« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/10/01

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل فی القبله الکلام فی اعتبار الاستقبال فی النافله حال الاستقرار

 

مرحوم اقای صاحب عروه میفرماید نماز نافله در حال استقرار قبله درش معتبر است.

یه بحث این بود که اصلا مقتضی داریم اطلاقاتی داریم ادله ای داریم ؟خب بله ۴ تا ۵ تا دلیل اقامه کردند که بعضی هاش تمام بود و بعضی هاش تمام نبود .

 

اما مرحوم حاج آقا رضا همدانی علاوه بر اینکه در مقتضی اشکال کرد میفرماید لو فرضنا که مقتضی باشه باز مانع وجود داره مانع چندتا است

 

یک آیه و اصل عملی و چند تا روایت که اینها دلالت میکند بر عدم لزوم استقبال الی القبله در حال استقرار

 

اولیش اصل عملی است شک میکنیم که ایا این نماز نافله باید رو به قبله باشه یا مطلق است خب گفتند رفع ما لا یعلمون،رفع ما لایعلمون میگه مطلق است، ما عرض کردیم در دوران امر بین اقل و اکثر در مستحبات برائت وجهی نداره ،خلافا لسید خویی که فرموده برائت از اکثر از جزء زائد یا از شرط جاری میشه، زیرا تعبد به ثواب است یعنی اگر من نمیدانم نافله مطلقا مستحب است یا رو به قبله خب رفع مالایعلمون این رفع ما لایعلمون از اکثر جاری میشه از تقید جاری میشه ما عرض کردیم رفع ما لا یعلمون تعبد به ثواب نمیکند ،نمیگه اگر اقل را اوردی ثواب بهت میدم این برای رفع تنجز و رفع عقاب است و چون در مستحبات تنجز و عقاب معنا نداره لذا ما رفع ما لا یعلمون را قبول نکردیم بنابراین در ما نحن فیه اصل عملی جا نداره .

 

وجه دوم: گفتن آقا این ایه ی شریفه که راجع قبله هست این برای فریضه است ایه شریفه این است صحیحه زراره قال اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِکَ وَ لَا تَقَلَّبْ بِوَجْهِکَ عَنِ الْقِبْلَةِ فَتَفْسُدَ صَلَاتُکَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ لِنَبِیِّهِ فِی الْفَرِیضَةِ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُخب این ایه شریفه میفرماید ان الله عزوجل یقول لنبیه فی الفریضه، خب این آیه دلالت میکند که نافله شرط نداره.

 

به این ایه مرحوم اقای حکیم اشکال کرده فرموده ایه مختص فریضه است اما قید حکم ،مختص فریضه است که نداره، ایه مختص فریضه است غیر از این است که حکم مختض فریضه باشه ،خب این ایه مختص فریضه است غیر از این است که حکم مختص فریضه باشه، این چی میخواد بفرماید

(سوال سائل:

جواب:خب وقتی که میفرماید تعلیل میکنه به ایه یعنی معناش این است که این قبله در فریضه شرط است وقتی تعلیل میفرماید اینکه امام (علیه السلام) بعدش فرمود فان الله عزوجل یقول لنبیه فی الفریضه خب این بعد ،تعلیل داره دیگه ،تعلیل تخصیص میزند، معنا نداره که بگیم حکم مطلق است ایه مربوط به فریضه است خب چه وجهی داره؟لذا این روایت دلالت میکند که استقبال قبله در فریضه است.

 

اقای خویی از این ایه شریفه از این صحیحه زراره این طور جواب میده، میفرماید این مفهوم وصف است یعنی لا صلاه فریضه الا الی القبله ،

در مفهوم وصف سه قول است

یک قول این است که وصف مفهوم داره مثل شرط کما اینکه بعضی از قدماء قائل شده بودند

 

یک قول این است که وصف اصلا مفهوم نداره به هیچ وجه، وصف مثل لقب است، احکام بیانش تدریجی است در اینجا فرموده مثلا لاصلاه فریضه جای دیگه هم فرموده لاصلاه الا الی القبله .

 

قول سوم قول مرحوم اقای خویی است که در وصف قائل است به یک مفهوم فی الجمله شده است یعنی وصف این مقدار دلالت میکند که طبیعی صلاه مثلا حکم نداره، یعنی اگر بفرماید اکرم العلماء العدول بعد در یک خطاب دیگر بفرماید اکرم العلماء اینا با هم تنافی دارد زیرا اگر قرار بود طبیعی علماء بدون هیچ وصفی موضوع وجوب بود اکرامش وجوب داشت خب قید عدول لغو میشد این قید عدول معناش این است که طبیعی موضوع نیست لذا اگر ما یک خطابی داشته باشیم اکرم العلماء ،یک خطابی داشته باشیم اکرم العلماء العدول اینا عام و خاص هستند با هم جمع میشوند میگیم فقط علمای عدول وجوب اکرام دارند، اما مفهوم وصف این طوری نیست که اگر یک خطابی امد اکرم العلماء العدول، یک خطابی امد اکرم العلماء الهاشمی بگیم اینا با هم تنافی دارد چون اکرم العلماء العدول میفرماید علماء وجوب اکرام دارد اگر عدول باشد اگر عدول نباشه وجوب اکرام ندارد مطلقا هاشمی یا غیر هاشمی، این نیست معناش ،اکرم العلماء العدول معناش این است که اکرام علماء عدول معناش این است که عالم ،وجوب اکرامش قید داره حالا عدول، هاشمی، فقها، پیر مرد ها،قید داره ،مطلق نیست، خب این در ما نحن فیه درست هم هست چون مطلق صلاه رو به قبله لازم نیست باشه ،صلاه نافله در حال مشی ،در حال حرکت، قبله درش معتبر نیست ،لذا ایه و روایت تنافی ندارد، مفهوم نداره.

 

بعد میفرماید من تعجب میکنم از مثل مرحوم حاج آقا رضا همدانی با اینکه ایشون قائل به مرحوم وصف نیست مع ذلک اینجا به این روایت استدلال کرده خب چرا ؟شما که قائل به مفهوم وصف نیستی

 

به عقل قاصر ما این فرمایش مرحوم اقای خویی ناتمام است ایه جناب اقای خویی مفهوم وصف نیست، ایه تعلیل است فول وجهک شطرا مسجد الحرام فان الله تبارک و تعالی یقول لنبیه فی الفریضه، این تعلیل است با توجه به اینکه این تعلیل است نمیتوانیم ما تمسک کنیم، این تعلیل است مفهوم وصف نیست لذا این مفهوم داره یعنی در غیر فریضه قبله نیست چون در فریضه فرموده فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ .

 

یک اشکال دیگری اقای خویی کرده اقای خویی میفرماید ایه اصلا ربطی نداره به این بحث ما، زیرا دو تا بحث است

 

یک بحث این است که ایا مصلی در اثناء نماز میتواند صورتش را برگرداند یا نمیتواند؟

 

این آیه مربوط به این است که در وسط نماز نمیتواند صورتش را برگرداند و ما ملتزم میشیم در نماز واجب صورتش را نمیتواند برگرداند ولی در نماز مستحبی اشکال ندارد صورتش را برگرداند این یک مطلب است.

 

قبله معتبر هست یا نیست یک مطلب دیگر است که ایه مربوط به آن نیست، شاهدش هم این است اگر شما بخوای بگی که ایه مربوط به این است که رو به قبله بایستی خب این اصلا بحث صلاه نداره پس باید تمام کار های ما رو به قبله باشه ،نشستن ما ،خوردن ما همه باید رو قبله باشه چون داره ﴿فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرام و حیث ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ﴾ ،اینکه نیست ،این اشکال دوم ایشون

 

خب این اشکال دوم به عقل قاصر ما که در کلام ایشون به عنوان اشکال اول ذکر شده این اشکال وارد نیست اقای خویی،

 

زیرا اگر ما میخواستیم به ایه به تنهایی استدلال بکنیم خب ممکن بود کسی بگه ایه به تنهایی اصلا ربطی نداره اما ایه را امام (علیه السلام) به عنوان تعلیل ذکر فرموده چرا باید نماز رو به قبله باشه به خاطر اینکه خداوند در کتابش فرموده ،در ما نحن فیه ایه تعلیل است

 

مضافا به اینکه یک جواب دیگر هم هست که چون یک روایت دیگر هم هست ،در ذیل اون روایت دیگه میخوام جواب اقای خویی را بدم اینجا تکرار نمیکنم.

 

خب شما چی میگید؟ما الی یومنا هذا مفهوم تعلیل را نفهمیدیم اگر بفرماید شما انار نخور به خاطر اینکه انار ترش است، برای معده ضرر داره، یا انار ترش نباید بخوری چون ترش است ضرر دارد، حال اگر یک جای دیگه گفت انار نخور مطلق گفت آیا این تعلیل معناش این است که انار شیرین اشکال نداره؟ نه، چه بسا ممکن است انار شیرین هم اشکال داره ،منتها انار ترش، چون تعلیل که امام (علیه السلام) ذکر میفرماید اوقع فی النفوس است مخصوصا اگر تعلیل، تعلیل دنیوی باشه،اگر الان یکی بیاد یک ماه رمضان در فضیلت نماز شب صحبت بکند، نماز شب سیمای عارفین به ادم میده ،بهشت به ادم میده و...، یک نفر نماز شب خوان نمیشود، اونایی هم که میخواستن بخوانند میگن ما بهشت میرویم نمیخوانند، ولی تا بگی کسی که نماز شب بخواند فقیر نمیشود ،خیلی ها نماز شب میخوانند اگر چه قبل نماز صبح بخوابند و نماز صبح نخوانند ،شاهدش هم همین است شما نگاه کن اونقدری افرادی که من یقین دارم نماز واجب نمیخوانند ،یک قران وجوهات نمیدهند، یا سر لخت هستند یا موهاشون نصفشون بیرون هست، سفره ی حضرت ابوالفضل (علیه السلام) سفره ی حضرت ام البنین (سلام الله علیها) آنها قطع نمیشود، من نمیگم این غلطه ،هر کی بگه این غلط است، غلط کرده، احمق است، این سفره انداختن غلط نیست بلکه اینکه نمازش را نمیخواند اون غلط است ما نباید وقتی که یک کسی یک کار خوب انجام میده به خاطر کار بدش کار خوبش را هم زیر سوال ببریم ،مثل اینایی که در عزاداری شب های عاشورا نماز صبحش قضا میشود،میگن آقا برو که نمازت قضا نشه ،همین شخص پای تلوزیون میشیند بهش نمیگن نماز صبحت قضا میشه عزاداری شب عاشورا که میرسه میگن نماز صبحت قضا میشه، نه، این سفره ی حضرت ابوالفضل (سلام الله علیها) سفره ی حضرت ام البنین (سلام الله علیها) باید باشه منتها باید نمازش را بخواند، یک نفر شما در عالم پیدا نمیکنی که بگه سفره حضرت ابوالفضل (علیه السلام) انداختم که بهشتی بشم، عاقبت بخیر بشم، همه یا زن میخوان یا شوهر میخوان یا مریض است یا خونه میخواد کما اینکه یک دفعه کسی نیامده بگه اقا یه ختم امن یجیب برای من بگیر که من بهشتی و عاقبت بخیر بشم اگه کسی این حرف را بزند مسخره اش میکنند تمام اینایی که در حرم های ائمه دخیل هستند برید بگردید یک نفر پیدا نمیکنی که بگه من امدم اینجا دخیل شدم به خاطر اینکه شیطان گولم نزند گناه نکنم اصلا اگه بگه بلافاصله زنگ میزنن به امداد حرم میگن بیا که این مریض است عقلش را از دست داده، این حکمت ها از این قبیل است، اینا تعلیلی نیست که تایید بکند و الا از این جمله که بگذریم این فرمایشات اقای خویی به عقل قاصر ما ناتمام است.

اما روایت دیگر روایتی که در قرب الاسناد است عن الرجل یلتفت فی صلاته هل قطع ذلک صلاته قال اذا کانت الفریضة و التفت الی خلفه فقد قطع صلاته فیعید ما صلی و لا یعتد به و ان کانت نافله لا یقطع ذلک صلاته و لکن لا یعود.

 

خب گفتن این روایت قرب الاسناد ،التفت، اقای خویی اینجا اشکال کرده اشکالی که کرده این است که روایت در مقام بیان این است که در اثناء نماز کسی روش را برگرداند، تا وقتی به پشت نکند اشکال ندارد، اما در نافله اگر صورتش را به پشت برگرداند هم اشکال نداره ،فریضه اگر پشت به قبله بخواند باطل میشه ولی در نافله صورتش را هم برگرداند نماز باطل نمیشود ،این چه ربطی داره به اینکه قبله معتبر است یا نه، این نمیفرماید نماز رو به قبله لازم نیست این میفرماید التفات،

 

اقای خویی فرموده خب اگر سند میداشت ملتزم میشدیم کما اینکه اون ایه ملتزم شدیم در اثناء نافله کسی صورتش را برگرداند اشکال نداره.

 

مضافا به اینکه قرب الاسناد خب سند نداره بله مثل همین متن از جامع بزنطی ذکر شده از علی بن محمد بن محبوب، درست است که سند ابن ادریس به محمد بن علی بن محبوب معلوم نیست اما ابن ادریس از اون افرادی است که به خبر واحد عمل نمیکند ،کسی که به خبر واحد ثقه عمل نمیکند پس معلوم میشه این خبر خلاصه معتبر بوده، قرائنی داشته لذا ما به این ملتزم میشیم، قرب الاسناد نه ولی به خاطر اون روایت بزنطی .

 

ما عرضمان این است که این فرمایشات اقای خویی که از اقای حکیم است ،(حرف از اقای حکیم است که برای التفات در اثناء است) اینا درست نیست زیرا اقای خویی اگر عمدا کسی در اثناء نماز میتواند پشت به قبله شود این یعنی چی؟یعنی قبله معتبر نیست دیگه، متفاهم عرفی این است دیگه ،ما بحثمان این است که قبله از اول نماز تا اخر نماز معتبر است یا نه، خب این روایت میفرماید معتبر نیست در اثناء ،بله اگر شما این را بگی که در اول نماز باید رو به قبله بایستد بعد در اثناء الله اکبر را که گفت روش را از قبله برگرداند هم برگرداند این خلاف متفاهم عرفی است این احتمالش نیست و شما هم این را نمیگید و فرقی نمیکند لحظه ای باشد یا غیر لحظه ای.

 

و لا یعود هم لایعود کراهتی است و الا میفرمود عمدا این کار را نکند ،این روایت مقصودش عمدی است سهوی که نیست.

 

اما این حرفی که در جامع بزنطی ذکر کرده این عجیب است نمیدانم گاهی مواقع مرحوم اقای خویی میفرماید اقا مرحوم ابن ادریس به جامع بزنطی سند نداشته از کجا خب شما میگید او خبر ثقه را معتبر نمیدانسته خب واحد ولو عادل را معتبر نمیدانسته خیله خب پس معلوم میشه یک قرینه ای داشته، بله ،خب اینکه بالاتر از حرف صدوق نمیشه خب صدوق هم در مقدمه ی من لا یحضر همین جمله را ذکرکرده، فرموده من در این کتاب روایاتی را ذکر میکنم که بین خودم و خدای خودم فتوا میدم

خب شما میفرمایید اشکالی نداره او به یک قرائنی اعتماد پیدا کرده ،چه دلیل میشه که اگر اون قرائن به ما هم میرسید ما هم اعتماد پیدا میکردیم، یقین ابن ادریس به چه درد ما میخورد ،روی این جهت هم اون فرمایشی که در تصحیح سند فرموده درست نیست هم این فرمایشی که روایت در مورد التفات در اثناء است ،و ربطی به بزوم و عدم لزوم قبله نداره،

 

بله اگر کسی بیاد بگه اقا چه اشکال داره، ما ملتزم میشیم که در اثناء نماز ،رویت را از قبله برگردانی اشکال نداره اما در اول نماز نه،

 

خب میگیم خیله خب پس حضرت عالی قبول داری که لازم نیست کسی که نافله بخواند رو به قبله باشه تا اخر نماز، الله اکبرش را بگه بعد میتواند پشت به قبله بکند، نه خودش را ،رویش را وجهش را صورتش را برگرداند به پشت نگاه بکند؟ این را ملتزم میشی؟

 

خب قطعا ملتزم نمیشی، فتوای شما مطلق است .

 

اگر یک کسی بیاد بگه اقا احکام شرع دست ما که نیست این روایت مدلولش این است که در اثناء هی رویت را برگردانی اشکال نداره، نماز باطل نمیشه، ولی اگر فریضه باشه باطل میشه این را ما ملتزم میشیم، ایا این حرف که احکام شرع دست ما نیست، ما نمیدانیم، حالا روایت ظاهرش این است این حرف درست است یا درست نیست که اقای حکیم فرموده و اقای خویی هم فرموده

وللکلام تتمه ان شاء الله دوشنبه

 

logo