1403/09/11
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله۱۰: هل یصح اقتداء من ادی اجتهاده الی جهة بمن ادى اجتهاده الى جهة اخرى او لا؟
کلام در این مساله بود که اگر کسی ظن پیدا کرد به یک طرف نماز خواند بعد در اثناء نماز ظنش عوض شد به سمت دیگری شد خب این را صاحب عروه فرمود دو صورت دارد
یه وقت هست که ظنش مثلا به یمین و یسار یا استدبار میشه ،این باید نمازش را بشکند از نو بخواند
یه وقت هست که بین الیمین و الیسار هست خب اون برمیگرده، این روایت داره و همان طور که صاحب عروه فرموده مشکلی نیست
مساله ۱۰ یجوز لأحد المجتهدین المختلفین فی الاجتهاد الاقتداء بالآخر إذا کان اختلافهما یسیرا بحیث لا یضر بهیئة الجماعة و لا یکون بحد الاستدبار أو الیمین و الیسار.
اگر دو نفر اینها اجتهاد کردند در قبله یکی ظنش به این شد که قبله مستقیم شد یکی ظنش به این شد که قبله ۴۵ درجه انحراف داره ،به حد یمین و یسار نمیرسه خب ایا میشه یکی به دیگری اقتدا بکند یا نمیشه یکی به دیگری اقتدا بکند؟
مرحوم صاحب عروه میفرماید اقتدا جایز است ولکن دو تا شرط دارد
یک شرطش این است که اختلاف به استدبار و یمین و یسار نرسد که عرض کردیم مثلا اگر یکی این طوری فکر میکند قبله هست یکی هم ۶۰ درجه، به یمین و یسار نرسد
شرط دوم این است که این اختلاف خیلی کم باشه که مضر به هیئت جماعت نباشه، حالا اگر مضر به هیئت جماعت شد ایا این نماز باطل است یا جماعت باطل است ؟
اما این شرط که به حد استدبار و یمین و یسار نرسد این درست است به خاطر اینکه در صلاه جماعت باید نماز امام جماعت به نظر ماموم صحیح باشد اگر به نظر ماموم صحیح نباشد اینجا اقتدا جایز نیست اگر نماز امام جماعت به نظر ماموم صحیح باشه اقتدا جایز است ولو به نظر خود امام جماعت نمازش باطل باشه مثل این که یک کسی از دستشویی امده بعد شک داره که وضو گرفته یا نگرفته خب میاد می ایستد نماز جماعت میخواند میگه ما رجاءا میخوانیم، حالا این استصحاب بقاء حدث، حالا اینکه وضو نگرفته میگه ما حالا رجاءا میخوانیم بعد میریم وضو میگیریم بعد نمازمون را اعاده میکنیم ولی ماموم میداند که این وضو گرفته نمازش صحیح است ،یا مثلا این امام مجتهد است یا مقلد اعلم است، و اعلم نظرش این است که این نماز باطل است ولی این ماموم خودش مجتهد است میگه نه اینجا اعلم اشتباه کرده حق این است که این نماز صحیح است اقتدا جایز است، بله باید یه طوری باشه که امام بتواند قصد قربت کند ،اگر نتواند قصد قربت کند این فایده نداره لذا مثال هایی که زدن همش مثال هایی بود که رجاءا قصد قربت میکرد می آورد خب الان این اقا که ظن پیدا کرده قبله مستقیم است قبله واقعا مستقیم نیست ولی این نمازش واقعا درست است واقعا درست است یعنی کشف خلافم بشه باز این نمازش درست است خب اینجا نماز امام جماعت به نظر ماموم درست است نماز خودش هم که درست است ،درسته که او قبله را این طوری ایستاده ،من این طوری ایستادم، اشکال نداره چون بین الیمین و الیسار برای شخص جاهل قبله است این هم جاهل است به همین جهت اگر الان این ماموم مقلد کسی است که مثلا میگه در سلام نماز سلام اخری به تنها کافی است اون هم السلام علکیم بگه کافی است و رحمه الله و برکانه نمیخواد ولی ماموم مقلد کسی که است که میگه نه باید السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ،یا در تشهد یا در تسبیحات اربعه، او مقلد کسی است که قبول داره، ماموم مقلد کسی است که قبول نداره، اینجا میفرماید اقتدا جایز است چون اگر فتوای اون مجتهد باطل هم باشه خلاف واقع هم باشه باز حدیث لاتعاد اون نماز را تصحیح میکند یعنی به نظر مرجع مقلدی که ماموم است میگه به نظر من اون نماز صحیح است چون او معذور است ولی اگر مثلا امام جماعت وضو میگیره ،به فتوای مرجع امام جماعت وضوش درسته ولی ماموم مقلد کسی است که اون وضو را باطل میداند اینجا نمیتواند اقتدا بکند زیرا نماز امام به نطر ماموم باطل است واقعا، و حدیث لا تعاد او را نمیگیرد به همین جهت باید نماز امام جماعت صحیح واقعی باشه به نظر ماموم ،تا بتواند اقتدا بکند
خب اینجا قبله این مقدار انحراف این صحیح واقعی است مشکل نداره.
اما این قید دوم چی؟اختلاف کم باشه که مضر به هیئت جماعت نباشه، مثلا اگر الان یک جماعتی هستند همه رو به اینور ایستادند یکی به پشت بر عکس می ایستد خب این مضر به هیئت جماعت است این نماز جماعتی که امامش این طوری ایستاده مامومش این طوری ایستاده این مضر به هیئت جماعت است خب این چرا؟
چون گفتند در نماز جماعت یک هیئتی معتبر است، وقتی که این هیئت نباشه این جماعت باطل است و چون حمد و سوره نمیخواد نماز خودش هم باطل میشه بله اگر مثلا به جهت حمد و سوره نبود مثل اینکه در اثناء نماز مثلا بعد از رکعت دوم این متوجه شد قبله این طوری است خودش برگشت ،۶۰ درجه منحرف شد به سمت قبله ،این اشکال نداره چون این خللی نخورده، لذا اگر خلل به نماز خودش بخورد به لحاظ حمد و سوره که نخوانده نمازش اشکال پیدا میکند اما اگر این طوری باشه که خلل نخوره مثل مثالی که عرض کردم این معذوری نداره .
خب این هیئت جماعت چیه باز که در جماعت یک هیئت معتبر است که حالا اگر مثلا امام جماعت این طوری ایستاده من این طوری ایستادم، این هیئت را از کجا در آوردن؟
ما اون مقداری که در نماز جماعت دلیل داریم این است که فاصله نباشه امام بالاتر از ماموم نباشه ،مانعی ،پرده ای، نباشه امام دیده بشه همان هایی که هست ،این هیئت جماعت باز چیه؟ چه هیئتی در نماز جماعت معتبر است که اگر امام این طوری ایستاده ماموم کج ایستاده بگیم هیئت جماعت بهم خورده ،این را من متوجه نشدم ممکن است کسی بگه اقا ببین تو به هیئت جماعت گیر نده ولش کن ،خلاصه الان اگر یک امام جماعتی است که یک دست نداره قرائتشم درست است میتوانیم ما اقتدا کنیم بهش یا نمیتوانیم اقتدا بکنیم؟خب اقای خویی و جماعتی خیلی ها فرمودند نمیتوانی اقتدا بکنی زیرا ما در باب جماعت یک اطلاقی نداریم که به هر نماز جماعتی میشه اقتدا کرد ،هر جا شک بکنی که این جماعت صحیح است یا نه، میشه اقتدا کرد یا نه، اصل عدم مشروعیت است ،چون لا صلاه الا بفاتحه الکتاب همه باید فاتحه بخوانند این نماز جماعت فاتحه نمیخوانی خب باید مصحح بیاری ،مشروعیت دلیل داشته باشه ،به همین جهت مرحوم اقای خویی فرموده اگر یک کسی از اول نماز قصدش این است که در اثناء نماز فرادا کند مثل اینایی که عجله دارند مثلا میگه من نماز مغرب و عشاء هر دو را با نماز مغرب امام جماعت میخوانم یا دیر امده مغرب و عشاء هر دو را با عشاء میخوانم مثلا مغرب را شروع میکند در رکعت دوم حمد و سوره که تمام شد این فرادا میکند میره تشهد و سلام میده باز در رکعت سوم مغرب بلند میشه نماز عشاء افتدا میکند خب ایشون اشکال کرده که اگر یک مامومی بنا دارد از اول فرادا کند از اول قصدش این است که در اثناء فرادا کند این جماعت دلیل بر مشروعیت نداره ،هم نمازش اشکال داره و هم جماعتش ،بله هر جای نماز میتواند فرادا کند ادامه ی جماعت واجب نیست ولی اگر من از الان تصمیم بگیرم بعد از آنی که امام جماعت سوره را تمام کرد فرادا بخوانم این نماز باطل میشه این احتیاط واجب داره چون دلیل بر مشروعیت نداره اصل عدم مشروعیت است این فرمایش مرحوم اقای خویی و دیگران است، یک کسی هم که مثلا یک دست نداره خب چون دلیل بر مشروعیت نداریم، یک کسی که کمر درد داره باید نشسته نماز بخواند ماموم وظیفه اش ایستاده است دلیل بر مشروعیت نداریم،
خب در ما نحن فیه گفتن اقا این هیئت، خلاصه نماز جماعتی که امام این طوری ایستاده ماموم چپکی ایستاده این دلیل بر مشروعیت نداره حالا شما اسمش را بزار هیئت جماعت اسمش نگذار این دلیل بر مشروعیت ندارد به این جهت اشکال کردند، ما چندین سال پیش که صلاه جماعت را کار میکردیم برای ما واضح نبود که اینجا جای اصاله عدم مشروعیت جماعت است یا جای رفع ما لا یعلمون که دوران امر بین اقل و اکثر است، فرمایش اقای خویی در اینجا برای ما روشن نشد ،اینی که اطلاق نداریم این درست است ،یه وقتی مرحوم استاد بعضی ها می آمدند اصرار داشتند که ما دست نداریم یا مثلا پاش قطع شده میخواد امام جماعت بشه یک مجوزی از ایشون میخواستند استفتاء میکردند که ایشون فتوا بده بعدا برن امام جماعت بشوند ایشون هم به این اطلاقات صل خلف من تثق بدینه، به این اطلاقات تمسک میگرد که صل خلف من تثق بدینه ولو اینکه یک دست نداشته باشه ولو اینکه یک پا نداشته باشه خب حالا صل خلف من تثق بدینه شاید از این جهات در مقام بیان نباشه ولی اینا بحثش برای نماز جماعت است فعلا نمیخوایم وارد بشیم، ولی ما گفتیم اصل عملی مشکلی نداره که اون هم احتیاج به تامل دیگر داره که انشاءالله به شرط حیات اون را در بحث صلاه جماعت اگر برسیم .
حالا این هیئت جماعت رعايت نشه،جماعتش باطل میشه یا نمازش باطل میشه خب از ما ذکرنا روشن شد که اگر این جماعتش باطل شد و از اول اقتدا کرد خلل خورد به این حمد و سوره،نمازش هم باطل است.
یک نکته ای هست که اقای داماد این طور فرموده که آقا اگر امام جماعت ظن داره که قبله این طرف است ماموم ظن داره که اینور است به سمت یمین است خب صاحب عروه فرموده اینجا اقتدا جایز نیست ،ایشون اشکال کرده که چرا اقتدا جایز نیست این یقین نداره که قبله اینور است ، احتمال میده هم نماز امام درست باشه هم نماز ماموم درست باشه چون ممکن است واقعا قبله نه قبله امام باشه و نه قبله ماموم باشه بین الیمین و الیسار باشه اصلا قبله ۴۰ درجه انحراف دارد خب چرا اینجا نمیتواند اقتدا بکند، اصاله الصحه جاری میشه .
خب اگر کسی مثل اقای خویی گفت که اون روایتی که میفرماید تحری مجزی است یعنی این ظن حجت است خب مثبتش این است که اون قبله باطل است ما که این معنا را قبول نکردیم گفتیم یجزی التحری نمیگه این حجت است اون میگه امتثال ظنی کافی است،
خب اینجا دو تا بحث است یک بحث این است که الان اگر یک امامی ظن داره که قبله مستقیم است ماموم ظن داره که قبله به سمت راست است یمین است این اقتدا جایز است یا جایز نیست ممکن است کسی بگوید اقتدا جایز است زیرا محتمل است هم نماز امام درست باشه هم نماز ماموم درست باشه، قبله بین الیمین و الیسار است خب چه اشکال داره اقتدا بکنیم چه محذوری داره ، من ظن دارم حجت دارم اون هم ظن داره حجت داره بعد ممکن هم است فی علم الله قبله کج باشه که نه من به حد یمین رسیدم نه او به حد یسار رسیده هر دو نمازمان درست باشه خب اصاله الصحه اگر من احتمال میدم نماز امام درست است نماز ماموم اینجا اگر احتمال میدم نماز امام درست است خب چرا نتواند اقتدا کند اصاله الصحه در نماز امام جاری میشه مثل اینکه این امام جماعت بدنش نجس بود احتمال میدم حواسش نبوده همین طور یک کسی شیلنگ را گرفته اب دستش پاک شده حواسشم نبوده اصلا چرا اصاله الصحه جاری نشه؟( البته به این کیفیتی که من عرض میکنم اقای داماد توصیح نداده ولی اگر بخواد توضیح بده و جواز اقتدار را درست بکند من حالا اینها را در کلماتش ندیدم) خب این چه اشکال دارد که اقتدا بکند، بلکه خب اگر این اصاله الصحه جاری کرد بعد معلوم شد که قبله اشتباه بوده اصلا قبله همینی بوده که، خب اشکال نداره ،چون بعد از نماز اگر بفهمد که قطعا جماعتش باطل بوده نمازش صحیح است چون این فقط خلل زده به حمد و سوره و حمد و سوره اش هم حدیث لاتعاد میگیره، بله اگر رکن زیاد بکند به تبعیت،باطل میشه، نباید رکن زیاد بکند رکوع یا سجده زیاد نکند و اصلا من خیال میکنم این اقایون مراجع باید این مساله را از توی رساله بردارند که در نماز جماعت از باب تبعیت اگر رفتی همراه امام به رکوع سر بلند کردی دیدی امام هنوز در رکوع است بری به رکوع، من خیال میکنم که این را باید از تو رساله ها بردارن به خاطر اینکه اون نماز جماعتی که واقعا حتی صحیح ظاهری باشه نه صحیح واقعی ،(اصلا در خارج چند تا وجود داره شاید مثلا چه عددی بگم که هم از خدا نترسم و هم از خلق خدا همان بهتر است که هیچی نگم) لذا من همیشه وقتی مساله میگم ،میگم اگر از رکوع بلند شدی دیدی هنوز امام در رکوع است فرادا کن برو دیگه دوباره نرو رکوع ،سرش را توضیح نمیدم یا مثلا اگر به ۱۰ ثانیه اینا امام بلند میشه بایست تا بلند بشه ،سجده با او برو که جماعتت بهم نخورد ،اگر هم احتمال میدی که او خیلی طول بده که فرادا بکن برو .
اگر کسی بیاد بگه اقا اصاله الصحه دلیلش سیره عقلا است دلیل لفظی که نداره، قاعده فراغ که در عمل خود ادم است این دلیل لفظی داره صحیحه محمد بن مسلم کل ما شککت فیه مما قد مضی فامضه کما هو اما اصاله الصحه که در عمل غیر است این دلیل لفظی ندارد اینجاها را هم شامل میشه یا شامل نمیشه؟ خب چرا شامل نشه من اگه الان احتمال میدم این امام جماعت واقعا رو به قبله باشه وارد مسجد شدم میبینم امام به این طرف ایستاده من میتوانم به او اقتدا بکنم ،مثلا جایی را شما فرض کنید که این براش امکان نداره قبله را بفهمد چون متحیر است و متحیر هم یک نماز به هر طرف بخواند کافی است خب بله ،چون نسبت به او میگه من اصاله الصحه دارم که اون هم نمازش به این طرف درست است یا واقعا احراز قبله کرده یا اون هم مثل من است این چه اشکال داره ،این موارد اصاله الصحه جاری بشه خیلی واضح نیست، منتها حالا اصاله الصحه چون دلیلش سیره عقلا است و جایی هم که دلیلش سیره عقلا باشه خب خیلی راحت است دیگه خب طرف میگه اینجا سیره محرز نیست اصلا یکی از علت هایی که کتاب الفایق را میارن که بخوانید رسائل و چمیدانم کفایه و اینها را نخوانید این دلیلش همین است چون الفائق سواد نمیخواد طرف خب برمیگرده میگه این دلیل لبی است قدر متیقنش اینجا نیست هر چیم بگی میگه اقا به هر جهت احراز نمیشه کرد دیگه این دیگه فروع علم اجمالی نیست که بخواد ۱۰ قلو بزاد بخواد سزارین بشه خب سخته خب معلوم است الناس اعداء ما جهلوا خب طبیعی است وقتی که بنده نمیفهمم از من الان بپرسند اقا شما دوست داری همه اصول چی باشه میگم همه اصول علم میخواد اطراف علم اجمالی و علم اجمالی باشه هر کسی شوق به اونی دارد که میفهمد دیگه خب اونی هم که سر در نمیاره میگه سیره عقلا ،الفائق و اینها حالا چه اشکال داره الفائق بخوانند اصلا طوری نمیشه این اگر حالا اگر کسی بیاد بگه این سیره محرز نیست نمیشه این را یقه اش را بگیریم که تو چرا میگی ،اما فی حد نفسه واقعا مطلب همین است که چه اشکال داره که اصاله الصحه جاری کنیم و نماز بخوانیم اگر بعد از نماز متوجه بشه که قطعا نمازش درست است در اثناء نماز متوجه بشه این هم باز به اصاله الصحه که گفتم درست میشه نه با استصحاب استقبالی ، استصحاب استقبالی اینجا جاری نمیشه لذا این اگر اقای داماد این مطالبی که من میخوام عرض بکنم را میفرماید خب ،اگر نه مقصودش غیر این است که فکر نمیکنم درست باشه، اگر یک کسی بیاد بگه اصلا مختار ایشون با مختار شما فرق میکند خب هیچی ولی این به حد یمین و یسار نرسد را جای تعلیقه است که در صورتی این فرمایش صاحب عروه درست است که این مبنا را ما قبول بکنیم و این مبنا را ما قبول نداریم این مبنا را مرحوم اقای خویی قبول کرده معلوم نیست فتوای خود صاحب عروه هم همین فتوای اقای خویی باشه چون صاحب عروه که در مساله قبل فرمود ظهرش را اعاده بکند او به خاطر این است که نماز ظهر به قاعده اشتغال باید اعاده بکند، لذا حتی فتوای صاحب عروه این باشه این را نفی نمیکنم نمیگم نیست ولی به این مقدار که از مساله قبل کسی بخواد این را در بیاره نه، مساله قبل مساله ی عام است ممکن است این مبنا را نداشته باشه در عین حال این فتوا را بده
و للکلام تتمه ان شاء الله شنبه