< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی علوی‌گرگانی

99/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قاعده لاضرر و لا ضرار

 

تنبیه دوم در مورد لاضرر

آیا لا ضرر اختصاص به احکام لزومیة دارد یا شامل احکام ترخیصیة هم می شود؟

کلام مرحوم آیت الله خویی

مرحوم آیت الله خویی در مصباح الاصول جلد 2 صفحه 533 در تنبیه اول از تقریرات خود می فرمایند: قاعده لا ضرر اختصاص به احکام الزامیه دارد یعنی فقط شامل واجبات و محرمات می شود ولی احکام مستحب و مکروه را شامل نمی شود. «بناء علی ما ذکرنا - من ان قوله لاضرر ناظر الی نفی تشریع حکم الضرری- یختص النفی بجعل حکم الزامی» تشریع در این جا متعلق به حکم الزامی است چون در در وجوب و حرمة عبد ملتزم به امتثال است، اگر قرار باشد کاری مستلزم ضرر باشد، در حقیقت شارع او را وادار به انجام ضرر میکند بر خلاف احکام ترخیصیه که در این نوع احکام مکلف با اراده خود آن را انجام میدهد و شارع، مکلف را ملزم به انجام آن نکرده است. « لان الترخیض فی الشی لا یلزم المکلف فی ارتکابه، فلایکون الدلیل مشمولا لدلیل نفسه بل العبد باختیاره و ارادته یرتکبه فیکون الضرر مستندا الیه لا الی الترخیص المجعول من قبل الشارع و بالجملة نفی الضرر فی الحدیث الشریف لیس الا کنفی الحرج»

مسئلة لاضرر مثل لاحرج است؛ پس همانگونه که حرج در احکام الزامی است نه در احکام ترخیصیه چرا که در این نوع احکام مکلف با اراده خود اختیار انجام فعل حرجی را میکند، همین طور هم در قاعده لا ضرر می باشد. « فلا یستفاد من قوله لا ضرر ، حرمة الاضرار بالغیر و لا حرمة الاضرار بالنفس و ان کان الاول ثابتا بالادلة الخاصة» اگر چه در ادلة خاصة داریم که شامل غیر الزامی نیز می شود، « بل یمکن استفادته من الفقرة الثانیة فی نفس هذا الحدیث و هو قوله لاضرار» بلکه از لاضرر هم می توان استفاده کرد که ضرر به نفس هم ضرر است، « بتقریب ان المراد من نفی الضرر هو النهی لا بمعنی نفی الجنس مثل قوله تعالی «لا رفث و لافسوق و لاجدال فی الحج» و ذلک لان الضرار امر خارجی وهو کون الشخص فی مقام الاضرار بالغیر» در این جا معنی ندارد که بگوییم تشریع نکردم ضرر را «فلا معنی لنفیه تشریعا کما لا یصح حمله علی الاخبار عن عدم تحقق الاضرار فی الخارج »خبر از اضرار در خارج هم نمی باشد، لذا نفی را به معنی نهی می گیریم، «فلا محال یکون المراد منه النهی عن کون الشخص فی مقام الاضرار بالغیر فیدل علی حرمة الاضرار بالغیر بالاولویة القطعیة ولا یلزم من حمل النفی علی النهی فی هذه الفقرة التفکیک بین الفرقتین»پس از حمل نفی در این روایت بر نهی تفکیک بین دو فقره کلام پیش نمی آید که ما دو عبارت لاضرر و لاضرار داریم اولی را نفی بگریم و دومی را نهی بدانیم، این تفکیک بین ضررین نمی شود نفی در یکی حقیقی است و در یکی به مجاز است، «لان المعنی فی کلتیهما هو النفی غایة الامر کون النفی فی الفقرة الاولی حقیقیا، و فی الفقرة الثانیة ادعایا نظیر ما ذکرنا فی حدیث الرفع بالنسبة الی ما لا یعلمون حقیقیا و بالنسبة الی الخطاء و النسان مجازی».ما همین مطلب را هم در حدیث رفع میگوییم که نسبت به عدم العلم رفع حقیقی است و نسبت به خطا و نسیان رفع ادعایی است.

«و اما الثانی وهو الاضرار بالنفس فلا یستفاد حرمته من الفرقة الثانیة لان الضرار و غیره مما هو فی هذا الباب کالقتال و الجدال لا یصدق الا مع الغیر لا مع النفس» ضرار برای غیر است نه اینکه به خود ضرر نرسانیم، لذا لاضرار، ضرر به نفس را نمی گیرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo