« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل فی القبلهالروایات الوارده فی کون الکعبه قبله اهل المسجد

 

مرحوم صاحب عروه فرمود:

ما میگیم قبله خود کعبه است نه اینکه قبله برای افرادی که داخل مسجد است کعبه است برای افرادی که داخل مکه هستند مسجد الحرام هست برای افرادی که داخل حرم هستند مکه هست برای افرادی که بیرون حرم هستند حرم است بله چند تا روایت داره ولی این روایات اولا اینکه سند نداره و لو فرض که سند هم داشته باشه در مقابل اون روایات عدیده ای که قبله همان کعبه است اصلا در مقابل اونها قابل اخذ نیست، یک روایت روایتی بود که شیخ باسناده عن محمد بن احمد بن یحیی عن الحسن بن الحسین عن عبد الله بن محمد الحجال عن بعض رجاله عن ابی عبد الله (علیه السلام) ان الله تعالی جعل الکعبه قبله لاهل المسجد و جعل السمجد قبله لاهل الحرم و جعل الحرم قبله لاهل الدنیا

 

خب مرحوم آقای خویی به این روایت اشکال سندی کرده از چند جهت یکی این حسن بن حسین لولوئی توثیق ندارد، اقا نجاشی توثیقش کرده، خب توثیق نجاشی معارض است با تضعیف محمد بن حسن ولید که شیخِ، صدوق بوده چون از روایات محمد بن احمد بن یحیی استثناء کرده ما ینفرد به الحسن بن حسین بن لولوئی یعنی اونهایی که فقط حسن بن حسین بن لولوئی اون ها را نقل کرده اونها اعتبار نداره، عبد الله بن محمد بن حجال هم مهمل است در کتب رجال چیزی از او ذکر نکردند نه توثیقی نه تضعیفی ،بله میفرماید در کتاب کامل الزیارات هست خب اگر کسی کتاب کامل الزیارات را قبول بکند یک ،و توثیق نجاشی را بر تضعیف محمد بن حسن بن ولید مقدم بدارد باز فایده نداره چون داره عن بعض رجاله باز مرسل است لذا این روایت قابل اخذ نیست.

 

و منها یکی دیگر از اون روایت ها عن ابی العباس بن عقده عن الحسین بن محمد بن حازم عن تغلب بن الضحاک عن بشر بن جعفر الجعفی عن امام صادق (علیه السلام) قال سمعته یقول البیت قبله لاهل المسجد وَ الْمَسْجِدُ قِبْلَةٌ لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ الْحَرَمُ قِبْلَةٌ لِلنَّاسِ جَمِیعاً این روایت هم که خب اصلا رواتش همش یه طوری است یا مهمل است یا مجهول است

 

روایت دیگر مرسله ی صدوق قال الصادق (علیه السلام) ان الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ الْکَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْیَا خب آقای خویی به این روایت دو تا اشکال کرده یک اشکال این است که بعید نیست که این روایت همان روایت قبلی باشه یک روایت دیگری نیست سرش هم این است که این عبارت ها مشترک است همه ی اینها عین همون لذا اصلا ممکن است همون روایت باشه، و اگر یک روایت سوم و چهارم باشد اشکال ندارد این مرسله است مرسلات صدوق فایده نداره.

 

روایت دیگر ما فی العلل عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی الْبِلَادِ عَنْ أَبِی غُرَّةَ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) الْبَیْتُ قِبْلَةُ الْمَسْجِدِ وَ الْمَسْجِدُ قِبْلَةُ مَکَّةَ وَ مَکَّةُ قِبْلَةُ الْحَرَمِ وَ الْحَرَمُ قِبْلَةُ الدُّنْیَا خب این روایت هم باز این اخری ابی غره توثیق نداره اوناش خوبه این توثیق نداره غیر از اینکه توثیق نداره یک حرفی در این آخر این روایت داره و المکه قبله الحرم ،مکه قبله ی حرم است ،خب این مکه قبله حرم است قائل نداره

 

میگیم آقای خویی اینکه این روایت دارد مکه قبله ی حرم هست، خب باشه اون روایت تخصیصش میزند ،دلیل نمیشه اگر یک روایتی یک عبارتی داشت آقای خویی که این عبارت مطلق بود خب اون روایات این را تقیید میکند این وهن در روایت نمیشه این چه وهنی در روایت میشه، ما هم باشیم قائل نمیشیم ،اون روایت مسجد قبله ی حرم هست، خب تخصیصش میزند، قائل نداره چون فقها هستند بقال که نیامده، فقها هستند خب این روایت مطلق است اون هم تقییدش میزند اشکال نداره این در ما نحن فیه اشکالی نداره

(سوال سائل:

جواب: بله چون مکه ی قدیم همین مسجد الحرام فعلی بوده با قبل از پل حجون، چون قبرستان چند دفعه عرض کردیم همیشه قبرستان بیرون شهر است فرق بین قدیمی ها و الان این بوده قدیمی ها به لحاظ تمدن خیلی بالاتر بودند مسجد در مرکز بوده حمام در مرکز بوده قبرستان پشت دروازه و پشت شهر بوده یعنی مردم الان به لحاظ تمدن عقب رفتن ،مثلا قدیم ها در مجالس آب میاوردن قبل ناهار طرف دستش را میشست در ظرف های مسی، تمام ظرف های مسی را از موقوفات جمع کردند بردند فروختند خلاف شرع یعنی حرام تریلی تریلی انجام میشه نه وانت وانت، خب اکثر مردم الان فقر اهن دارند چون اون وقتی که غذا در ظرف مسی پخته میشد اون مس، آهن به هر جهت خودش حل میشد در غذا خودش یک بخشی از اهن را جبران میکرد ،الان هم زود از هر کی سوال میکنند که آقا ظرف مسی دیگه بدرد ما نمیخوره ما بفروشیم بریم ظرف ملامین بخریم ،خب تبدیل شد به ظرف ملامین مریضی ها زیاد شد نکردند این علماء و مراجع بگن یعنی چی بدرد ما نمیخورد خب ظرف های مسی را برید سفید کنید ،چطور نوشابه و ظرف یک بار مصرف این ها را میخرید اینها را نخرید پولش را بدید ظرف سفید کنید اقا نمیتوانید خب برید کنار یک عده دیگه میان پول میدن ظرف ها را سفید میکنند اینکه نیست، وقتی که هیئت امنا درست شد علماء رفتند کنار و یک عده بچه و جوان افرادی که نه مساله شرعی بلد هستند نه دین را میشناسند اینها امدند خب نتیجش این میشه،

لذا این روایت آقای خویی مشکلی نداره بله این حرف درست است که در مقابل اون همه روایات این فایده نداره چون احتمالا این یک روایت بیشتر نباشه،البته اقای خویی نمیتواند این فرمایش را بفرماید چون اقای خویی از علمایی است که کثرت را موجب تقدم نمیداند، اصلا این جمع عرفی که ما میکنیم یعنی اقای خویی میکند،ما که این کار را نمیکنیم، این در قدماء نبوده، در سیره عقلا هم نیست چون عرض کردیم اگر ۲۰ دفعه هی مولا بفرماید همه ی همسایه ها را دعوت کن یا همه را هم نگه، همسایه ها را دعوت کن بعد یک جا مثلا یک نفر خبر اورده که گفت این گفته مثلا این همسایه پشتی من این دو تا را دعوت نکن میگن این چی بود، خب آدم تقیه میکند مصلحت میبیند در یک مجلس دو مجلس سه مجلس ،حداقل میگه من بعضی ها را نمیخوام،بعدا میگم بهت، یک چیزی میگه، لذا خیلی در کلمات قدماء است که این مقدم میشه لکثرتهم ،خیلی جاها است خبر ترخیصی را با خبری که دال بر الزام است تعارض انداختند، اینی که ما بگیم اون نص در جواز است اون ظهور در حرمت است ما به وسیله ی نص از ظهور رفع ید میکنیم اینا در کلمات قدماء نیست در سیره عقلا هم نیست ،

از اینها گذشته ارتکاز قطعیه متشرعه همان طور که دیروز عرض کردیم مرحوم صاحب جواهر از دیگران نقل کرده که والا تا به حال ما ندیدم که یک میتی را کسی تلقین بده وقتی که تو ایران میمیره بگن اذا جاءک الملکان المقربان لا تخف و لا تحزن ان سئلاک عن دینک عن قبلتک عن ائمتک فقل لهما الله تبارک و تعالی ربی و ان محمدا (صلی الله علی و آله و سلم) نبیی و الاسلام دینی والقران کتابی والحرم قبلتی، میگن تو اقا دیوانه شدی والحرم قبلتی چیه میگه نه به خدا ۴ تا روایت شما برید وسائل الشیعه را بخوانید والحرم قبلتی ، کی این حرف را میزند هر کی بگه میگن آلزایمر گرفتی یا تو بهایی هستی میخوای دین اختراع کنی، مردم زیر بار نمیرن ،حالا در مقابل ارتکاز متشرعه، سیره متشرعه ، یک روایت دو روایت سه روایت مقابله نمیکند، آقا زن قاضی بشه چه اشکال داره چه دلیل است زن قاضی بشه هیچ کس نمیپذیرد زنی که شارع به او اجازه نداده بیاد به نماز جماعت اگر قرار بود جایز بود زن قاضی بشه، زن نماینده مجلس بشه، زن رییس جمهور بشه و زن وزیر بشه و وکیل بشه خب حضرت زهرا (سلام الله علیها) میشد ، از ائمه دیگه نقصی که نداشت مقامش که بعد از امیر المومنین (علیه السلام) از همه ائمه بالاتر است ولی تاریخ ثبت نکرده که حضرت زهرا (سلام الله علیها) یک روز در نماز پیامبر شرکت کرده باشه عجیبه ها با اینکه حضرت در خانه را باز میکرد داخل مسجد بود اگر هم میخواست اقتدا بکند اصلا لازم نبود کسی ببینش در را باز میکرد داخل مسجد خب پیامبر خدا دستور میداد صف ها را طوری بکشید اونجا که حضرت دیده نشه، ما نمیتوانیم این ارتکاز متشرعه این سیره متشرعه که کعبه قبله است هر کس در عالم قبله نما درست میکند میگه طوری باید درست بکنی که کعبه را نشان دهد بعد در مقابل اینها شما چند تا روایت ضعیف که احتمال داره یک روایت هم باشه به قول آقای خویی خب معلوم است که این قابل التزام نیست لذا بعضی ها امدند گفتن این روایات مقصود این است صاحب عروه هم میفرماید و یجب استقبال عینها، عین کعبه،لا المسجد او الحرم ولو للبعید،

بله ولا یعتبر اتصال الخط من موقف کل مصل بها بل المحاذاه العرفیه کافیه بعضی ها آمدند این روایات را توجیه کردند گفتند کعبه در واقع قبله برای افرادیست که در مسجد الحرام هستند و جهت کعبه قبله است برای افرادی که دور هستند چون اگر قرار باشه اینهایی که داخل مسجد الحرام نیستند در مکه نیستند اگر اینها کعبه بخواد قبلشون باشه نماز های جماعتی که صف نماز جماعت ۲۰ متر ۳۰ متر است تمام این نماز جماعت ها باطل است زیرا مامومی که اون اخر ها ایستاده این یقین داره یا خودش رو به قبله نیست یا امام جماعت رو به قبله نیست چون اگر قرار باشه خود کعبه قبله باشه، مگر خود کعبه مثلا طول و عرضش چقدر است ،طول کعبه فکر نمیکنم ۷ الی ۸ متر بیشتر باشه عرضشم ۷ الی ۸ متر ،چون کعبه تقریبا مربع است حالا اگر هم دقیق مربع نیست ولی طول و عرضش اختلافش دقیق عددش را نمیدانم اصلا بعضی ها گفتند که کعبه را کعبه گفتند کعبه یعنی مکعب، به مستطیل مکعب نمیگن، حالا در ریاضی ها ممکن است بگویند مکعب مستطیل ،ولی مکعب به اونی میگن که طول و عرضش یکی باشد ارتفاع مهم نیست حالا من اینها را کار ندارم خارجا کعبه ای که ما دیدیم فکر نمیکنم طول و عرضش خیلی باشه

...خب طول و عرض کعبه ۱۲ متر باشه، یک صف نماز جماعت که ۳۰ متر ۴۰ متر است خب این الان اگر قرار باشه از صورت هر کس که خط بکشی به کعبه باشه اصلا شما الان این ساعت را نگاه بکن ما اگر اینجا ۵ نفر رو به روی این ساعت بایستیم فاصله ی ما تا ساعت شاید ۱۰ متر هم بیشتر نشه اگر ۶ نفر کنار هم بایستیم سه نفر ما از ساعت بیرون هستیم حالا شما فکر کن ما میخوایم در فاصله ی ۵ هزار کیلو متری خب این ساعت هم بشه هزار برابر خب قطعا اونجا در فاصله ۱۰ متری اگر ۱۰ بایستیم ۴ نفر بیرون است،

 

گفتن پس مقصود سمت کعبه است جهت کعبه است این روایات هم که مثلا امده فرموده حرم و اینها یعنی جهت کعبه سمت کعبه این طور ذکر کردند جماعتی

 

خب چرا؟ این همه روایات داریم کعبه، خب میفرماید به خاطر اینکه اگر ما بگیم کعبه قبله است دو تا محذور پیش میاد یک محذور این است که بطلان صلاه ماموم، عرض کردیم اگر صف، اکثر از طول کعبه باشه مثلا ۳۰ متر ۴۰ متر ۵۰ متر خب وقتی اینقدر باشه خب این ماموم یقین داره نمازش باطل است، مخصوصا بعضی نماز جماعت ها هست سمت راست چون مستحب است در سمت راست امام بایستی ممکن است سمت راست امام به صد متر هم برسه خب همه ی اینها باطل است ولی اگر گفتیم جهت کعبه است این درست میشه چون جهت به هر جهت اگر ۵ هزار متر هم بشه الان مثلا شما حساب کن شمال وقتی میگیم شمال جهت شمال معناش این نیست که بگی آقا این میشه شمال غرب شمال شرق نه دیگه الان مثلا میگن اقا همه به جهت دیوار بایستند خب همه همه به جهت دیوار بایستند منم که اینجا هستم به جهت دیوار هستم یک کسی هم که جای فلکه شاه محمد قاسم بایسته او هم به جهت دیوار است ولی اگر گفتی رو به رو دیوار خب اونا رو به رو دیوار نیستن و این مسلم است که این نماز ها درسته.

 

مرحوم اقای خویی میفرماید کوفه در زمان امیر المومنین (علیه السلام) از بلاد کبیره بوده یعنی کوفه ی زمان امیر المومنین (علیه السلام) یه چیزی شبیه تهران الان اگر نصف تهران باشه ،بلد کبیره نمیشه، اگر یک شهری باشه که نصف تهران باشه اونایی که قائل به بلد کبیره هستند فکر نمیکنم بگن بلد کبیره هست، الان مشهد من خیال میکنم یک سوم تهران که هست یک چهارم تهران که هست ولی اگر این مشهد دو برابر اینی هم که هست بشه باز این بلد کبیره نمیشه ،

خب این یک وجه.

وجه دوم وجهی که مرحوم مقدس اردبیلی ذکر کرده فرموده کعبه که میگن دقت عقلی که لازم نیست اونی که هست اگر مثلا میگن آقا شما رو به قم بایست الان اینایی که مثلا میخوان به حضرت معصومه (سلام الله علیها) سلام بدهند در بلاد غربی مثلا اروپا یا استرلیا یا اون قاره های دور خب اونا اگر بخواند سلام بدهند چطور می ایستند بهش بگو اقا مثلا فرض کنید یک جمعیتی حالا روز شهادت آقا موسی بن جعفر (علیه السلام) اونجا یک صفی دارند ۱۰۰ متر یا همین طور پراکنده نشستن وقتی میخوان سلام بدهند بگن بیاید بیاید بیاید همتون در یک فضای ۴ در ۴ میگه اخه مرد مومن ۴ در ۴ که نمیشه میگه نه اینجا یک جایی درست کردند ۳۰۰ طبقه که این شیعه ها برن چون وقتی میخوان رو به حرم سلام بدهند ما قطب نما گذاشتیم دیدیم اگر ۵ متر با هم فاصله داشته باشه کار خراب میشه ،میگه برو جمع کن حرفای بی ربط میزنی ،وقتی میگن رو به قم بایستی نه اینکه از صورتت وقتی که خط میکشند به یک نقطه ی قم بخوره ،وقتی میگن رو به قم بایستی اگر اون خطی که میکشند از چمیدانم علی اباد هم رد بشه از ۵۹ کیلو متری قم هم رد بشه میگن این به سمت قم هست دیگه،

بعد اصلا اگر قرار باشه عین کعبه قبله باشه عملا باید دستور بدهند که نماز فقط بر خواجه نصیر الدین طوسی واجب است بقیه دیگه حق نماز خواندن ندارند خب خواجه به چه مناسبت چون میگن بابا این در علم هیئت و نجوم و رصد... ،الان فکر کنم اگر تمام علمای شیعه را از اول خلقت تا الان جمع بکنی بیاری بگن اقا یک منطقه ای را در قم خط کشی بکنید که این بخوره به حرم امیر المومنین (علیه السلام) که ما میخوایم سلام بدیم...، ما که بلد نیستیم خط کشی کنیم خب اگر قبله اون طوری است خب فرموده اقا این پس تکلیف به نماز چی میشه، چون بلد نیستند حالا چه برسه عوام اون بی چاره ای که طاء را یاد نمیگیره تلفظ بکنه خودش میکشه، میگی طاهر میگه طیهر بعد تو بیا به این بگو قبله را تعیین بکن و حال انکه به پیر زن و پیر مرد و بچه ی ۷ ساله چمیدانم ادمی که بلد نیست اسمش بنویسه دستور میده نماز بخواند، این معلوم میشه که امر عرفی است این امر عرفی معناش همین است که یعنی عرفا بگن رو به قبله بایستی ،شریعت سمحه و سهله با این حرف که قبله خود کعبه است به نحوی که اگر خط بکشند به کعبه بخورد،نمیسازد

 

خب این حرفای اقای مقدس اردبیلی این حرف ها ظاهرش مرتب است ولی اینکه شریعت ،شریعت سمحه و سهله است ولی در عین حال همین شریعت سمحه و سهله احکامی داره سخت بعد هم تعیین و تشخیص قبله بر همه لازم نیست خب خواجه نصیر الدین طوسی شیخ بهایی تعیین میکند بقیه هم می ایستند مگر الان چقدر از مردم وقت شناس هستند که میتوانند تشخیص بدهند این فجر صادق را، چند نفر هستند؟

(سوال سائل:

جواب:نه مگر الان خلاصه به هر جهت یا قبله نما داشته الان که قبله نما داره

اولا کی میگه اون موقع قبله نما نبوده؟ مثل این میماند که الان لوازم بیهوشی جدید در امده این طوری نبوده که قبل از اسلام بیهوشی نباشه بی حسی نباشی اگر بیهوشی و بی حسی نبوده خود همین ها میگن اب مروارید چشم را ۲ هزار سال قبل از میلاد عمل میکردند جمجمه را عمل میکردند مگه اون دکتر یهودی که امد چطور لای مغذ را، اصلا چه بسا ممکن است وسیله هایی داشتند که به مراتب از امروز دقیق تر بوده این طوری نیست که_نه این برای تشخیص قبله گفتن این به خاطر این است که اگر یک کسی الان یک جایی هست وسیله نداره کما اینکه برای روز ابری هم گفتن ما کی نماز بخوانیم)

ثانیا اقای مقدس اردبیلی شما این قبله میشه مثل سایر اجزاء و شرایط نماز، قبله کعبه است باید یقین پیدا بکند شما نمیتوانی یقین پیدا بکنی خب ظن پیدا بکن ،نمیتوانی ظن پیدا کنی احتمال بده اینا که شما دلیل میگید اینا دلیل نمیشه، خب ممکن است ما بگوییم قبله، کعبه است ولکن کسی که نمیتواند برای او توسعه داده شده

(سوال سایل:

جواب:اولا اینکه حالا خود اقای خویی چون در هیئت خیلی من احساس میکنم خیلی در هیئت ایشون کار نکرده اینایی هم که در تنقیح میفرماید اینا را در همان ذهن نقاد ریاضی خودش تو زندگی نامه اش و اینها هم...، خب بنده هم وقتی میخوام کلام مرحوم مثلا مقدس اردبیلی را تقریب بکنم، ادم موقع تقریب کلام این طوری تقریب نمیکند که طرف زود اشکال بکند که، بله یه وقت ممکن است بگی تعیین قبله برای همه خوب است میشه منتها همانی که اگر بایستند از قبله خارج میشه این یه حرفی است ،اما دیگه مردم چطور تعیین کنند مردم چطوری نماز بخوانند کاری نداره که، نماز بخوانند، مگر الان در این شهرهایی که این همه لامپ روشن است خب کی میتواند بیاد تشخیص بده این فجر صادق را، ما تو بیابون هم بودیم تو ایام اربعین و غیر اربعین تو جاده بودیم ما که نفهمیدیم این فجر صادق این چطوری میشه، اصلا خود همین استتار قرص مغرب هم همین طور است که واقعا کی اون ذهاب حمره مشرقیه میشه، بارها و بارها ما تو جاده بودیم و از ماشین پیاده شدیم جایی که به اون صورت کوه هم نبود واقعا حالا حساب بکن تشخیصش برای من سخته حالا حداقل ۹۵ درصد مردم ایران دیگه از ما قوی تر نیستند که، خب ما چیکار میکنیم میگن غروب شده احتیاط میکنیم ولی مغرب نه چون مغرب احتیاطی است ولی مثلا ظهر ،ظهر هم همین طور است ظهر حالا ظهر، شاخص، او راحت است چون شاخص اون هم خیلی کار ولی مغرب و صبح سخت تر است صبح که خیلی سخت تره مغرب هم من چند دفعه پیاده شدم نتوانستم واقعا تشخیص بدم، چون گاهی مواقع شبهه مفهومیه دارد که الان ذهاب حمره مشرقیه شده یا نه استتار قرصش هم همین طور است که مثلا نماز ظهر و عصر قضا میشه به نظر اقای خویی اگر استتار قرص بشه، چند دفعه من واقعا این استتار قرص، چون اولا کم بلدی پیدا میشه که کوه نداشته باشه ولو کوه خیلی کوتاه همان جای دشت هم که بری باز یک کوه کوتاهی هست، اینا تشخیصش...، خب مثل بقیه چیکار میکنند همیشه همین طور است یک عده تشخیص میدهند بقیه نماز میخوانند قبله هم که یک چیزی نیست که بگی ما ۲۴ ساعت مبتلا هستیم قبله این مسجد وقتی که تعیین کردند دیگه تا روز قیامت هست، یه وقت هست میگی آقا صبح و ظهر و شب ما صبح ظهر و شب که قبله نمیخوایم قبله را ادم یه جایی تعیین میکند یه عده هم نتوانستند تعیین بکنند خب رجوع میکنند به بلدش همان هایی که در سایر فقه گفتند لذا اینهایی که مقدس اردبیلی گفته اینا به نظرم به جایی نمیرسه

و للکلام تتمه ان شاء الله فردا

 

logo