« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل فی القبله. المقدار الذی یجوز الانحراف عن القبله

 

خب بحث در این بود که این قبله را حالا چکار کنیم؟

فاضل مقداد که درست نشد

حرف مقدس اردبیلی که به سمت و جهت کعبه، اینم که درست نشد چون به قول آقای خویی اصلا جهت یه امر اضافی است الان اگر شما زمین را دو تا نیم کره شمالی و جنوبی بکنید خب کعبه توی این کره شمالی باشه هر کسی به سمت شمال نماز بخواند میشه به جهت کعبه اگر شما زمین را به سه قسمت بکنی خب اگر کعبه تو اون یک سومی که باشه باید به سمت یک سوم نماز بخواند، سمت یعنی چی؟یعنی ما چند جور زمین را تقسیم بکنیم؟ چطور در نظر بگیریم؟

اقای خویی میفرماید رو به کعبه ایستادن ، فاستقبل الکعبه ،قبله یعنی رو به روی شما، اگر مثلا یک دایره ای را در نظر بگیری به قطر دو متر یک دایره ای را در نظر بگیری به قطر ۲۰ متر، یک دایره ای را در نظر بگیری به قطر یک کیلو متر، رو به رو یعنی مقابل صورت، صورت انسان یعنی از این دو تا صداغ که اینور و اونور پیشانی میشوند این گردی صورت این یک هفتم سر است، سر را شما حالا بعضی ها میگن یک پنجم ایشون میفرماید یک هفتم سر است، خب اگر الان در یک دایره ای قرار بگیرم که قطرش دو متر است مثلا یک کمان فرض کن مثلا ۲۰ درجه ای مقابل من است، حالا اگر پشت این دایره یک دایره ای باشه به قطر بیست متر، باز اون کمان رو به روی من میشه ده برابر، یعنی اگر مثلا این ۲۰ درجه بود او میشه ۲۰۰ درجه مثلا حالا به متر بگیم که به درجه از ۳۶۰ نریم بالاتر، خب این مثلا بیست متر او میشه ۲۰۰ متر حالا اگر باز رفتیم یک دایره ای پشتش بود به قطر یک کیلومتر به همین وسعت همین طور اضافه میشه ،لذا من اگر جوری بایستم که کعبه در اون کمان ۵۱ درجه ی من واقع شود،( چون ۷ تا عرض کردیم هر قطعه ایش میشه ۵۱ و نیم متر،) خب این میشه در مقابل من، لذا فرموده اگر کسی از قبله ۲۵ درجه هم انحراف داشته باشه باز قطعا این رو به قبله میشه ،عرفا رو به قبله است ،زیرا شما فرض کنید بلاتشبیه اون ابدار خانه بلاتشبیه کعبه ،شما فرض کنید اصلا الان کعبه امده همان آخر مقابل من ایستاده، اینجاست ،خب من اگر ۲۶ درجه هم بیام اینور باز از مقابل جدا نشدم، اگر اون وسط باشه اون گوشه باشه هر جاییش باشه تا ۲۵ درجه من از کعبه منحرف نشدم ،بله اگر ۲۶ درجه بشه منحرف شدم از کعبه، چون فرض کنید که این کعبه از وسط اینجایی که ایستادم یه خورده اینورتر باشد خب وقتی من به اینور امدم پس خارج شدم از مقابل کعبه ،یا اگر اونور باشه ۲۶ درجه منحرف شم به اونور خارج شدم، لذا ایشون میفرماید استقبال یک امر عرفی است، مقابل کعبه بایست مثل این میماند که به شما میگن مقابل این پرده بایست یعنی این قسمت صورت که یک هفتم سر است مقابل پرده باشه ،این طور ایشون بیان کرده.

 

خب عرض ما این است که اقای خویی اگر الان من همین وسط این دو تا ستون ایستادم، از این دو تا قسمت صداغ سر من دو تا خط خارج بشه به اون۲ ستون بخوره، الان اگر بلاتشبیه اون ستون کعبه باشه، من این طوری ایستادم، به من میگن شما رو به کعبه ایستادی؟قطعا نمیگن ،ولو این دو تا خطی که خارج بشه مقابل من میشه ولی اینایی که این دو تا گوشه هستند به اون مقابل نمیگن عرفا، خب این اشکالش این است که عرفا به این مقابل نمیگن ،لذا مثلا میگن که اقا بیا مقابل من بایست، میگه یخورده بیا اینورتر ،اگر شما اقای خویی بگی اقا من اگر اینجا را دو تا ریسمان کار بزنم که بناها میزنن ،شما خیلی اینور داخل ریسمان کاری، میگه نه نه بیا درست مقابل من لذا من همیشه میگفتم ۱۰ درجه ۱۵ درجه عرفا اگر انسان از قبله منحرف باشه این عرفا صدق میکند مقابل، اگر شما این را در نظر میگیرید ۵۱ و نیم درجه ،این ۵۱ و نیم درجه من خیال میکنم سی درجش میشه مقابل ادم، اینور و اونوراش عرفا مقابل نیست ۳۰ درجه میشه رو به رو، مقابل ادم ،من خیال میکنم اقای خویی در محل دید من که ادم اگر مستقیم ایستاده سرش را اینور و اونور نبره در محل دید من است غیر از رو به رو و مقابل من است و بله تا ۱۰ درجه ۱۵ درجه اینا عرفا رو به رو و مقابل است اما اگر غیر این باشه نه،

منتها یک مشکلی که هست من اصلا نمیدانم این قبله نما ها یا این قطب نما ها اینها قبله را چطوری تعیین کرده‌اند که مثلا اگر الان قبله نما گذاشتن دیدیم که ۱۵ درجه مثلا منحرف هست که همین طور هم هست، اصلا فکر نمیکنم که اگر شما ۱۰ تا قبله نما را بیاری کنار هم بزاری ۱۰ الی ۱۵ درجه اینا اختلاف دارند، حالا قبله نما باید جایی باشه که اهن نباشه بعصی از سنگ ها اصلا سنگ اهن است میکشه، همین محراب مسجد اعظم را فکر میکنم ۱۰ تا قبله نما بزاری هر قبله نما یه جایی را نشان میدهد یک مقدار اینور و اونور لذا اصلا اون قبله ای که حقیقتا کعبه است اصلا ایا وسیله ای هست که او را بتواند تعیین بکند؟ حالا نمیدانم مرحوم شیخ بها که متخصص در این علوم غریبه و ریاضی و اینها بوده اون هم من نمیدانم، حالا مسجد شیخ لطف الله کجاست، قبلش را چطور تعیین کرده ولی الان من واقعا شک دارم که وسیله ای هست که قبله را تعیین میکند ،بگن درست میخوره به کعبه، تازه اینم میخوره به کعبه به کجای کعبه؟ یعنی درست میخوره به نقطه ی آکس کعبه اون مرکز کعبه که مثلا این مکعب اگر این چیز ها را از ضلع ها به شکل ضرب در با هم دیگر وصل بکنند این میخوره به همان نقطه ی طلایی ؟این اصلا نمیدانم اصلا چنین چیزی هست، اگر اون طوری باشه باز تازه این حرف ما یا اون فرمایش اقای خویی که مثلا ۱۵ درجه انحراف و اینها این باز یک سر و صورتی داره ،تازه اونی هم که در مسجد الحرام است اونم نمیتواند بگوید من طوری بایستم که درست به مرکز ثقل کعبه بخورم، اون را هم اصلا بعید میدانم چون همین دوربین ها هم یک چند سانتی اختلاف داره ،ولکن حالا قبله اون مقداری که در سیره متشرعه است ...

(سوال سائل

جواب:نه ، این تو ذهن ما هم بوده ،اگر قبله یک جایی مستقیم باشه شما ۱۵ درجه انحراف بایستی عرف میگه رو به قبله نیستی ولی اگر قبله یک جایی کج باشه مثلا ۲۵ درجه انحراف داشته باشه اگر ۲۵ درجه انحراف داشته باشه ولی کسی ۳۰ درجه ۳۵ درجه انحراف بایستد عرفا رو به قبله است

(سوال سائل:

جواب:نه اصلا همان که قابل تشخیص نیست یعنی عرفا میگن این رو به قبله است در حد ۱۵ درجه ۱۰ درجه ،این ۲۶ درجه ای که اقای خویی میفرماید که این ظاهرا از خودش درست کرده ،حساب ریاضیش کردیم، منتها مشکلش این است که اون گوشه را عرفا مقابل نمیگن، یعنی اگر شما این طوری دو تا خط خارج بکنی این طوری نیست که همه ی اونهایی که در فضا باشند همه عرفا مقابل صدق بکنند، وقتی میگه مقابل من بایست ،الان ما اگر بخواهیم قبله را تعیین بکنیم چون این قبله نما ها را من نمیدانم اصلا این قبله نماها بر چه اساسی ولی یعنی در واقع ما داخل این مساله بعدی میشیم که اگر کسی علم دارد میتواند کعبه را پیدا بکند او باید کعبه را پیدا بکند اما اگر کسی نمیتواند کعبه را پیدا بکند قدرت ندارد این به مقداری که میتواند ظن پیدا بکند، حالا دیگه قبله نما ،من در حرم حضرت رضا (علیه السلام) اختلاف است که قبله در بالاسر حضرت ایا مستقیم است یا تیامن دارد ،مسجد گوهر شاد که خیلی دقت کردند اختلاف است، اگر هم کسی بخواد بگه خب اختلاف است که قبر مطهر حضرت رضا (علیه السلام)رفع اختلاف میکند،حالا من داخل ضریح را الان خوب دقت نکردم که ببینم آیا قبر مطهر مستقیم است یا مثلا یک ذره تیامن داره، تازه اگر قبر مطهر مستقیم باشه خب این قبری است که بالاست، حضرت در سرداب است در پایین است اونجا که ما نمیدانیم چطور بوده و این را قطعا تجدید بنا کردند عوض کردند مگر ده درجه چقدر است ؟شما حساب کن اگر یک زاویه قائمه ۹۰ درجه اگر ده تا خط از توش رد بکنی ۹ تا خط از توش رد بکنی اصلا ده درجه یک ذره اگر پات را به اندازه ی دو سانت جا به جا بشی ۱۰درجه منحرف شدی، دو سانت چیه به اندازه ی شاید یک سانت جا به جا بشی شاید چیز بشه، شاید در قبله های کج اصلا ۱۰ درجه انحراف اصلا نشون نده بعد خود باز بناها هم فرق میکند مثلا الان شما همین حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) را در نظر بگیر بعد خب اونجا داخل حرم قبله تیامن داره ،چقدر ؟حالا داخل مسجد بالاسر نوشتند قبله ۲۳ درجه تیامن داره که فکر میکنم از خودشون نوشتن،از همين قبله نما ها و اینها و الا ۲۳ درجه و اینها حالا میای تو خیابون صفاییه میای تو بلوار امین میبینی قبله تیاسر داره اینورش تیامن داره و حال انکه شما اگر داخل فلکه صفاییه بایستی راحت تا سه راه بازار را میبینی ولی خود ساختمان ها مثلا این مسجد ممکن است یک کسی الان از تو خیابون نگاه که بکند بگه این مسجد یکم قوطی کبریتی که فشار دادی چرخیده درست موازی بر خیابون نیست حالا قبلش مثلا یک ذره تیاسر داره خب همین ساختمان اگر مثلا یه خورده بچرخد نشون هم نمیده ،این حرفایی که میگن چمیدانم بو علی سینا و چمیدانم مامون ملعون اینا اگر یه ورق کاغذ زیرشون میزاشتن تشخیص میدادن یا سقف امده پایین یا زمین یه ورق کاغذ امده بالا اینا همه چرت و پرت است، اگه بو علی سینا اونقدر دقیق بود از این مزخرفات تو کتاباش نمیگفت یه وقتی یه بنده خدایی بود گفتم بیا اینکار را بکن گفت خیلی درس دارم، گفتم خیلی درس داری، بر تو حرام است درس خواندن، تو اگر واقعا درس میخوانی سوادم هیچی نداری بر تو حرام است معلوم میشه قابل نیستی عزیز من، مگر میشه یک کسی بگه من نابغه ام، یک ورق کاغذ، ما که هنوز خدا میداند اگر ۱۰ سانت هم توی اتاقی که ارتفاع آن ۳ متر است را پر بکنند ما تشخیص نمیدیم ، هر کی هم بگه دروغ میگه، هر کی میگه بیا من امتحانش کنم این چرت و پرت ها چیه لذا اصلا این طوری، این در حد ۱۰ درجه ۱۵ درجه، من خیال میکنم اقای خویی هم همین در ذهنش بوده ،منتها خب چیکار کنه باید یه چیزی بگه دیگه، اگه همین طور بگوید قبله ۲۰ درجه هم منحرف بود اشکال نداره ،میگن اقا یعنی چی ،رو موازین حرف بزن، من خیال میکنم شما الان برو تو حرم نماز بخوان توی خانه تو مسجد، همه ی اینهایی که ایستادن یکی میبینی ۱۰ درجه به اینور است یکی میبینی ۲۰ درجه به اونور است تو همین حرم من افراد زیادی میبینم مستقیم نماز میخوانند اصلا خب این نمیشه گفت که نماز همه ی اینها باطل است من خیال میکنم بهتر همین است که هیچی به این عروه تعلیقه نزنیم مردم هر جور خواندن خواندن، خدا رحمتی یه وقتی استاد میفرمود هر کی هر چی فهمید ،فهمید، چون الان اگر واقعا به خود من بگن آقا ما هر قطب نمایی هر قبله نمایی هر استادی که شما بگی میاریم یک ماه پیش شما، شما که دیگه در قبله کار کردی و صلاه را کار کردی خودتم میگی من میفهمم، چیه و چیه، همین قبله این را درست بکن که ما چطور نماز بخوانیم، منم میگم قبله نما را بزار همین طور نماز بخوان، برو ،حالا همه ی اشکالاتی که ما میکنیم که این قبله کجا را نشون میده چطوری نشان میده دیگه توان ما بیشتر از این نیست، شما خیال میکنی همان قبله های موبایل یا قبله نما ها اون عقربه، شما وقتی که از بالا نگاه میکنی خطای دیدت ده درجه بیشتر است، یه خورده تکون خورد میگه درستم ،؟میگی درستی بدون اینکه بفهمی تکون خورد، میگه درستم ؟میگی درستی ،میگه حاج اقا الکی میگی چون دفعه قبل هم گفتی درستی الان هم که تکون خوردم گفتی درستی پس معلوم میشه تو هم الکی حرف میزنی ،الکی حرف نمیزنه اون هم خطای دید است دیگه مسلم است که در حد همین ۲۰ درجه که اقای خویی فرموده، نه با اون بیان ،اون بیان درست نیست، ۲۵ درجه را ما نمیگیم، ۱۵ درجه که صد در صد، حالا دیگه یک کسی بیاد بگه ۱۵ درجه اگه شد ۱۶ درجه مگه ما اونجا نقاله داریم که بگیم یک درجه تکون خورد، اصلا ۵ درجه هم با چشم قابل دید نیست، الان این گوسفند هایی که میکشند رو به قبله، حتی همان هایی که مقید هستند این گوسفند را وقتی که میکشه دست و پایش را بسته ،این گوسفند زنده هست یه خورده خودش را اینور و اونور میکند حالا وقتی که تو چاقو را گذاشتی و فری اوداج اربعه کردی، اونوقت واقعا...،من خیال میکنم همه ی اینها هم که گفتن سمت و اینها اینا عبارتنا شتی و حسنک فارد واحد و الا این حرف شما اقای خویی که سمت ،یعنی چی؟ یعنی اگر من روی کعبه مثلا یک کسی که توی نیم کره شمالی است این رو به جنوب بایستد یا کسی که رو به نیم کره جنوبی است رو به شمال بایستد همه ی اینها را میگن رو به قبله؟خب قطعا این را نمیخواهد بگوید اون همینی که میگه به سمت قبله نماز بخوان ،میگه گوسفند را رو به قبله بکن، میگه رو به قبله کردم، خودش هم بیشتر از این که من گفتم دیگه همان اهل هیئت و اهل نجوم و اونا هم بیان بعید میدانم دیگه اینجا را بتوانند خیلی درست کنند،ممکن است بگن از این گوشه از این زاویه ولی همش شعر است به اخر خط که میرسه میبینی چیزی جزء شعر نبود

(سوال سائل

جواب: اونا هم همین است نقشه های ماهواره ای ما که بلد نیستیم اونی که اونجا است اگر بیاد توضیح بده ،چون اونم خودش نمیداند، اینا همه محاسبات است اصلا این محاسبات ما چقدر دقیق است؟ یک و چقدر مطابق واقع است ؟چون این محاسبات این ریضیات ما ریاضیات عقلی فلسفی که نیست ،ریاضیات صنعتی است لذا خودشان هم میگن، مثلا ما اون موقع ها که در دبیرستان هم بودیم مثلا این فضای برداری مثلا اینایی که الان مثلا توپ ،خمپاره اینها ،بر چه زاویه ای مثلا این توپ را پرتاب بکنند این خمپاره را پرتاب بکنند الان این توپ مثلا در فاصله ی فرض کنید هزار متری است اون خمپاره اینجاست اون نفر بر در فاصله ی مثلا هزار متری است بعد سرعتش هم ۱۰۰ کیلو متر است در ساعت، خب این در چه زاویه ای پرتاب بشه که اون محاسبه بشه در این دو ثانیه ای که طول میکشه تا این خمپاره برسه، اون هم باز یه مقدار میره این در چه زاویه ای پرتاب بشه که اون خمپاره بخوره داخل نفر بر، اون مثلا میگه اقا این ماشین با سرعت ۱۰۰ کیلو متر میره خب این ۱۰۰ کیلو متر ممکن است یک لحظه اون راننده گاز را شل بکند بشه ۹۸ کیلو متر یه خورده بیشتر فشار بده...، خود محاسبه ی اینکه این مثلا تا اونجا دو ثانیه طول میکشد اصلا این طوری نیست اینا تخصص شما نیست اینا را ول کنید حالا کار نداریم، این هم قابل تشخیص نیست، ماهواره هم همین طور است خطا داره منتها عرض کردم اونا وقتی میتوانند بفهمند خطا داره که بیان پهلوی ما توضیح بدن ما اشکالاتشان را بگیم اونا فکر میکنند که فقها از اونها حالیشون نمیشه این طوری نیست که بابا، اون مقداری که مربوط به فقه است الان یک چشم پزشکی میگه من این عملی که میکنم این به فک تو ضرر نمیزند میگه آقا خب به فک تو ضرر نمیزند پس این فک من اینجاش سوراخ است میگه من که نگفتم الان متخصص فک هستم میخوام بگم اون مقداری که از فک در عمل چشمت دخیل است اونا را من بلد هستم، یه وقتی من گفتم اقا کدام اقتصاددان است که بگه فقیه باید در اقتصاد کار بکند و الا نمیتواند فتوا بدهد،بعد دیدم که از یک جایی دیگه اعتراض کردن که اقا اگه شما راست میگی فرمول فلان اقتصاد را بگو خب تو حرف به این راحتی من را حالیت نشده بعد تو توقع داری اونا را حالیت بشه من مقصودم این است که اون مقداری که فقیه در شئوناتش است باید بلد باشه، از مکاسب در میاد دیگه، من مقصودم این است نه اینکه بگن خیله خب شما بیا تورم امسال را حساب کن ،مثل این میماند که من به اقتصاد بیام بگم تو بگو اگر شک داری در معامله فاسد است یا نه استصحاب فساد چیه به من میخنده میگه رشته ی من نیست اون مقداری که برای فقیه لازم است اون مقداری که برای قبله لازم است فقیه بلد باشه همین هایی است که من عرض کردم، حالا اول منجم دنیا هم بیاد هیچی بلد نیست، بگه کو شما بیا حساب کن ستاره ی آلفا غطروس کجاست ؟من چمیدانم ،به من چه مربوط، هر کاری هر تخصصی همین است الان مثلا متخصص قلب وقتی که دارو میده بهش بگو معده ی من هم درد میکند میگه من فقط همین مقدار را بلدم که این قرصی که برای قلبت میدم برای معدت ضرر نداره چون اگر این را بلد نباشه ممکن است دارویی که برای قلب میده طرف را کور بکند، اول متخصص عالم معناش این است که یعنی هر چی که در اون رشته ی خودش لازم است اونا را از همه بهتر بلده ،وقتی میگن فلانی افقه است، اول اصولی است معناش این است که یعنی هر چی که در اون لازم است او از بقیه بهتر بلد است مثل این که من بگم برا چی رشتت تفسیر؟ تخصصی تفسیر یعنی چه؟ یک کسی به من بگه خیله خب بسم الله الرحمن الرحیم این ایه را تو تفسیر بکن، این معناش این است که یعنی اگر بنده ی نوعی که اصلا یک روز هم جلسه ی تفسیر هم نرفتم اگر برم تو تفسیر کار بکنم قطعا از اونهایی که ۱۰۰ سال در تفسیر کار کردند بهتر تفسیر میگم، معناش این است که ابزار تفسیر دست این فقیه بیشتر است مثل این میماند که کسی بیاد به من بگه کو ببینم بگو فرق بین رجال و درایه چیه من نمیدانم، این معناش این است که یعنی اون مقداری که از رجال لازم است اون مقدار را بهتر از بقیه بلد است هر رشته همین است، قطعا یک کسی که پزشک است اون هم قطعا ریاضی باید بلد باشه منتها او بگه من در حدی که لازم دارم مثل این میماند که بیان اقای خویی رو امتحانش بکنند بگن اشترتن چه صیغه ای است بگه من چمیدانم میگه اِ پس چرا میگی مجتهد باید در ادبیات هم مجتهد باشه میگه من گفتم در ادبیات هم مجتهد باشه یعنی اون مقداری از صرف و نحو که برای فتوا دادن من لازم دارم بلد باشد ،روی این جهت من خیال میکنم در مورد قبله ما هر چی که هی بیشتر داخل بریم کار اگر مشکل تر نشه راحت تر نمیشه.

خیله خب همین طور که عرفا با همین قبله نما ها ۲۰ درجه ۱۵درجه هم از قبله انحراف داشته باشه همین مقدار کافی است .

 

حالا آیا اگر ما علم به قبله پیدا نکردیم یک اماراتی برای تشخیص قبله هست ؟

 

خب بینه، مرحوم سید در عروه اشکال کرده فرموده ما دلیل نداریم که بینه اگر گفت که قبله از این طرف است این حجت باشه، اقای خویی اشکال کرده که اقا خب اطلاقات ،عمومات بینه، ما هم میگیم حق با اقای صاحب عروه است چون اقای خویی، عمومی در بینه نداریم ،در بحث وقت در حجیت بینه اشکال کردیم ما دلیلی نداریم عمومی نداریم که بینه حجت باشه، مضافا به اینکه خب بینه ای حجت است که مستند به حس باشه اما بینه ای که مستند به حدس باشه که ما دلیل بر حجیتش نداریم، حجت نیست، خود اقای خویی هم قبول داره، الان بینه هایی که در عالم است برای قبله یا به محراب مسجد است یا به قبرستان مسلمان ها است یا به قبله نما است یا به اینکه مردم به این طرف نماز میخوانند، فکر نمیکنم کسی در عالم باشه که الان عن حس بگه رو به ساعت بایست همین قبله است،الا در کعبه، در مسجد الحرام اگر یک ادم باشه لا سمح الله کور باشه اونجا بینه عن حس امکان داره به او خبر بده، ولی شما در ایران اصلا یعنی چه که یک بینه امد گفت قبله اینوره خب این یا استنادش به علم هیئت است یا استنادش به قطب نما است یا استندانش به قبله نما است یا استنادش به محراب مسجد است و الا غیر از این ها کسی چه میتواند بگوید قبله کدام طرف است،بله اگر ستاره ی جدی باشه اونجا هم باز بینه عن حس ممکن است که بگه ستاره جدی الان اینجاست، اون روایات ستاره ی جدی هم که روایاتش سند ندارد همش ضعاف است غیر از اینکه ضعاف است من این را امتحان نکردم به قول آقای خویی ایشون میفرماید ستاره جدی در بعضی از بلد ها مثلا روی کتف است بعضی جاها پشت گردن یعنی این طوری نیست که در تمام بلد های دنیا کسی اگر ستاره ی جدی را روی کتفش قرار بده این قبله باشه، این فقط برای عراق است حالا نمیدانم این را ما اصلا نمیدانم ستاره جدی را میتوانیم شب پیدا کنیم یا نمیتوانیم

(سوال سائل:

جواب:اولا مسجد کوفه،اگر ثابت بشه که این محراب همان محرابی است که امیر المومنین (علیه السلام) داخلش نماز خوانده تغییر ندادند، بله درست است.

...اصلا خود موازی در واقع موازی عرفی خودش تشخیصش خیلی مشکل است شما الان این ۴ تا ستون را نگاه بکنی ممکن است کسی بگوید اینها موازی هستند ولی اگر بیاری اندازه ی دقیق میبینی ذوزنقه هستند یعنی اون ضلعش از این ضلعش مثلا یک مقداری کمتر است)

شاید صاحب عروه که فرموده در ثبوت قبله به بینه، اشکال، اون مقصودش این نیست که اقای خویی بینه در خصوص قبله نداریم اون مقصودش همین است که بینه در قبله اقامه نمیشه مگر عن حدس، تازه حالا محراب مسجد کوفه هم امیر المومنین (علیه السلام) عرض کردم همین الان خود محراب این محراب واقعا عوض نشده؟ این بنی العباس بنی امیه (لعن الله علیهما) بعدش سنگ کاری کردند جا به جا کردند تعمیر کردند محراب را تغییر ندادند ؟حتی یک کسی بگه نه محراب تغییر نکرده، معلوم نیست، کسی بگه اگر تغییر میکرد لو کان لبان، نه، محراب را لازم نیست که از اونور بیارن به اینور که، مثلا این محراب قبلی سنگ و اینها نبوده اجری بوده چه بسا سنگ کار بعد میخواد کارش را تمیز در بیاره مثلا میبینی اینور سنگش را ۳ سانت فاصله میده اونور را ۲ سانت فاصله میده میخواد تراز بکند قشنگ در بیاره خب این محراب جدید دیگه محراب امیر المومنین (علیه السلام) نیست

وللکلام تتمه ان شاء الله فردا

 

logo