است. دربارۀ قسم دوم مصونیت، قرآن کریم میفرماید: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ﴾[1] . بر اساس آیۀ مذکور هرچند شخص مهدورالدم باشد، امانگرفتن او برای شنیدن کلام خداوند موجب حفظ او از تعرض میشود. قسم سوم از مصونیت نیز مربوط به اهل ذمه است، جان، مال و عرض اهل کتابی که در حکومت اسلامی زندگی میکنند نیز مصون از هرگونه تعرض است.
علاوهبر سه مورد فوق، میتوان یک مورد دیگر را نیز اضافه نمود. اگر در جایی هیچکدام از موارد فوق وجود نداشت، اما اقتضای مصلحت وجود مصونیت بود، آنگاه به حکم عقل نیز مصونیت وجود خواهد داشت. بنا بر نظر مذکور، اگر گروهی توریستی یا سفیران سایر کشورها بدون قصد شنیدن کلام خداوند وارد حکومت اسلامی شوند، اگر مصلحت اقتضا کند، آنان نیز مصون از تعرض خواهند بود.
علاوهبراین، ممکن است برای اثبات مصونیت اشخاص توریست یا سفیرانی که قصد شنیدن کلام خداوند را ندارند، بدون آنکه به مصلحت و عقل تمسک شود، به آیۀ شریفۀ استجاره تمسک نمود. اگر لفظ «حتی» در آیۀ شریفه مقیِّد و غایت و تعلیل باشد، موجب تقیید استجاره به فرض استماع کلام الهی میشود، اما اگر لفظ «حتی» از جهت صیرورت و عاقبت و نتیجه باشد، همانند آنچه در لام ﴿فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا﴾[2] گفته میشود، آیۀ شریفه نیز میتواند مورد تمسک واقع شود. در فرضی که لفظ «حتی» از جهت صیروت و نتیجه باشد، لازم نیست نتیجه دائمی باشد، بلکه نتیجۀ اقتضائی و غالبی نیز کفایت میکند و مقیِّد اطلاق نخواهد بود. حضرت آیةالله خامنهای نیز با استفاده از اطلاقات ادلۀ امان فرموده است:
﴿فالمتحصّل من مجموع هذه الأدلّة هو الجزم بأنّ مشروعيّة الأمان وما يترتّب عليها من الأحكام، لا تختصّ بأمان الكافر المستأمن في ميدان الحرب، بل تشمل جميع أصناف الكفّار وجميع أصناف الأمان، سواء ما يصدر من الدولة الإسلاميّة بشأن الأفراد والجماعات بل الشعوب، أو بشأن الوفود والمجموعات العاملة سياسيّاً أو اقتصاديّاً وغيرهما كالسفراء والخبراء وضيوف الحكومة وغيرهم، وما يصدر من آحاد المسلمين بشأن المسافرين والسيّاح والضيوف والتجّار وأمثال ذلك، وسواء ما كان منه مسبوقاً بطلب الأمان من الكافر، أو كان ابتدائاً من المسلم بغير طلب، وما سواه من الفروض والمحتملات﴾[3]