« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل في احكام الاوقات. فصل فی القبلهتتمه الکلام فی مساله۲۰

 

در یک روایت شریفه ای مرحوم علامه ی مجلسی در بحار عن ابی عبد الله (علیه السلام) ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) انه قال ذات یوم یه روزی فرمود: ا لا اخبرکم بما لا یقبل الله عزوجل من العباد عملا الا به یک مطلبی را حضرت فرمود خبر بدم که خداوند سبحان از عباد هیچ عملی را قبول نمیکند مگر به او فقلت بلی عرض کردم بله فقال شهاده ان لا اله الا الله و ان محمد عبده و رسوله (صلی الله علی و آله و سلم) و الاقرار بما امر الله به و الولایه لنا و البراءة من اعدائنا یعنی ائمه خاصه و التسلیم لهم و الورع و الاجتهاد و الطمانینه و الانتظار للقائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اینا اعمالی هستن که خداوند اعمال عباد را به اینها قبول میکند خب بعضی هاش که تا نباشه اصلا قبول نمیکنم مثل اون برائت و ولایت و توحید و نبوت و انتظار چون کسی که انتظار را قبول نداشته منتظر نباشه یعنی وجود حضرت حجت را منکر است و کسی که وجود حضرت حجت را منکر باشد نستجیر بالله، ائمه عام مجموعی است من انکر واحد منهم کمن انکرهم جمیعا ،زیدی باشه سنی باشه مسیحی باشه بهایی باشه و بقیه، فردای قیامت فرقی نمیکند این طوری نیست که مثلا یک کسی بگه فردای قیامت عذاب کومونیسم ها بیشتر است از ۴ امامی ها ،من روایتی ندیدم فکر هم نمیکنم فقیهی پیدا بشه که بگه اگر کسی مسلمان باشه ولی شیعه ی ۱۲ امامی نباشه عذابش فردای قیامت از کومونیسم کمتر است بلکه شاید عذابش بیشتر باشه چون و فی کل صلاه علیهم اللعنه حالا الان نمیخوام بگم بیشتر است،الان اون جهتش رو من نظر دارم، بعد در ذیل روایت حضرت میفرماید ثم قال ان لنا دوله یجیء الله بها اذا شاء ،ظاهرا این روایت ظاهرش این است که ائمه یک دولت دارند که اون هم وقتی خدا بخواد میاره دولت دیگری، ائمه علیهم السلام ندارند، مرضی ائمه علیهم السلام معلوم نیست باشه ،ثم قال من سر ان یکون من اصحاب القائم، اگر کسی میخواد از اصحابش باشه فالینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر، کسی اگر میخواد از اصحاب امام زمان باشه این اولا فلینتظر و الیعمل بالورع اجتناب از گناه داشته باشه و محاسن الاخلاق متخلق باشه و هو منتظر در حالی که منتظر است حالا این و هو منتظر یه احتمال داره که واو ،واو حالیه باشه یه احتمال دارد که این واو استیناف است یعنی و هو منتظر این شخص منتظر است حالا هر کدام باشه دیگه در این روایت چیزی به اسم اینکه از اصحاب امام زمان کسانی هستند که زمینه سازی میکنند برای تشریف فرمایی حضرت این داخلش نیست حالا اگر ما واو را واو استیناف بگیریم این داخلش نیست، بعد فرمود فان مات، این شخص اگر بمیرد قبل از ظهور حضرت، کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه، این شخصی که منتظر است و متخلق به اخلاق است، ورع این نیست که زن و مرد بیان کف بزنند پیش هم دیگه اخوند هم نشسته باشه و یک عده اخوند هم با اونها کف بزنند بعد اینا بگن که اینا جزء اصحاب امام زمان باشند فرمود اگر این شخص قبل از آنی که حضرت تشریف بیاره از دنیا بره، بعد فرمود فجدوا و انتظروا هنیئا لکم أيتها العصابه المرحومه، اصلا هر چی هست و نیست انتظار است یعنی عقیده به امام زمان داشتن و اینکه حضرت تشریف میاره من نمیدانم واقعا این زمینه سازی را از کجا این همه روایات ،ما باید با همان خط کشی که در فقه کار میکنیم با همون خط کش در عقاید هم کار بکنیم اینی که من همیشه میگم غیر فقیه متبحر اصولی نباید عقاید بگه اگر هم میخواد بگه باید اول نوشته اش را بده به اون فقیه متبحر اصولی اگر تایید کرد بعد بره بخواند و الا خیانت میشه چون قدرت نداره یا خدایی نکرده ممکن است شیطان سوارش شود ،خدایا به حق محمد و آل محمد ما را از اصحاب خاصه ی حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که اعمالشون مورد عنایت و قبول حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست کرامت بفرما

خب رسیدیم به بحث قبله منتها قبل از بحث قبله یک کلمه دیگر از اون مساله اخری احکام اوقات اون را هم یک جمله ای عرض بکنم بعد ان شاء الله وارد بحث قبله بشیم

اون یک کلمه این است که صاحب عروه فرمود اگر کسی وارد نماز عصر شد در اثناء نماز عصر شک کرد که ظهر خوانده یا نخوانده این چکار بکند؟

میفرماید این حق نداره عدول بکند بلکه اگر عدول بکند حرام است چون میشه ابطال نماز و ابطال نماز حرام هست، خب آیا نماز عصرش را بخواند بعد نماز ظهرش را بخواند ؟نه نماز ظهرم دیگه لازم نیست بخواند ، در فرمایشات اقای خویی و آقای حکیم اینجا هست( آخ این اقای حکیم ،به امید یک روزی بشه که در حوزه مستمسک بشه کتاب درسی، چطور مکاسب کتاب درسی است مستمسک بشه کتاب درسی، تنقیح کتاب درسی نیست ،مستمسک اصلا من نمیدانم این مرد بزرگ ،اقا، عقاید اقای حکیم خیلی یک بوده اصلا من نمیدانم این مرد چی بوده میره سر قبر حر عرضه میدارد ،حر، من سیدم تو سید نیستی من فقیه و مجتهدم تو فقیه و مجتهد نیستی من مرجعم تو مرجع نیستی چی میشه که سید محسن حکیم با این همه امتیازات باز میاد دست به دامن حر میشه؟ بعد جواب میده میفرماید سرش این است که حر نامه ی تو را امام معصوم امضا کرده امام حسین (علیه السلام) امضا کرده نامه ی من را که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امضا نکرده خب به حسب ظاهر اقای حکیم...، این مزخرفات چی هست که انسان اون حرف هایی که مختص امام معصوم است به دیگران بزند و بدتر از این نیست که انسان باید دوران غیبت پناه ببره به حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حضرت حجت فراموش بشه و پناه به جاهای دیگه برده بشه تو اشعار غیر اشعار خب اینها واقعا مطمئنا گرفتاری های کشور لحظه به لحظه بیشتر خواهد شد تا وقتی که مردم برگردن به در خانه ی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برگردن به در خانه ی امیر المومنین (علیه السلام)، آقای بروجردی ،یک منبری رو منبر گفت برای سلامتی اقا امام زمان (سلام الله علیه) و اقای بروجردی صلوات بفرستید اقای بروجردی گفت این مزخرفات چیه میگی چرا من را کنار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار میدی اصلا این چه معنا داره و واقعا اگر انسان شیعه باشه کسی این حرف ها رو راجع به او بزند من مطمئنم هم ناراحت میشه و هم اصلا میشه اعدامش بکنید این اقا را که دوباره از این مزخرفات نگه، ابراهیم خلیل الرحمان با اون عظمتش افتخارش این است که شیعه امیر المومنین (علیه السلام) است )

خب این اقا سید محسن حکیم اینجا مختصر ولی مفصل تر از اقای خویی، نمیدانم اقای خویی اینجا زود جمع کرده رفته این مساله را ،خب یک اشکالی که اینجا هست برای قاعده تجاوز گفتن اقا قاعده تجاوز جاری نمیشه زیرا قاعده ی تجاوز باید از محلش بگذره، این از محلش نگذشته چون اگر الان یقین داشته باشه نماز ظهر نخوانده چکار میکند ؟عدول میکند وقتی که الان این یقین داشته باشه نماز ظهر نخوانده عدول میکند از محلش نگذشته ،اصلا این غیر از حرفی است که دیروز عرض کردم، خب مرحوم اقای خویی این وجه را هم پسندیده منتها در تنقیح اقای حکیم به این وجه اشکال کرده فرموده چه حرفی است مراد از محل یعنی محل به عنوان اولی و الا اگر من به رکوع رفتم نمیدانم قرائت خواندم یا نخواندم اصلا اینجا قرائت جزء نیست چون کسی که فراموش میکند برای ناسی اصلا قرائت جزء نیست ،در ما نحن فیه مراد از محل یعنی محل به عنوان اولی بدون روایت خاص و عنوان ثانوی خب روی این جهت از محلش گذشته، عدول نباید بکند

خب ان قلت نماز ظهرشم باید بعد بخواند یا نخواند؟

در ما نحن فیه در قاعده ی تجاوز یک کلمه ای است اون یک کلمه این است که ایا تعبد میکند نسبت به جمیع آثار یا تعبد میکند نسبت به صحت اون عمل ؟مثلا اگر کسی نذر کرده بود که اگر من قرائتم را در نماز خوانده باشم دو رکعت نماز نافله بخوانم یا صدقه بدم حالا این رفت به رکوع، شک کرد که قرائت خوانده یا نخوانده، قاعده ی تجاوز جاری شد این قاعده ی تجاوز ایا معناش این است که تو برو به نذرتم عمل کن یا نه قاعده ی تجاوز تعبد به این عمل است فقط به لحاظ صحت این صلاه؟ ممکن است کسی بگوید بلی قد رکعت ولکن متفاهم عرفی از قاعده ی تجاوز این است که این عمل را میخواد تصحیح بکند نه اینکه میخواد تعبد بکند به وجود این به لحاظ جمیع اثار، خب روی این جهت اگر باشه در ما نحن فیه باید بگیم نماز عصرش تمام است باید بخواند ولی بعد باید نماز ظهرش را بخواند چون شارع تعبد کرده به نماز ظهر به لحاظ صحت این نماز عصر نه به لحاظ اینکه نماز ظهر هم یک تکلیف جداگانه داشته او را امتثال کردی

ممکنه کسی بگه نه،تعبد است به لحاظ جمیع اثار شرعی و عقلی اعم خود این شی مشکوک ،الان یک کسی که رفته به رکوع شک داره فاتحه خوانده یا نخوانده اصلا این قرائتش که در نماز دخیل نیست چون قطعا هم که نخوانده باشه این نمازش درست است، چون فراموش کرده، در حال نسیان که جزء نیست، خب این قاعده ی تجاوز اثرش این است که اگر کسی فاتحه الکتاب را نخواند بایستی سجده سهو بجا بیاره، لکل زیاده و نقیصه سجده سهو مثلا حالا مستحب است یا واجب است ، ولی با جریان قاعده تجاوز سجده ی سهو لازم نیست ، اقای حکیم از این قبیل است من هم نظرم همین فرمایش اقای حکیم است، بلی قد رکعت یعنی اثار شرعی این رکوع بار میشه،

خب حالا ان قلت:

اگر کسی نماز ظهر را خواند یا وسط نماز ظهر شک کرد وضو گرفته بود یا نگرفته بود خب اینجا نماز ظهرش درست است قاعده تجاوز در طهور جاری میشه پس چرا اقای حکیم میگن برای عصرش باید بره وضو بگیره؟برای مغربش باید بره وضو بگیره برای نماز بعدی باید بره وضو بگیره؟چرا؟

چون که ایشون میفرماید صحت نماز عصر، طهور در نماز عصر، از اثار طهور در نماز ظهر نیست، نه عقل میگه نه شرع میگه که کسی که در نماز ظهر طهور داشته، در نماز عصرم طهور دارد ،طهور در نماز عصر ربطی به طهور نماز ظهر نداره، اگر ما یک روایتی میداشتیم یک حکم عقلی میداشتیم که کسی که طهور در نماز ظهر داره این طهور در نماز عصر هم داره خوب است ما که همچین روایتی نداریم این نه از اثار شرعی و نه از اثار عقلی اعم است ،واقعا قشنگ فرموده، روی این جهت به عقل قاصر ما همین طوری که دیروز عرض کردیم، هم نماز عصرش درست است عدول نمیخواد ،هم نماز ظهرش احتیاجی به اعاده نداره.

بعد مرحوم صاحب عروه وارد بحث قبله میشه بحث قبله یک مطالبی داره که مربوط به علم هیئت و اینهاست حالا ان شاء الله در اثناء بحث معلوم خواهد شد که اینها چقدر در فقه در بحث قبله دخالت داره بعضی ها از فقها مخصوصا فقهای قدیم خب خیلی کار کرده بودند استاد بودند مرحوم اقای میلانی مثلا در علم هیئت کار کرده بود مسلط بود حتی من شنیدم قطب نمایی یا قبله نمایی که رزم آرا درست کرده بود بعد اورد پیش مرحوم اقای بروجردی که تایید بکند مردم بخرند اقای بروجردی وقتی نگاه کرد فرمود این دو تا ایراد داره دو تا ایرادش رو بر طرف کن دو تا ایرادش بهش گفت حالا من نمیدانم اقای بروجردی در علم هیئت چقدر وارد بوده ولی اقای میلانی خیلی مسلط بوده بر علم هیئت، اما اقای خویی فکر نمیکنم علم هیئت، ولی روی همون استعدادی که داشته این مباحث را تجزیه تحلیل میکند ولی بعید میدانم که در علم هیئت خودش هم، من نشنیدم، نه در زندگی نامش جایی دیدم که مثلا ایشون در علم هیئت خیلی کار کرده باشه نمیدانم ،

خب یک بحثی است در بحث قبله که :

ایا قبله همین ساختمان کعبه معظمه است؟

یا فضای این کعبه معظمه است؟

یا قبله من تخوم الارض الی عنان السماء ، ۵۰۰ هزار کیلو متر یا ۱ میلیارد کیلو متر؟

اگر کسی بگه قبله همین کعبه است همین ساختمان است لا سمح الله اگر روزی این کعبه خراب شد پس باید بگیم مسلمان ها قبله ندارند مخصوصا که روایت اونجا داره که وقتی خداوند سبحان کعبه را خلق کرد اونجا به آدم فرمود اجعلها قبله لک و لولدک، فکر میکنم فی آخر الزمان هم داره یه چیزی که به پیامبر اسلام منطبق میشه، خب اون زمان که ساختمان نبوده بنا بعد درست شده خب این فکر نمیکنم قائل داشته باشه.

دو قول دیگر هست که اون فضای کعبه قبله است، ارتفاع کعبه نمیدانم ۱۴ متر است یا ۱۲ متر یا کمتر و بیشتر این فضا مثلا بگو که حالا مثلا ۶ در ۷ مثلا در ۱۴ حالا دقیق الان نمیدانم این فضا .

 

خب گفتن اقا اگر این فضا کعبه باشه این یه تالی فاسد داره اونایی که میرن پشت بام اون طبقه ی سوم نماز میخوانند نماز هاشون باطل است چون اونا رو به کعبه نیست یا اونایی که روی جبل هستند یا اصلا بعضی از مناطق حالا الان من نمیدانم کعبه از سطح دریای ازاد چقدر، مثلا هم سطح است یا بالا یا پایین ولی بعضی از بلاد هستند کل بلد ممکن است چند متر از سطح دریای ازاد بالاتر باشه یا پایین تر باشه یا اصلا اونجا ها نمیخوایم بریم یا مثلا اونایی که در تهران توی طبقه مثلا ۴۰ اونجا نماز میخوانند باید بگیم اقا زحمت نکشید نمازهاتون باطل است چون طبقه ی ۴۰ رو به قبله نیست اون وقتی که خط وصل بشه میشه ۳۰ متر مثلا بالای کعبه ،خب قطعا اگر الان به کسی بگی اقایونی که در اپارتمان ها یا مثلا چرا جای دور بریم حجاجی که میرن به مکه همشون نمازشون باطل است الا قلیل چون همه ی اینها در اپارتمان هایی هستند که اون اپارتمان ها طبقه ۸ و سطحش از کعبه خیلی بالاتر است چون کعبه تو خود اون مسجد الحرام مکه تو گودی است فکر میکنم از خود مثلا اون پل حجون وقتی که میاد شاید ۷ الی ۸ متر شیب خود کعبه باشه حالا اگر کسی انجا در اپارتمان هم هست که دیگه هیچی، خب اینها را که نمیشه گفت پس قطعا کعبه من تخوم الأرض الی عنان السماء است.

مرحوم اقای خویی در اینجا چند تا فرمایش داره

یک فرمایش این است که اصلا استقبال الی القبله،معناش این نیست که وقتی که من می ایستم اگر از سر من به موازات چیز وصل بشه من پایین تر از کعبه مثلا باشم الان یک کسی پشت بام است یک کسی پایین است میگه که کجا ایستادی؟میگه مقابلت ایستادم، میگه تو حداقل برو نصاب الصبیان بخوان البته اول برو در این چیزهای اموزش و پرورش ببین جزء کودکان استثنایی نباشی اگر نیستی برو نصاب الصبیان بخوان، مقابل من؟من ۵ متر بالاتر هستم چطور مقابل منی یا الان یک کسی در گودی است یا اونی که بالای کوه است صدا میزند میگه اقا کجایی میگه مقابلتم میگه تو هزار متر بالاتری من پایینم چطور مقابل منی، مقابل یعنی رو به روی همدیگر

حرف دوم این است که اصلا اگر قبله این فضا نباشه و من تخوم الأرض الی عنان السماء باشه باید مردم هر روزی که نماز میخوانند هی بچرخند، ببینن این مسجد قبله اش هر روز عوض میشه این چیه میگن این مسجد به دست شیخ بها ساخته شده میگن او طوری ساخته که با حرکت زمین چون قبله تغییر میکند زیرا اگر الان بنده امروز اینجا هستم مثلا اگر او روی کوه داره هی حرکت میکند خب قطعا من هم باید حرکت بکنم تا مقابل او باشم این زمین یه حرکت وضعی داره یه حرکت انتقالی داره این حرکت وضعی که دور خودش میچرخد خب وقتی دور خودش میچرخد هر لحظه اون عنان السماء، الان مثلا وقتی میچرخد عنان السماء اینجاست بعد فردا یخورده اونور تر میره شما هم که هر روز نماز میخوانی باید بچرخی، این را کسی نمیشه گفت اگر کسی قائل به هیئت قدیم بشه که بگه نه زمین ثابت است و خورشید است که میچرخد زمین نمیچرخد زمین ثابت است اونجا هم فرموده باز قبله همین طور دور میزند لذا این قبله اصلا یا باید بگیم هر روز بچرخه، یا باید بگیم قبله ی کدام روز مقصود است، اگر میگه همیشه مقابل من باشی، لذا باید بگیم اونایی که داخل مسجد الحرام نماز میخوانند اونا قبلشون ثابت است و اونایی که بیرون مسجد الحرام هستند در بلاد ناحیه هستند حتی در خود مکه هستند اینا باید همش همین طور بچرخد و الا این قبله نیست لذا فرموده قبله من تخوم الأرض إلی عنان السماء نیست قبله همان فضایی است که اشغال شده

(سوال سائل:

جواب:الان من در مرکز هستم یا من روی دایره هستم زمین بیضوی است کروی است خب الان من وقتی که رو به روی اون اقا هستم اون رو به روی من است، وقتی اون میره اینور باید منم بچرخم ،اولا منم میرم اینور باز رو به رو نیستم چون الان من این طوریم دور میزنم منم الان من اینجا هستم خب اینجا اون بلندگو رو به روی من است ولی وقتی که من دارم دور میزنم مثلا میام اینور تر خب روم میشه به سمت پنجره او که به سمت پنجره نیامده ولو او هم یه خورده اومده اینور اگه الان من یک متر برم اینور الان من اینجا که هستم روم اینجا است ولی اگر امدم این طرف امدم مثلا اونجا دیگه روم به اونور است دیگه روم به اون یکی است باید برگردم تا روم بشه به او ،این طوری نیست که، بله اونم دور میزند با من ولی دور که میزند الان من اینجا که هستم در زاویه مثلا ۹۰ درجه نگاه بکنم رو به کعبه است ولی اگر بیام اونورتر کعبه هم حرکت کرده ولی اگر من بخوام رو به کعبه باشم باید مثلا در زاویه ۸۰ درجه نگاه بکنم یا در زاویه مثلا ۱۲۰ درجه نگاه بکنم)

عرضم به حضور شما این لازمه اش این است که انسان هی بچرخد قبله های متعدد داشته باشه و اگر الان یک کسی در قطب شمال است کعبه در جنوب است خب کسی که در قطب شمال است او چطور میتواند رو به کعبه بایستد،بله افرادی که نقطه ی دیدشان اونجایی که هستند، چون دایره ۳۶۰ درجه است کمانش، هر یک ربعش ۹۰ درجه است، اونایی که بین مشرق و مغرب هستند اونا مشکل ندارند ولی اونایی که در مشرق و مغرب هستند اونا اگر بخواهند رو به قبله بایستند خب چطور رو به قبله بایستند و اونی که ۱۸۰ درجه، دورترین نقطه او چکار بکند

در ما نحن فیه یک اشکال دیگر که باز در قبله اقای خویی ذکر کرده این است که الان مثلا حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) خب من اگر این طوری بایستم رو به حرم هستم اگر درست برگردم پشت به حرم هم بایستم باز رو به حرم هستم چون این دایره هست خب من هر جا بایستم میشم رو به کعبه منتها یک وقت ممکن است مثلا این طوری که بایستم رو به کعبه ی من ۲۰۰ کیلو متر باشه، برگردم رو به کعبه ی من ۲ هزار کیلو متر باشه، چون این زمین کروی است وقتی کروی است هر جا که من بایستم یک دایره ای بکشی خلاصه به کعبه میخورد منتها یه وقت ممکن است کمانش مثلا ۸۰ درجه باشه یه وقت ممکن است کمانش ۱۴۰ درجه باشه.

 

این را جواب میده که آقا عرفا وقتی که میگن رو به من بایست یعنی نزدیک ترین فاصله را در نظر بگیر، اگر من پشت بکنم به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) بعد بگم این زمین دایره است از اونور من رو به حرم هستم، میگن نه ،وقتی میگن رو بکن به حرم یعنی از همان طرفی که من ایستادم به نزدیک ترین، بله اون کسی که در کمان ۱۸۰ درجه است او در واقع قبله اش به هر طرف بایستد قبله هست چون او به اینورم که بایستد ۱۸۰ درجه است به اونور بایستد ۱۸۰ درجه است همش ۱۸۰ درجه است.

 

بعضی ها به اقای خویی اشکال کردند گفتند اقا اونایی که میگن قبله من تخوم الأرض الی عنان السماء اونا مقصودشون روی کمان زمین که نیست که بگی حرکت میکند اون مقصودش این است شما یه عمودی در نظر بگیر اون عمود مثلا ارتفاعش ۱۰۰ هزار کیلومتر است او مقصودش این که اون عمود موهوم او کعبه است نه اینکه اون نقطه ای که روی کره ی زمین است تا شما بگی میچرخد خب اون نقطه ای روی کره زمین است درسته میچرخد ولی اون عمود که نمیچرخد

(سوال سائل:

جواب:ببین شما کعبه را در نظر بگیرید مرکز دایره، دایره وقتی که میچرخد مرکزش که نمیچرخه شما الان یک اینایی که زغال را دور میدهند اتش میشه این همین جا دستش را نگه میداره دور میزند مرکز که نمیپرخه)

حالا میماند به اینکه خداوند سبحان کدام من هم لازم نیست دیگه همش دور بزنم من در هر جایی که باشم با همون زاویه در تمام سال رو به اون عمود و میله هستم الان اگر بنده اینجا هستم نسبت به مرکز، دایره هر چی بچرخد من که لازم نیست بچرخم، چون هر طرف بره باز مرکز دایره جلو چشم من هست من کی از مرکز دایره خارج میشم؟وقتی که روم رو برگردونم در هر شرایط روم را برگردانم ، اقای خویی تصور فرموده که کعبه روی این پوسته هست روی این کمان دایره است این هم روی کمان دایره است خب وقتی الان مثلا پنجره اونجاست خب الان من اینجا باشم این طوری باید نگاه کنم هی که برم باید گردنم رو بیشتر برگردانم ولی اگر پنجره وسط اینجا باشه و دایره باشه من همین طوری که هستم هر چقدر بچرخانم منم میبینم، شما حساب کن چرا؟ اصلا اگر مرکز دایره حرکت بکند که دایره از بین میره، چرا میگن شما در هر نقطه ای از دایره که باشی شعاعت تا مرکز یکسان است این طوری نیست که بگی اقا الان مثلا شعاع من تا مرکز یک متر است، الان شد وای زمین خونم کم شد، چیشده، شد ۴۵ سانت باز بگه ای خاک بر سرم ۴۰ سانت شد مرکز که تغییر نمیکند مرکز ثابت است این تغییر میکند اتفاقا اگر این بچرخد اقای خویی از قبله رو بر میگرداند ، لذا بعید نیست که کعبه که روی خط استوا است خط استوا از مرکز زمین میگذرد و این باز در وسط خط استوا هم هست یعنی تقریبا مکه مرکز دایره است بله شاید یکی از علت هایی که خداوند سبحان کعبه را اینجا قرار داده شاید به خاطر این بود که مردم باید دور میزدند، این اشکالی که این طوری کردند که کعبه اونی نیست که شما فکر کردی اون مراد من تخوم الأرض إلی عنان السماء

یک اشکال دیگر هم ممکن است کسی به آقای خویی بکند که اقای خویی این حرفا چیه ما را میگن رو به قبله یعنی اقا امروز قبله نما بگذار هر روزی قبله نما بگذار اونجایی که هستی همیشه همان طور نماز بخوان، اقا شما میگی قبله تغییر کرد رفت اونور تر، اِ بما چه مربوط است که تغییر کرد ،

(سوال:

جواب :در کل سال، کدوم روز نیست، شما هر روزی از سال قبله نما گذاشتی در اون مکان، همه ی سال را به همان مکان بخوان

(سوال سائل:

جواب:ببین اینا که بحث عقلی نیست اون قبله ای که معتبر است این است، ارتکاز قطعیه متشرعه سیره قطعیه متشرعه_

ای داد بی داد حرام شد بی خود نیست اقای خویی فرمود ولش کن نگم چیزی اخه بابا من اگر اینجا قبله نما گذاشتم دیگه نمیتوانم حرم رو به اینور نماز بخوانم این نقطه هر وقت کسی نماز بخواند در طول سال قبله اش این است ولی اگر تو میری حرم اونجا باید قبله نما بگذاری_

فردا اصلا مهم نیست اصلا تو بگو به خدا قسم جبرییل فرمود قبله حرکت کرد خب به تو چه حرکت کرد به ما چه مربوط است_)

این فرمایشات اقای خویی اینا در واقع بحث موهوم است چون ما اصلا با قبله چکار داریم اون مقداری که ما امر داریم این است، یعنی میگی اقا الان من پشت به قبله نماز میخوانم خب بله پشت به قبله، اصلا پشت به قبله نماز نمیخوانی اون قبله ای که معتبر است این است، بعد هم شاید حالا این ان شاء الله به امید خدا استخاره میکنم اگر خوب اومد وارد میشم اگر خوب هم نیامد وارد نمیشم چون همین طوری کتاب صلاه پیر میکند ادم را حداقل ۱۵ سال خودت را بکشی طول میکشد باز اینها را هم وارد بشیم که هیچی ان شاء الله بعضی از کتاب صلاه به ظهور حضرت منتهی میشه که میفرماید برو دنبال کارت از صندلی بیا پایین برو دنبال کارت ،حالا شاید وارد بشم، اصلا بعید نیست که حرکت زمین این قدر زیاد است سرعتش که اصلا وقتی که عرف نگاه میکند همش شما رو به قبله ببیند میزان عرف است ما که دقت عقلی نمیخوایم شاید همش ما را رو به قبله ببیند، این اقای خویی من خیال میکنم از این جهت مخصوصا اون جهتی که قبلا عرض کردم غفلت کرده یک چیزی فرموده و الا اینها اشکال نمیشه که حالا یک کسی گفته قبله من تخوم الأرض إلی عنان السماء یقه اش را بگیریم

و للکلام تتمه ان شاء الله فردا

 

logo