« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل فی القبله الاشکال علی ضابطه السید الخوییذکرُ توجیه لکلامه

 

در این بحث قبله چند نکته امروز عرض میکنیم ان شاء الله

نکته ی اول این است که مرحوم اقای خویی یک جمله ای فرمود که عرفا بگن رو به قبله ،و اگر موضع جبهه ،پیشانی انسان رو به کعبه باشه به این رو به قبله میگن چون رو به قبله مثل این که میگن رو به دیوار بایست رو به فلان جا بایست، معنای عرفیش همین است، بعد یه جمله ای داره که انحراف از قبله ،کعبه، تا ۲۵ درجه و نیم و ۲۶ درجه اشکالی نداره ولی این حرفا را نه در منهاج زده نه در تعلیقه بر عروه زده، این که عرض کردیم اگر موضع جبهه رو به قبله باشد، مختص اقای خویی هم نیست این فرمایشات در کلمات دیگران هم دیدم.

 

ما عرض کردیم نه اگر من الان مثلا طوری بایستم که اینجای پیشانیم،جای صداغرو به ساعت باشه و ساعت بلاتشبیه کعبه باشه این را نمیگن تو رو به قبله ایستادی، ولی حالا از این گذشته اقای خویی بعضی جاها هست ۵۰ درجه هم شما صورتت را برگردانی میشه قبله بعضی جاها است اگر ۱۰ درجه هم برگردانی قبله نیست با این ضابطه ای که شما دادی چون شما الان فرض کن همان ابدار خانه مسجد بلاتشبیه کعبه ،خب اگر من طوری ایستادم که این سمت راست پیشانی من درست مقابل کعبه است خب اینجا اگر من صورتم را ۵۲ درجه هم برگردانن ۵۱ و درجه و نیم هم برگردانم باز رو به قبله هستم چون شما میگی مستقبلا الی القبله یعنی اینکه کعبه بین پیشانی شما باشه خب وقتی من برگردانم باز اینور پیشانیم رو به کعبه است، اما اگر الان اون ابدار خانه بلا تشبیه کعبه باشه من قسمت چپ پیشانسم رو به کعبه باشه من اگر ۵ درحه هم صورتم را برگردانم از کعبه دیگه خارج شدم دیگه مقابل پیشانی من کعبه نیست حالا این نمیدانم مرحوم اقای خویی این درجه را چطوری درست کرده که همیشه ۲۶ ...،باز اگر یه جمله ای میفرمود که مثلا عرفا تا ۲۶ درجه یعنی اگر ۲۶ درجه این صورت انحراف داشته باشه عرفا میگن رو به قبله ای باز این میشد درست کرد، میگفتی حالا وقتی برمیگردی مثلا این طوری هم که هست اگر قبله اینجا باشه این رو به قبله است ولی ایشون کلماتش این نیست ایشون کلماتش این است که بایستی این کعبه در بین این قسمت جبهه که یک هفتم سر است واقع بشه، نه ایشون خط مستقیم نداره ،میگه ۲۶ درجه از قبله ، و این حرف ها را توی منهاج هم اصلا نگفته، حالا ما بندازیم به پای مقرر، ممکن است، چون من ارادتم به مقرر خیلی زیاد است یعنی عقاید مقرر را اگر از اقای خویی بهتر قبول نداشته باشم..، مقرر یک است یک،لذا اگر بخوام تقصیر را به گردن کسی بندازم به گردن اقای خویی میندازم اقای خویی هم میفرماید مقصر خودت هستی، اشکال ندارد حالا یه دفعه در خواب میبینیمت بحث میکنیم ان شاء الله یا در قیامت، خب این یک نکته که ما این را متوجه نشدیم، منتها عرض کردم اصلا قبله مثلا باید طوری باشه که اون گوشه و این گوشه نه، ولی یه طوری باشه مثلا فرض کنید این پیشانی اگر مثلا یک کمان ۵۰ درجه ای است فکر میکنم شاید این طوری بتوانیم بگیم اگر ۲۶ درجه یعنی مثلا در واقع از اینور و اونور، مثلا ۱۲ درجه از اینور بیایم به سمت پیشانی، ۱۲ درجه از اینور بیایم به سمت پیشانی، لازم نیست نقطه ی آکسی باشه که الان اگر یک نخی بکشه مستقیم بره به سمت کعبه، نه، ولی مثلا وقتی میگن اقا دهانت رو به روی این میکروفون باشه حالا این طوری هم باشه...، من میگم شاید اقای خویی میخواسته این را بگه و الا این حرفی که زده اینکه قابل اصلاح نیست، شاید میخواسته این را بگه که مثلا این ۵۲ درجه اگر تا ۲۶ نصف این ،منتها نصف این، نه اینکه نصف اینور، نصف اون وسط رو به روی کعبه باشه این کافی است، شاید مثلا این را میخواسته بگه خب این یک نکته.

 

نکته ی دوم این است که مرحوم اقای خویی در منهاج فرموده :قبله ی بلد مسلمین، محراب مسلمین، قبرستان مسلمین ،اینا اماره است اینا مثل بینه است ،در اینجا فرموده ما دلیل لفظی بر اینکه محراب مسلمین و قبله ی بلد مسلمین و مقابر مسلمین اماره بر کعبه باشند ، نداریم سیره مشترعه است ،سیره هم دلیل لبی است قدر متیقن از سیره اونجایی است که تمکن نداشته باشه از پیدا کردن قبله چون اینا معمولا ظن اور است.

این همین طوری که در چیز نوشته درست است منتها یه مشکلی که الان هست این است که الان مثلا ما وارد مسجد میشیم یا وارد این روستا میشیم میگن قبله ی ما مثلا ۲۰ درجه تیامن داره ،قبله نما میگذاریم میبینیم که اصلا تیامن نداره یا برعکس میای تو مسجد محراب مسجد، میبینی قبله نما برعکسش را نشان میده مثلا قبله نما به اینور انحراف نشان میده خب اینجا ما چکار بکنیم ،ایا به قول قبله نما عمل بکنیم یا به این محراب عمل بکنیم؟

خب ممکن است کسی بگه اقا اگر قبله نما ظن اورد ما به قبله نما عمل میکنیم، خب این کلام در این است که اولا چطوری انسان از قبله نما ظن میتواند پیدا بکند چون مثلا این قبله ی مسجد، محراب مسجد، با قبله نما ۱۵ درجه اختلاف داره ۲۰ درجه اختلاف داره، خب ما الان چی بگیم؟ ما الان بگیم که نه قبله این است، از کجا معلوم است که این قبله نما ها قبله را درست نشان میدهند؟ ممکن است که یک کسی بگه اقا خب این قبله نماها را ما امتحان کردیم، کجا بردی امتحان کردی؟ در فلان قبله ها، خب اونا شاید ایراد داشته، لذا اگر قبله نما در مقابل مقابر مسلمین بایستد،مقابر مقدم بر قبله نما است، (جاهای قدیمی ،نه این قبرستان هایی که شهرداری درست میکند ،اینا اصلا اعتباری ندارد، اونایی که قدیم ها علماء اشراف داشتند اونا رو عرض میکنم)، حالا اگر واقعا یک جایی کسی ظن پیدا کرد خب اگر یک کسی ظن پیدا کرد ایا اون ظن مقدم است یا این محراب مقدم است یا هیچ کدام مقدم نیست؟ ما دلیل نداریم که اون ظن مقدم باشه، ممکن است کسی بگه اقا روایت، احری، بگرد احری را پیدا کن، بگیم اون روایت انصراف داره چون معمولا کسی که در یک روستایی هست که قبرستان مسلمان ها است،قبله را میداند،خب وقتی کسی میگه قبله را نمیدانم یعنی فلات من الارض است اصلا شاید ادم های وسواس وقتی وارد مسجد میشوند، مسجد مخصوصا قدیمی مثلا یک کسی وارد مسجد اعظم میشه میگه بابا این مسجد را مرحوم آیت الله العظمی بروجردی درست کرده اصلا کسی به فکرش نمیگذرد که این قبله انحراف داشته باشه ، یا مثلا در حرم حضرت رضا (علیه السلام) تو مسجد گوهر شاد،، به نظر ما این روایت انصراف داره از مواردی که مساجد یا مقابر مسلمین هست،حالا باید چکار بکند؟ این باید تکرار بکند نمازش را ،همین طوری که صاحب عروه در بینه فرموده ولی به نظر ما باید تکرار بکند به خاطر اینکه اینجا معلوم نیست قبله اینور است یا اینور، ممکن است کسی بگه اقا تکرار بکند؟! عجب حرفایی تو میزنی وقتی که روایت داره که اگر نمیدانم قبله به کدام سمت است شما باید یک نماز بخوانی کافی است خب این به دو طرف چی؟بعضی ها اتفاقا دیدم در رساله هایشان نوشتند که اگر قبله مردد بین دو طرف است به یک طرف نماز بخواند کافی است ولی این به عقل قاصر ما درست نیست زیرا اون روایتی که وارد شده به یک طرف، برای جایی است که قبله نسبت به ۴ طرف مشکوک است ،اگر کسی بگه اقا چه فرق میکند که به دو طرف مشکوک باشه یا به ۴ طرف؟ ممکن است بگیم اگر به ۴ طرف این بخواد احتیاط بکند باید ۴ تا نماز بخواند سخت است ولی به دو طرف نه سخت نیست به دو طرف نماز بخواند جه اشکالی داره ما نمیتوانیم از روایت تعدی بکنیم، اگر کسی بگه خود روایت اطلاق داره،میگیم نه خود روایت اطلاق نداره ،ولکن لقائل ان یقول که قبله برای ادم جاهل که فحص کرده کارش به جایی نمیرسه بین المشرق و المغرب است لذا اگر در مسجد امدی محراب مسجد با قبله نما مثلا ۲۰ درجه ۱۵ درجه انحراف داشت این در واقع به هر طرف نماز بخواند اشکال ندارد چون بین المشرق و المغرب است، این حرف ،بد حرفی نیست و خودش هم در سیره ی متشرعه واقعا همین طور است که مثلا در مسجد میرن، میت را میخوان دفن بکنند حالا این قبرایی که میکنند اینا که تراز و شاغول اینا که نمیگذاشتند که میگفتند این با او یکی است اینا عرفا معفو است

(سوال سائل

جواب:نه هیچ وقت ۴۰ درجه نمیشه اولا محراب با محراب های قدیم ،محراب های مساجدی که ۶۰ سال پیش ساخته شده اونا اگر با قبله نمایی ۴۰ درجه انحراف داشته باشه قطعا قبله نما ایراد داره، یا قبله نما ایراد داره یا در نزدیک های اون قبله نما اهنی چیزی است که عقربه را به سمت خودش میکشد)

خب یک کلامم دیدم در این فتاوای اقای سیستانی ،که همان مطلبی که ما عرض میکردیم دیدم ایشون هم نوشته، منتها به کیفیتی که ایشون نوشته من قبول ندارم یعنی از قول ایشون نوشتند ظاهرا، فکر کنم، حالا اینکه توی این رساله های جامع نوشتند، که اگر مثلا کعبه، قبله، مشخص است یه ذره هم اگر منحرف باشی رو به قبله نیستی، اگر مثلا بلاتشبیه این پارچه که رو به رو اویزون است کعبه است من اگر یه ذره هم منحرف بشم دیگه رو به کعبه نیستم، ما عرض کردیم اینا مختلف است اگر قبله مستقیم باشه یه ذره هم انسان منحرف بشه عرفا رو به قبله نیست ولی اگر قبله در زاویه ۳۰ درجه باشه بین ۳۰ درجه و ۴۰ درجه عرفا نمیگن که تو رو به قبله نیستی .

 

خلاصه ی عرائض ما این شد که کسی بخواد بگه من میتوانم رو به قبله نماز بخوانم در غیر از مسجد الحرام، تقریبا محال است مگر امام معصوم باشه چون اصلا نه این فرمایشات اقای خویی درست است حتی اونی هم که ما عرض کردیم ۲۶ درجه از این وسط هیچ کس نمیتواند بگوید من الان انحرافم با کعبه مثلا ۱۵ درجه است ۲۰ درجه است فکر نمیکنم اینا قابل تشخیص باشه چون یک چیزایی هست در ذهن جزء افکار، خیال است مثل این میماند که مثلا میگن هوا بر ترازو اثر میزاره حالا یک کسی بگه من ترازوم در محفظه است اصلا هوا داخل نمیشه، چمیدانیم یک چیزایی ممکن است در مقام حرف و لفظ بگیم ولی در مقام عمل قابل پیاده شدن نیست، لذا همینی که طوری نماز بخواند که عرفا بگن رو به قبله است کافیست، حالا کدام قبله ؟همین قبله هایی که یا قبله نما نشان میده یا محراب یا اینا ،بیشتر از این یک مطلبی را ما بخوایم مستدل درست بکنیم و رو موازین کار ما که نیست کار اقای خویی هم نیست چون اقای خویی هم دیدیم اگر از ما اسوء نبود، بهتر تر نبود، نمیدانم، اگر کسی مدعی است که من علم هیئت بلدم که اونا را ما نمیدانیم

(سوال سائل:

جواب:نه قبله ی عرفی نیست یعنی باید عرفا بگن رو به کعبه ایستاده منتها ما همین عرفا رو به کعبه را نمیدانیم کجاست ،اصلا کعبه ما چمیدانیم کجاست بله اونایی که در مسجد الحرام هستند اونا درسته ولی ما الان چمیدانیم کعبه کجاست تازه اگر الان ما اینجا باشیم به ما بگن رو به ضریح مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) بایست ما فاصلمون تا ضریح ۳۰۰ متر نیست فکر نمیکنم هوایی ۳۰۰ متر بشه ما نمیتوانیم رو به ضریح بایستم، بله عرفا بگن رو به قبله رو به کعبه کافی است ولی خب چطوری بایستی اون کعبه خودش مشخص نیست، لذا من خیال میکنم همه ی اینایی که گفتن به سمت و جهت کعبه بایستیم اینا همه این مقدار را حالیشون میشده که اقا اگر کعبه اونجاست منتها مقصود اونا این بوده که ما بیشتر از این را نمیتوانیم تشخیص بدیم، ما چطور میتوانیم تشخیص بدیم، الان یک کسی میاد میگه اقا اینجا وسط کره زمین است میگه ما به محاسبات ریاضی حساب کردیم خب خود این محاسبات ریاضی درست نیست چون محاسبات ریاضی در واقع شما مثلا متر را در نظر بگیر این مترا مخصوصا مترای قدیم خب اینا یک، اونی که میخواد خط کشی بکند محاسبه بکند اگر در هر یک متری دو میل تسامح داشته باشه شاید از اینجایی که با محاسبه میگن وسط کره زمین است تا جایی که واقعا وسط کره زمین باشه ۵۰۰ هزار کیلو متر فاصله داشته باشه، اصلا خود کره زمین معلوم نیست که چقدر است ،الان کسی نمیتواند بگوید اقا ما همه ی کره زمین را با ماهواره از بالا فهمیدیم ،از کجا میگی شاید واقعا یه قسمتی از کره زمین را ماهواره نشان نداده، الان مثلا میگن اقا یک دستگاهی درست شد که تا دو میل را هم نشان میده یک دستگاهی درست کردیم تا نیم میل هم نشون میده خب اینا نظر شماست شاید واقعا نیم میل یک چیز دیگه ای باشه شما نمیتوانی بگی ،خب ممکن است کسی بگه اقا خب تو که از ماهواره سر در نمیاری نباید این حرفا را بزنی، این کار متخصص ماهواره نیست کار اصولی است کار اصولی چیه ؟مباحث عقلی فنی است اینا مباحث استدلالی است اینا مباحث چیزی نیست بله ما ممکن است الان ماهواره را یک جایی در خیابان هم باشه ما نشناسیم ماهواره است یا نه ولی اونا اگر حرفای ما را گوش بدهند یا بیان اونا هم قبول میکنند که شاهدشم هم این است مثلا میگن رادار درست کردیم تا فلان چیز را میزند بعد میگه چی شد؟میگه یک خطایی بود خب خدا خیرت بده شاید همینی که شما فکر میکنی یک خطاهایی داره که هنوز متوجه نشدی،

حالا میگی ما چکار کنیم، کاری لازم نیست بکنی شارع فرموده رو به قبله نماز بخوان عرف هم همین است دیگه زیرا ما بیشتر از این توان نداریم، یک کسی بگه اقا این قبله نماها این موبایل ها این محراب ها همش الکی است، خیله خب الکی ما بیشتر از این توان نداریم، دیگه حضرت فرمود احری، اونی که میتوانی، ما بیشتر از این توان نداریم چون کسی نمیتواند کاری بکند،بله فقط اگر بخواد یقین پیدا بکند رو به کعبه نماز خوانده این باید بره تو مسجد الحرام نماز بخواند، تازه در مسجد الحرام هم یک گوشه های کعبه اگر بایستد واقعا بعضی جاهاش اونجا هم شبهه مفهومیه است ولی همچین بایستد که دیگه وسط کعبه را مثلا ببیند، این را که قطعا نخواسته دیگه، و الا اونایی که مثلا گفتند حرم قبله ی ناس است اونا واقعا مقصودشون این است که اگر کعبه اینور است شما به اینور حرم نماز بخوانی درست است؟ کدام دیوانه ای این حرف را میزند چه برسه این بزرگان ، اینا در واقع مقصودشون این است که بابا تو اگر رو به حرم بایستی به سمت کعبه نماز خواندی بیشتر از اینم ما نمیتوانیم ،بله نباید نمازی که میخوانیم از این قبله هایی که محراب و اینا هست بیرون باشه هذا تمام الکلام در این مطلب .

 

نکته ی بعدی این است که اگر یک شخصی حالا۱- قبله را پیدا نکرد۲_ ظن هم به یک طرف پیدا نکرد، خب به ۴ طرف نماز بخواند ،به ۴ طرف فایده نداره به خاطر قاعده ی اشتغال، اقای خویی فرموده به ۷ طرف نماز بخواند، به عقل قاصر ما باید به ۱۴ طرف نماز بخواند چون ما عرض کردیم اگر من الان نماز میخوانم و مثلا کعبه این سمت پیشانی من است ما این را گفتیم رو به قبله نمیدانیم یا این سمت است اینا را رو به قبله نمیدانیم، حالا اگه ۱۴ تا نگیم بله ۱۰ تا ۱۲ تا باید نماز بخواند یک دایره ای بکشه ۱۰ قسمت بکند که یقین پیدا کند رو به کعبه نماز خوانده مگر اونجایی که کسی بگه قبله ی جاهل ما بین المشرق و المغرب است که اون سه تا نماز همان طور که ایای خویی فرموده کافی است، روایاتی هم دارد که ۴ تا نماز بخوان، ولکن ما روایت صحیح السند و معتبر الدلاله داریم که این روایت دلالت میکند که یک نماز بخواند به یک طرف کافی است اون روایت این است صحیحه زراره و محمد بن مسلم عن ابی جعفر (علیه السلام) انه قال یجزی المتحیر ابدا اینما توجه اذا لم یعلم این وجه القبله، متحیر اگر به یک طرف نماز بخواند کافی است، به این روایت هم اشکال دلالی شده هم اشکال سندی شده، اشکالی سندی این است که مرحوم صدوق در مشیخه من لا یحضر سند به زراره داره، اما سند به زراره و محمد بن مسلم نداره، سند به زراره داره، سند به محمد بن مسلم داره، ولی سند به زراره و محمد بن مسلم با هم نداره ،لذا گفتند این روایت معتبر نیست ما چمیدانیم سند صدوق چی هست، آقای خویی میفرماید این که سندش را به مجموعه این دو تا ذکر نکرده معلوم میشه سندش همان دو تا است یعنی همون سند هایی که به زراره منفردا داره همون سند را به زراره با محمد بن مسلم هم داره، یه وقتی سابق الایام یادم است چندین سال پیش ما در این مطلب شبهه ای داشتیم که اقا نه ممکن است واقعا صدوق روایاتی از زراره به تنهایی نقل کرده اما این روایاتی که از هر دو تا نقل کرده اینا هم به همان سند رسیده این از کجا؟اقای خویی میفرماید خب اگر بود سندش را ذکر میکرد،میگیم ذکر نکرده چون نداشته چون اگر مقصودش این بود خب میگفت این سند به روایاتی که من در این کتاب از زراره نقل کردم یا از زراره و محمد بن مسلم نقل کردم جمیع ما رویته عن زراره ظاهرش زراره منفردا است لذا این فرمایش اقای خویی به عقل قاصر ما تمام نیست

اما اشکال دلالی، گفتند اقا این صدوق نسخه بدل داره بعضی از نسخه ها داره یجزی التحری ابدا ایشون میفرماید شایع از نسخ فقیه اون اولی است که یجزی المتحیر ،نه یجزی التحری ،مخصوصا که بعدش داره ،اینما توجه اذا لم یعلم این وجه القبله ،یجزی التحری این ما توجه معنا نداره و غلط است چون یجزی التحری باید بگوید اگر به اون سمت نماز بخواند، اینما توجه، این میخوره به متحیر، اون نسخه اعتبار نداره،

 

خب این یک کلامی هست که حالا منم الان چیزی نمیتوانم بگویم ولی این حرف که ایا اگر یک نسخه ای از من لا یحضر مثلا قید تحری داشت نسخه های دیگر متحیر بود ما میتوانیم بگیم اون نسخه ی شایع او معتبر است یا نه اختلاف نسخه باید نسخه سند داشته باشه؟

تاره این نسخه ها از یک نسخه تصحیح شده ،این بدرد نمیخورد چون که ۱۰ تا نسخه از یک نسخه تصحیح شده در واقع من لا یحضر دو تا نسخه داشته خب یک نسخه اش داره تحری و یک نسخه اش داره متحیر، این بدرد نمیخورد ،اما یه وقت هست نه ،اون نسخه ها هر کدامی خودش از نسخه ی شیخ صدوق که این را فکر نمیکنم ،(حالا ما که نسخه شناس نیستیم بحمد الله و المنه، این هم از الطاف الهی است که نسخه شناس نیستیم غیر از نسخه ی امیر المومنین (علیه السلام) دیگه نسخه ی دیگر نمیشناسیم) ولی چطور میشه ثابت بکنیم که مثلا من ده تا نسخه را دیدم این ۱۰ تا نسخه همه از اون نسخه مرحوم صدوق نوشتند شاید منشاء این نسخه ها یکی باشه، یکی از مشکلاتی که الان در این چیز ها وجود داره یه وقتی مرحوم استاد میفرمود که مرحوم حاجی نوری در مستدرک خیلی زحمت کشیده ولی یه دونه روایت که سندش را توانسته باشه درست بکند من در مستدرک پیدا نکردم، یا مرحوم اقای حکیم در درهم که اندازه ی درهم چقدر است رفته یک تحقیقاتی کرده، یک درهمی در موزه ی فلان جا پیدا شده اونجا روش نوشته درهم عباسی فلان فلان بعد فرموده درهم اندازش اینقدر است اقای خویی به نیم خط که اقا اخه یک درهمی پیدا شده در موزه ی فلان جا روش نوشته درهم زمان مامون عباسی خب از کجا معلوم است شاید بعدها یک کسی این درهم را دیده و یک ضربی هم روش زده، درهم عباسی ،خب چمیدانیم ما که خبر نداریم اصلا چجور میشه ثابت کرد که این درهم مال اون زمان است چطور میشه ثابت کرد که این نسخه ها ۱۰ تا نسخه متحیر داره یک نسخه تحری داره این ۱۰ تا نسخه نه اینکه از یک نسخه نوشته شده باشه، اینا را نمیدانم، حالا ما که عرض کردیم مدعی نیستیم ولی ندیدم اینایی که در این زمینه ها کار میکنند در واقع یک ظنون و یک اوهام است به هم وصل میکنند بعد چمیدانم ما اینجا را تحقیق کردیم اینجا ضمیر به اینجا بر میگرده ما که یعنی روی غربال اصول اگر بزاری چیزی از توی اینها در نمیاد

و للکلام تتمه ان شاء الله فردا

 

logo