« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل فی القبله المراد من الروایات الداله علی کون القبله لاهل الدنیا هی مکه

 

کلام در این است که این قبله خب ما چکار بکنیم چطور تعیین بکنیم؟

خب عرض کردیم که این روایاتی که داره کعبه برای کسی است که در مسجد است مسجد برای کسی است که در مکه است مکه برای کسی است که در حرم است و حرم برای اهل دنیا خب اینها عرض کردیم روایاتش ۲ الی ۳ تاست یا شاید یکی است چون اینا احتمال اینکه یک روایت هم باشه هست ،سند نداره و در مقابل اون روایات عدیده مقابله نمیکند

بعضی ها امدند این روایات را توجیه کردند گفتند اقا این روایات لبش این است که اینی که مثلا میفرماید مسجد برای اهل مکه، مکه برای اهل حرم ،حرم برای اهل دنیا، این در واقع همه ،کعبه است منتها خب الان بگن شما رو به کعبه نماز بخوان، مثل اینکه یک کسی میخواد از مشهد راه بیفته بهش بگن اقا سمت حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) برو خب کجا برم این را بهش میگن برو سمت تهران قصد حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) است منتها وقتی کسی به سمت تهران بره به سمت حرم حضرت معصومه هم میره، این روایتی که داره مکه برای اهل حرم است این قطعا مقصود این نیست که اگر کسی در حرم است بعد اینجا مکه است، مسجدالحرام و کعبه اونطرف است این میره درست پشت به کعبه نماز میخواند ،این را که هیچ کس نمیگه، این در واقع مقصود این است که اگر شما بخوای کعبه را پیدا بکنی باید به سمت مکه نماز بخوانی، الان مثلا فرض بفرمایید که یک کسی به من میگه اقا من میخوام برم پردیسان از کجا برم پردیسان، میگه اون ته بلوار امین به سمت اصفهان، این روایت هم در واقع معناش این نیست که مکه قبله اهل حرم است، این روایتی هم که بعضی از رفقا سوال کردند هم دیشب هم دیروز که داره مسجد برای مکه و مکه برای حرم، روایات دیگه داره مسجد برای حرم این نمیشه تخصیص بزنی این تخصیص نیست این اماره است یعنی اگر بخوای کعبه را پیدا بکنی مسجد را پیدا بکنی، یعنی وقتی که مکه را پیدا کنی میتوانی کعبه را پیدا کنی ،الان اگر کسی بخواد بره در نقشه جهانی، بلوار امین را پیدا کند،اگه از اول بره تو نقشه دنبال بلوار امین بگرده این اگر ۵۰۰ سال هم بگرده پیدا نمیکنه، خب تو باید در این نقشه جهانی اگر خیلی پهناور است اول باید قاره اسیا را پیدا بکنی باز در قاره ی اسیا باید خاور میانه را پیدا بکنی باز بری ایران را پیدا کنی باز بعد ایران مرکز ایران بعد استان قم را پیدا کنی ،راحت بلوار امین را پیدا میکنی، الان اگر روی یک فرشی سوزن افتاده خب این قاعدش این است که در فرش های کناری مسجد است در فرش های وسطی است راهش این است و الا کدام فقیه پیدا میشه که بیاد بگه اقا مکه قبله حرم است، بعد این درست ایستاده پشت به کعبه ،میگه چرا این طوری نماز میخوانی، این مکه مشیر به این است که اگر میخوای پیدا کنی کعبه را به سمت مکه نماز بخوانی میتوانی به سمت کعبه نماز بخوانی.

 

خب حالا خود کعبه قبله است ،اصلا چطور میتواند انسان رو به کعبه نماز بخواند ؟کعبه ای که همش ده متر ۱۲ متر طول و عرض داره، یک نماز جماعتی که الان فکر میکنم از کربلا تا مکه به نظرم ۱۰۰۰ کیلو متر اگه بیشتر نباشه کمتر نیست حالا نمیدانم که ولی خب زیاد است خب این صف های نماز جماعت کربلا که امام جماعت ایستاده من میبینم که در ایام اربعین بعضی صف هاش بالای ۶۰ متر است یعنی از اون گوشه صحن مطهر امام حسین میاد تا اون گوشه ای که میره سمت بین الحرمین ۶۰ متر بیشتره که کمتر نیست خب اینا اگر همین طور مثل سوزن هم کنار هم بچیینی رو به کعبه نمیشوند،

 

لذا گفتند جهت و سمت کعبه مراد است، خب ما جهت و سمت کعبه را از کجا تشخیص بدیم ؟

مرحوم مقدس اردبیلی فرموده اقا کعبه قبله است بله اما کعبه بالدقه العقلیه که لازم نیست رو به روش باشی، الان مثلا میگن که اقا الماء اذا بلغ قدر کر لم ینجسه شیء الا اذا تغیر لونه او طعمه او ریح، خب لون یه وقت هست که ادم تشخیص میده یه وقت هست که نه به دقت اگر بره مثلا با میکروسکوپ نگاه بکند، مثل اینکه طرف ازمایش ادرار میده میگن آقا ۵ تا گلبول قرمز داری یعنی خون در ادرارت است میگه والا اینکه شفاف است مثل آینه است، میگه از این تو نگاه بکن خب اینکه نیست، این یعنی تسامحات عرفی، این حرف اقای مقدس اردبیلی درست نیست زیرا اقا تسامحات عرفی ،میگن عرفا رو به کعبه باشه، نه اینکه به سمت کعبه آقا داره الا اذا تغیر لونه، بگی اقا اگر دیوار حوض هم رنگ خون پیدا کرد اب نجس میشه، میگه چرا؟چون الا اذا تغیر لونه یعنی بالتسامح، میگه خب بابا تسامحا میگن اب رنگی بشه به تسامح نمیگن دیوار رنگی بشه، دیوار حوض که ربطی به حوض نداره، اقای مقدس اردبیلی کلام در این است که اقایون میگن جهت ،سمت، اینکه ربطی به کعبه نداره .

 

بعضی ها اومدند گفتند آقا کعبه قبله هست یعنی به یک طرف نماز بخوانی که ظن داشته باشی قبله در ان طرف است یا احتمال بدی.

خب اینم همان طوری که مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خویی فرموده‌اند دیگران هم فرمودند اینکه اصلا معنا نداره اخه قبله کعبه است شما بگی به جایی هم که احتمال میدی کعبه باشه، بله ممکن است بگی اقا کسی که عاجز از این است که احراز بکند کعبه را حالا ظن هم پیدا بکند رو به قبله است این یک حرفی ولی شما داری میگی قبله اونجایی که ظن داری، این حرف اصلا قابل گفتن نیست من خیال میکنم اونی هم که این حرف را زده مقصودش همین است و الا یعنی چه که بگه جایی که تو احتمال میدی کعبه هم باشه اون طرف قبله است.

 

اما حرف فاضل مقداد حرف فاضل مقداد این است که هر بلدی یک شبانه روز اعتدالی داره که روز و شب برابر است، اگر در اون شبانه روز اعتدالی از مشرق یک خطی بکشی به مغرب اون خط قطعا از کعبه عبور میکند، ۱۰۰ درصد از کعبه عبور میکند، خب این خط میشه جهت کعبه، هر کس در هر نقطه ای طوری بایستد که با این خط وقتی که از صورتش از موقفش یک خطی را ترسیم بکند تا اون خطی که از مشرق و مغرب کشیده ۴ تا زاویه قائمه تشکیل بده عمود بشه این قطعا میشه رو به جهت کعبه.

 

مرحوم اقای حکیم به این حرف فاضل مقداد ۳ تا اشکال کرده

اشکال اول:این است که این خطی که شما میگید میشه خط استوا ،خط استوا از کعبه نمیگذرد چون کعبه در نیم کره شمالی است حالا مثلا چمیدانم از خط استوا مثلا فرض کنید ۱۰ درجه دور است ولی در نیم کره شمالی است خب خط استوا که از نیم کره شمالی نمیگذرد خط استوا کره ی زمین را به دو تا نیم کره ی شمالی و جنوبی مساوی تقسیم میکند ،اصلا از کعبه نمیگذرد

اشکال دوم:لازم است که تمام افرادی که در نیم کره شمالی زندگی میکنند قبله ی اینها به سمت جنوب باشد چون به سمت خط استوا میخواهند نماز بخوانند همه باید به سمت جنوب بایستند و حال انکه قطعا این طور نیست

اشکال سوم:خب اینهایی که در مشرق و مغرب هستند اینا چکار کنند شما الان درست کردی اقای فاضل مقداد اونایی که در نیم کره شمالی هستند اونایی که در نیم کره جنوبی هستند طوری بایستند که عمود بر خط استوا خیله خب اما اونی که درست در نقطه ی مشرق است یا در نقطه ی مغرب است قبله او کجاست، او چطور بایستد بله اونی که پایین و بالا است عمود می ایستد ولی اونی که روی نقطه مشرق و مغرب است جطور بایستد؟

 

این سه اشکال را مرحوم اقای حکیم به فاضل مقداد کرده

اقای خویی از این سه اشکال جواب داد

اشکال اولی که کرده اقای حکیم ایشون میفرماید مرحوم اقای حکیم فکر کرده اون خط فرضی که فاضل مقداد میفرماید ترسیم کن اون خط استوا است و حال انکه اون خط استوا نیست تا شما اشکال بکنید اشکال این بود که خط فرضی از کعبه نمیگذرد چون کعبه در نیم کره شمالی است ایشون اشکال کرده که مقصود فاضل مقداد خط استوا نیست، خب چیه؟والا خود کلمات آقای خویی را هم من درست متوجه نشدم ایشون میفرماید شما یک توپی را یک کره ای را به منزله ی زمین فرض بکنید این را روی دستتان بین دو تا انگشت، به تعبیر من یکی در شرق این وسط کره، یکی در غرب نگه بدارید ،این را به سمت جنوب بچرخانید هر چی که این به سمت جنوب میاد اون سمت شمال میره بالاتر، الان مثلا این نقطه اگر در مثلا کمان ۵۰ درجه است هر چی که این را میچرخانی این میره بالاتر اون میره پایین تر، بچرخانی بچرخانی بیاد تا روی مکه قرار بگیرد وقتی روی مکه قرار گرفت در اون شبانه روز اعتدالی اون خط موهوم که در ذهن است او از کعبه میگذرد، بعد شما طوری می ایستید که قائم بر او باشید، یه جا این طوری تفسیر کرده، چند خط قبلش هم میفرماید تمام نقاط کره ی زمین شبانه روز اعتدالی داره( حالا تمام که بعید میدانم چون مناطق قطبی اصلا این طور نیست که شب و روزش یکی باشد شاید اونایی هم که نزدیک به قطب است اونا هم فکر میکنم شبانه روز اعتدالی نداشته باشه مثل سیبری و اینها) مهم هم نیست

(سوال سایل:

جواب:بله میرسه به یک جایی که روزش بلند ترین روز است ولی همان وقتی که روزش بلند ترین روز است با شبش ۸ ساعت فرق داره_

...نه این را اعتدالی نمیگن اعتدالی در سال دو شبانه روز بیشتر اتفاق نمی افتد یکی وقتی که میره یکی وقتی که برمیگرده اصلا دیگه بیشتر نیست)

خب بعضی جاها داره که شما وقتی که در اون روز اعتدالی اون خط موهوم را فرض بکنی او از کعبه میگذرد وقتی که شما رو به روی کعبه بایستی میشه رو به روی قبله خب این فرمایش اقای خویی.

 

اولا اینکه اقا شما میفرمایید مقصود فاضل مقداد خط استوا نیست مقصودش شبانه روز اعتدالی است خب مثلا شبانه روز اعتدالی ایران نمیدانم مثلا ۶ خرداد میشه و ۷ مهر خب این الان مثلا در ایران اگر شما یک خطی از شرق به غرب بکشی اقای خویی کی میگه این از مکه میگذرد از کجا میفرمایید از مکه میگذرد این مبتنی بر این است که شبانه روز اعتدالی تمام دنیا یک روز باشه و من فکر نمیکنم که شبانه روز اعتدالی تمام دنیا یک روز باشه که مثلا حالا ۶ مهر اگر هست در اروپا هم همین است در مکه هم همین است این را من نمیدانم همچین چیزی هست یا نیست ،بله اگر همچین چیزی باشه یعنی امروز که اعتدالی است قطعا باید از مکه هم بگذرد چون که...

(سوال سائل:

جواب: همینی که الان در السنه هم معروف شده که مثلا اگر کسی روز ۶ خرداد رو به خورشید بایستد این رو به کعبه است ،اون غیر این شبانه روز اعتدالی ماست شبانه روز اعتدالی ما که ۶ خرداد نیست شبانه روز اعتدالی ما که ۷ مهر نیست، بعد تازه من نمیدانم مثلا مگر شبانه روز اعتدالی با فرداش مگه چقدر فرقش است نیم دقیقه، گاهی مواقع یک دقیقه مثلا، مگر یک دقیقه خورشید چقدر جا به جا میشه که ما اگر اون روز ،روز ۷ خرداد مثلا حالا اگر اونجا ۷ خرداد است، ۸ خرداد اگر ما رو به خورشید بایستیم رو به کعبه نیستیم مگر در یک روز چقدر این خورشید جابجا میشه، بعد خود رو به خورشید ایستادن دقیق ،الان شما بگن رو به روی ستون بایست هر طور بایستی یک دو میل اینور تری، بعد تازه از این گذشته اصلا اون روز خیلی تشخیصش سخت است چون در واقع هر کشوری هر شهری هر روستایی به قول اقای خویی مشارق داره مغارب داره ،مشرق یعنی جایی که خورشید طلوع میکند خب طلوع خورشید از یک نقطه که نیست امروز از اینجا فردا از یک درجه اونور تر پس فردا دو درجه اونور تر طلوع میکند ما در روز اعتدالی باید یک قطب نمایی داشته باشیم که مشرق و مغرب زمین را تشخیص بده، باز یک قطب نمیایی بیاد که من اگر اینجا بخوام بایستم چطوری بایستم که عمود بر اون خط چیز باشم، اینا اصلا تشخیصش مشکل است ،حالا غیر از اینی که تشخیصش مشکل است اشکالات اقای حکیم هم به این کلماتی که اقای خویی جواب داده جواب داده نمیشه.

اما یک اشکالی خود اقای خویی بر فاضل مقداد کرده که اقای فاضل مقداد خب کی گفته این کعبه است؟ این قبله است ؟

چون این طوری که الان فاضل مقداد ترسیم کرده یعنی اگر مثلا فرض کن بلاتشبیه اون ابدار خانه مسجد کعبه است، خب الان اون خط فرضی از کعبه میگذرد میرود تا سمت جمکران، یک کسی اگر اونور ۳۰ متری هنرستان هم که باشد خب وقتی که این طوری بایستد میشه عمود بر اون خط، میشه موازی، خب کی گفته که الان اون اقا جایی که نماز میخواند به سمت کعبه است، اصلا موازی اصلا میره همین طور شاید فاصلش گاهی مواقع ۲ هزار کیلو متر هم بیشتر باشه، به قول اقای خویی اگر بر زاویه حاده یا زاویه منفرجه نماز بخواند او رو به کعبه میشه مثلا اون خط که این طوری ما الان این طوری او هم خط موهوم خب اگر کسی جای ستون است کج نماز بخواند که زاویه حاده تشکیل بده این را میگن به سمت کعبه، ولی اونی که اونوره به سمت کعبه نیست، الان اگر به شما بگن به سمت مشهد برو بعد میبینی این میره به سمت آبادان، عجب به سمت مشهد! میگه شما برو ریاضی بخوان، سمت مشهد! میگه ریاضی بخوان ریاضی بخوان چیه باز، میگه الان من به سمت ابادان که میروم وقتی که یک خطی را از مشهد شما عبور بدی من درست موازی همانی هستم که به سمت مشهد میره خب اصلا مسخره میکنند، بله اینا همه میشه سمت موازی با اون کعبه، روی اون خط نصف النهار، اما روی اون خط نصف النهار این چه ربطی داره به قبله، وجعنا الکعبه قبله للناس، یا مسجد الحرام را به قبله قرار دادیم، اقا تو اونجا میری قبله نیست، لذا این حرفایی که زدند حرفای نادرستی است بله میفرماید اگر ما این را بگیم که عرفا به سمت کعبه نماز بخوان، الان مثلا وقتی که به من میگن رو به روی این ابدار خانه بایست یعنی اگر از این صورت من از این دو طرف جبین من، شما یه خط هایی بکشی به سمت ابدار خانه باید اینها بخوره به ابدار خانه، ولی اگر الان من این طور بایستم اگر یک خطی بکشم میره به اینجا، و صورت انسان تو بعضی کلمات به نظرم اقای خویی دیدم یک هفتم سر انسان است بعضی کلمات هم داره یک پنجم سر انسان است یعنی شما سر را در نظر بگیری این کمانی که وجه است( وجه را که وجه میگن به خاطر همین است که وقتی رو به روی کسی می ایستی اون دیده میشه) این وقتی که بایستی درست همین نسبتی که بین این صورت با سر هست یک هفتم یا یک پنجم همین عینا نسبت به افق و کره زمین است یعنی شما اگر طوری بایستی هر جور که بایستی شما رو به روی یک هفتم کره زمین هستی یعنی شما فرض کنید اگر یک پنجم کره زمین میشه کمانش ۷۲ درجه هست یک هفتمش میشه ۵۱ درجه و نیم ،مثلا اون قسمت ۵۱ درجه و نیم کره زمین مقابل من میشه ، به همان نسبت اگر کسی گفت یک پنجم ،یک هفتادو دوم میشه مقابل من، اگر کسی گفت که نه یک هفتم یعنی تقریبا ۱ پنجاه و دو و نیم ،حالا هفتادو دو یا یک پنجاه و دو و نیم، اگر کسی این طوری بایستد که کعبه در اون کمان ۷۲ درجه زمین باشه این عرفا میگن رو به کعبه ایستاده،

 

خب حالا اینها را که ما گفتیم یک جاهاییش ما متوجه شدیم که این اقایان چی میگن و صحت و سقمشم متوجه شدیم، یک جاهاییش را ما متوجه نشدیم یک جاهاییش هم قطعا اقای حکیم و اقای خویی هم توجه نشدند اونا هم مثل ما گفتند ،نمیدانم، ولکن اینا قبله نیست

 

یک روایتی دیدم که علامه مجلسی فرموده قبله مسجد النبی رو به کعبه نیست شما به دنبال چی هستید؟ بعد دیدم بعضی ها اشکال کردن فکر کنم مرحوم آ سید ابو الاعلی سبزواری فکر کنم ظاهرا که اصلا قبله مسجد النبی درست اگر خط بکشی بر میخوره به ناودان طلا، سرش هم این بوده وقتی که پیامبر خدا (صلی الله علی و آله و سلم) مسجد النبی را درست کرده، قبله اش را میخواسته درست بکند به اعجاز الهی زمین جمع شده کعبه امده کنار این چیز ،قبله که اصلا ناودان درست توی محراب است، قبله ی مسجد النبی را ظاهرا این را فکر کنم سردار کابلی گفته اگر اشتباه نکنم بعد دیدم همین کتاب حالا نمیدانم کی بود دیدم ذکرکرده که یا شاید نه اصلا این کتاب ها نبود (به یه بنده خدایی گفته بودم این کلماتی که در این شبانه روز اعتدالی هست برای من بفرست ببینم اینا چیه اونجا به نطرم دیدم این حرف را )بعد دیدم اونجا او نوشته که حق با سردار کابلی است و سردار کابلی در علم هیئت و اینها از علامه مجلسی اقوی بوده ولی این مطلب حداقل معروف نیست که قبله مسجد النبی را به این شکل...،البته بخوایم ما بگیم قبله مسجد النبی قطعا مقابله ی کعبه است یک ذره هم اینور اونور نیست اینا احتیاجی به اینکه کعبه بیاد اینجا و اینها نداره خب پیامبر خدا علم غیب داره در هر نقطه ی عالم میتوانند یک سوزن را طوری قرار بدهند که درست یک میل، بگن اقا این طوری سوزن را قرار بده که وقتی که چیز بشه مثلا یک میل کنار درب مقدس و مطهر کعبه قرار بگیرد، اونا که براشون کاری ندارد ،منتها کلام این است که این کار را ایا رسول خدا کرده؟ یه وقت ممکن است حضرت با علم غیبش کعبه را تعیین نکرده، خب فرموده که اقا عرفا مثلا این طوری قرار بدید، اینکه حضرت علم غیب داشته و اینکه قبله را لازم نیست..، حالا اون هم یک طریق است که کعبه بیاد اینجا یا طوری بشه که، نه احتیاجی به اینها نداره ،حضرت چشم مبارکش را ببندد چشم مبارکش را باز کند، کعبه بیاد نیاد هر نقطه ی عالم، حالا کعبه که یک مکعب بیشتر نیست ۱۲ متر در ۱۲ متر ،حالا کمتر بیشتر ،حتی عرض کردم یک میل اون که براش کاری نداره مثل اینکه الان به من بیان بگن اقا شما یک طوری اینجا که نشستی این سوزن را ،این توپ را از دستت بنداز که تو شهر قم بیفته، تازه اونا از این هم راحت تر هستند اونا که براشون یک میل و نیم میل این...، یک وقت من یک جایی بودم پناه بر خدا چه حوزه ای شده یه نفر یک کسی از اون سوال کرد که راجع به علم امام (علیه السلام) بعد گفت من را وادار به دروغم نکن ،طلبه ها هم دنبال اینا راه میفتن، بعد ما توقع داریم که خداوند سبحان رحم هم بکند

و للکلام تتمه ان شاء الله فردا

 

logo