1403/08/02
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل فی احکام الاوقاتمساله۸:وجوب الترتیب بین الظهر و العصر و المغرب و العشاء
کلام در این بود که اگر کسی نماز ظهر و عصرش را به ترتیب نخوانده، عصر را مقدم داشته، اگر این کار عالما عامدا باشه وجبت الاعاده و کذا اگر جاهل به حکم باشه، اما اگر فراموش کرده باشه، غفلت باشه ،جهل به موضوع باشه، نسیان باشه، در همه ی این موارد نمازش درست است چونکه حدیث لا تعاد ترتیب را بر میدارد ، این صحت در صورتی است که تقدیم در وقتی باشد که وقت مشترک است، اما اگر تقدیم در وقت مختص یعنی همان سر ظهر یعنی زوال شمس که ۴ رکعت وقت مختص نماز ظهر است، باشد ،باز صاحب عروه میفرماید علی الاقوی نمازش درست است زیرا وقت مختص به این معنا که مثلا از زوال شمس به اندازه ی ۴ رکعت مخصوص نماز ظهر است و این زمان برای نماز عصر ،مثل قبل از ظهر و زوال شمس است ،این طوری نیست ،وقت مختص به این معنا را صاحب عروه قبول نداره، وقت مختص یعنی ترتیب، الا ان هذه قبل هذه،
خب اینجا کلام در حدیث لا تعاد است مرحوم آقای خویی میفرماید حدیث لا تعاد جاهل قاصر را ،غافل را ،ناسی را ،همه ی اینها را شامل میشه، چه جاهل و غافل و ناسی به حکم، چه به موضوع، همه را شامل میشه ،ولکن عالم عامد را، جاهل مقصر را ،چه جاهل مرکب باشه چه جاهل بسیط باشه،غافل مقصر را که نرفته تعلم بکند، منجر به غفلت شده، اینا را شامل نمیشه.
مرحوم شیخنا الاستاد میفرمود جاهل مرکب را هم شامل میشه ولو مقصر باشه.
خب این حدیث لاتعاد خیلی مهم است سهم حدیث لا تعاد در کتاب صلاه خیلی مهم است شاید متجاوز از ۱۰۰۰ مساله منوط به همین حدیث لاتعاد میشه ،آقای خویی میفرماید عالم عامد را حدیث لا تعاد شاملش نمیشه چون حدیث لا تعاد برای جایی است که مکلف حین العمل خیال میکرده عملش درست است بعد بهش میگن آقا نمازت را اعاده بکن ولی کسی که حین العمل میداند نمازش باطل است به این نمیگن اعاده بکن،
جاهل بسیط مقصر را هم شامل نمیشه یک کسی که الان شک داره که آیا این قرائت حمد مثلا در این نماز وتیره هم لازم است یا نه، این شاک را لاتعاد بهش نمیگن ،میگن اقا تو برو درست نمازت را یاد بگیر، بخوان .
جاهل مرکب مقصر، غافل را ،حدیث لا تعاد شاملش میشه، جاهل مرکبی که مقصر است را شامل میشه ولکن میفرماید اگر ما این ها را بدیم به حدیث لا تعاد، ادله ی اجزاء و شرایط لغو میشه حمل بر فرد نادر میشه لذا اینا را میدیم به ادله ی اجزاء و شرایط.
ما عرضمان این است که اقای خویی حدیث لا تعاد جاهل مقصر بسیط را شامل میشه ،یک کسی الان میگه آقا من نمیدانم در نماز این حمد را که بخوانم بعد باید این استغفر الله ربی و اتوب الیه را بگم یا نگم ،شاید واجب باشه ،جلسه ی استراحت بین سجدتین واجب است یا نه، میگه حالا رجاءا میخوانیم به امید خدا، میخوانیم بعد میریم سوال میکنیم، یا نه دیگه ما که حوصله اش را نداریم حالا ان شاء الله میخوانیم خداوند قبول میکند شک هم دارد در صحتش، وقتی که خواند رفت سوال کرد میگن نه آقا اعاده کن، نمازت را دوباره بخوان، آقای خویی به این نمیگن دوباره بخوان؟ میگن نمازت ایراد داره باطل است دوباره بخوان، اینی که شما میفرمایید حدیث لا تعاد مال کسی است که حین العمل خودش را ممتثل بداند این را از کجا در آوردی؟ لا تعاد الصلاه الا من خمس ،لذا جاهل مقصر بسیط را شامل میشه.
آقای داماد میگه آقا درسته شامل میشه ایشون قبول میکند اما ما باید این ها را بدیم به ادله ی اجزاء و شرایط زیرا اگر ندیم به ادله ی اجزاء و شرایط خب ادله ی تعلم لغو میشه، وقتی نماز من درست است ادله ی تعلم لغو میشه .
این حرف از ایشون عجیب است ادله ی تعلم در خصوص اجزاء و شرایط نماز که نیست،اگر کسی نمیداند مثلا جلسه ی استراحت در نماز واجب است یا نه ،این باید بره تعلم بکند، ما که همجین روایتی نداریم، نه در خصوص جلسه ی استراحت یعنی اینهایی که شک دارد واجب است یا نه، در مثل حمد و تشهد و سوره و اینها اگر تعلم نکند ،عاجز است و اصلا نمیتواند نماز بخواند، بله اگر یک کسی یک کلمه ی حمد را نمیداند این صراط با سین هم جایز است یا باید با صاد بگی،اگر اینجا نصی داشته باشیم که امام (علیه السلام) بفرماید برو تعلم بکن ،خب این درست است ولی ما که همچین نصی نداریم در این موارد، ادله اخبار تعلم در جمیع احکام است، و تازه در خصوص این اجزاء هم باشه اون اجزائی است که اگر تعلم نکند، تمکن نداره از اتیان آنها،لذا حمل بر آنها میشه، در نتیجه چرا لغو بشه؟
اما جاهل مرکب را هم شامل میشه.
حالا ما عرضمان این است که آقای خویی چه اشکال دارد ما حدیث لا تعاد را بگیم همه ی اینها را شامل میشه ،فقط عالم عامد خارج است این چه اشکال دارد ؟میگن آقا حمل بر فرد نادر میشه، چرا ؟ تازه عرض کردم باید دیوانه ای ملا باشه و الا دیوانه ی بی سواد که این کار ها را نمیتواند بکند دیوانه ی ملا باشه بگه من یقین دارم نماز بدون حمد باطل است ولی در عین حال میخوام بخوانم، نه آقای خویی این طوری نیست این آقا یقین داره حمد جزء نماز است منتها نمیداند اگر حمد را نخواند باطل میشه یا نه، شاید باطل نشه ،چون ممکن است اگر کسی نماز بدون حمد بخواند این معاقب باشه ولی اعاده هم لازم نداشته باشه مثل جهر و اخفات که مشهور میگن ،معاقب است چون ملاک را تفویت کرده ،ولی نمازش درست است چون قابل استیفاء نیست ،اگر آقای خویی برگرده بگه آقا ادله ی اجزاء و شرایط دو قسم هستند
یک جایی هست لا صلاه الا برکوع ،این بله لا صلاه الا برکوع به قول شما این حمل میشه بر اینکه معاقب است ولی بعضی روایات داره من ترک فاتحه الکتاب فقد اعاد الصلاه ،جزئیت با دلیل اعاده امده این را دیگه نمیشه بگی آقا یعنی عقابش میکنند (این ها را جواب بده)
ثانیا آقا یک حرفی اخوند خراسانی زده در کفایه ولم نمیکنید، این چه حرفی است که اقا اگر اینطور خواندی این مثل کسی است که قبل از خوردن قرص، ماست خورده، قرص اثر نمیزاره ،حدیث لا تعاد که نمیفرماید نمازت اعاده نداره ولی چوبت میزنند ،میگیم درسته ما هم قبول داریم متفاهم عرفی از حدیث لاتعاد این است که چوب هم نداره ،ولکن باز لغو نمیشه آقای خویی زیرا اگر این ادله ی اجزاء و شرایط را نمیفرمود خب کسی علم پیدا نمیکرد، ما از کجا علم پیدا کردیم که دین ولایت امیر المومنین است توحید و نبوت اصلش ولایت امیر المومنین (علیه السلام) است بدون ولایت امیر المومنین نه توحید داریم نه نبوت، و مسلمان و ادم هم نیستیم قران که میفرماید أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سبیلا ، خب ما اینا را از کجا فهمیدیم؟ از همین روایاتی که وارد شده ما میفهمیم، اگر روایات نبود ما از کجا میفهمیم؟ شما میفرمایید اون روایات لغو میشه ،لغو نمیشه ،اونا را فرمودند تا مردم یقین پیدا کنند لذا الان شما نگاه کن یک نفر در دنیا پیدا نمیکنی در شیعه ها حتی در عامه یعنی خیلی خیلی کم است که بگه من میخوام نماز بخوانم حمد نخوانم خب این حمد را از کجا فهمیدن مردم ،همین روایات و اینها ،خب این چه اشکال دارد، واقعا من نمیدانم اقای خویی این چه گیری داره حالا این اشکال منحصر به اقای خویی نیست این حرف از آقای خویی تنها نیست که اگر حمل بکنیم به عالم عامد لغو میشه ،چه اشکال دارد، لذا اصلا ما بیایم بپذیریم که غیر از عالم عامد ،جاهل مرکب ،جاهل بسیط ،قاصر ، مقصر،ناسی، غافل همه همه همه نمازشان درست است حدیث لا تعاد شاملش بشه چه گیری دارد ما ملتزم بشیم حالا ما ملتزم بشیم گیری ندارد، منتها یک فقیهی پیدا شده تا به امروز که بیاد بگه اقا اگر کسی شک داره جلسه ی استراحت واجب است یا نه نماز بخواند نمازش هم درست است، فقیهی هست؟فکر نمیکنم بعید میدانم، خب این حدیث لا تعاد همه را شامل میشه، این دیگه پیچ و خم های علم اجمالی نیست که بگی آقا پیچ و خم های علم اجمالی را همه نمیفهمند ،ولی انصافش این است که نه، حدیث لا تعاد از پیچ و خم های علم اجمالی کمتر نیست زیرا شاهدش این است که همین آقای خویی به همین عظمت همین اخوند و همین دیگران، میگن حدیث لا تعاد ،جاهل بسیط مقصر را شامل نمیشه ،کسی که شک داره به او لا تعاد نمیگن ،یا اگر حدیث لاتعاد شامل جاهل مقصر بشه،حدیث لغو میشه ،ما واقعا میبینیم که همه ی اینها به وجوهی استدلال کردند که خالی از مناقشه نیست، خب کسی بگه اقا حالا فتوا میدی؟ میگیم نه، فقیه اگر فقیه متبحر باشه به قیامت هم اعتقاد داشته باشه فتوا نمیده ، یا باید نستجیر بالله به قیامت اعتقاد نداشته باشه، یا فقیه نباشه،دیدم یه آقایی کل دوران طلبگیش ۵ سال بوده بعد میگن اقا ایشون مجتهد مسلم است میگه آقا چه اشکال دارد نابغه، میگیم آقا ما ایشون را ۲۰ سال است میشناسیم این چه نابغه ای است که هنوز این از اوساط هم پایین تر است، چون هر جایی که فقها هیچ کس فتوا نداده، الان اگر یک وصیت نامه ای در بیاد که هر سال دهه ی فاطمیه از این موقوفه ده روز روضه در مسجد سلماسی بگیرید، بعد این واقف فوت کرده و پسرش و نوه اش فوت کردن، بعد یه روز یک کسی وقف نامه را آورد گفت که آقا مسجد سلماسی کجاست، گفتند مسجد سلماسی اینجاست ،بعد یک کسی بگه آقا من نمیدانم ولی تا الان این موقوفه را در مسجد جامع بازار کهنه میگرفتند، میگه کسی به اون مسجد سلماسی میگه ؟میگن نه، میگه مسجد سلماسی معروف بوده در قم؟ میگه بله، میگه پس برید همون جا بگیرید چون اخه این چطور میشه این وقف نامه دست اونها بوده مسجد سلماسی هم معلوم است این پس معلوم میشه یک نکته ای داره برید همون جا بگیرید، وقتی که یک ظهوری را دیگران بهش اخذ نمیکنند، ما بگیم اونها اشتباه فهمیدن، نه، در سیره عقلا کسی جرات نمیکند، کسی بگه اخه اقا احتیاط بکن ،احتیاط هم غلط است ،اگر اقای خویی در ریش تراشی احتیاط نمیکرد امروز بعضی ها جرئت نمیکردند فتوا به جواز بدن، مخصوصا فقهایی که دیگران به اونها نظر دارند، احتیاط هم کسی اینجا بکند به نظر من غلط است، چیز هایی که مسلم است مثل ریش تراشی، حرمت ریش تراشی یهودی ها میدانند که مسلمان ها شیعه ها ریش تراشی را حرام میدانند کسی بیاد در این احتیاط واجب بکند یواش یواش بعدش...، مثل همین هایی که الان فتوا میدهند اگر این کار وهن باشه جایز نیست یواش یواش اگرش را میندازند این خیلی مهم است، خدا رحمتش بکند مرحوم آقای بروجردی یک وقتی یک مستشکلی سر بحث داشت، خیلی بد با این برخورد میکرد، بعد گفتن آقا خب این مستشکل است طلبه است شیعه است حالا نمیدانم سید هم بود یا نه ،حالا چرا اینقدر بد با او برخورد میکنید ؟فرمود چون دین خدا مهم است این فردا به عنوان مستشکل درس من معروف میشه خیال میکنند با سواد هست مردم گول میخورند، برای دین و مذهب و اعتقادات شیعه اصلا نباید نگاه کرد که این چکاره است، کیان تشیع، اعتقادات شیعه ،حالا اینکه این چمیدانم...، اونها را ولش کن ولی اصل این...، لذا به نظر من اینجا جای احتیاط واجب هم نداره ،جاهل مقصر بسیط خارج میشه لذا من زمانی که مرحوم استاد زنده بود موسم حج که میشد به افراد میگفتم آقا هر کس که یقین داره قرائتش درست است پیش احدی نخواند چون اگر پیش کسی خواند بداند که جهنمی میشه بگو من از شیخ انصاری هم قوی ترم ، اقای تبریزی که فوت کرد وقتی که باز مساله میگفتم یکی امد گفت حاج آقا تو که قبلا یه چیز دیگه میگفتی، الان عوض کردی مساله ات را، ولی باز راه دوم را گفتم، اقا هر کس که شک داره قرائتش درست است یا نه بیاد پیش من بخواند وقتی پیش من خواند،گفتم قرائتت مجزی است، به به به به، شیطان گولت نزنه، اتفاقا من در نجف به یکی از اقایون مراجع عظام عرض کردم ایشون اول اشکال کرد که دروغ میشه گفتم نه من دروغ نگفتم چون من میگم قرائت شما مجزی است با گفتن من هم مجزی میشه دو سه تا اشکال کرد بعد قبول کرد لذا یه مدت این طور میگفتم که هر کس که بیاد قرائتش را پیش من بخواند و وقتی پیش من خواند دیگر پیش کسی نرود، ولی الان دیگه این را هم نمیگم با اینکه فنیا هیچ اشکالی ندارد همه ی مراجع هم قبول کردند، اشکال کردند ،ولی بعد قبول کردند ولی خودم الان این را هم نمیگم دیگه.
خب تلخص مما ذکرنا که اگر کسی جاهل به حکم باشه جاهل قاصر باشه، غافل باشه، جاهل مرکب باشه اینها این نمازش درست است حالا در خصوص قرائت یک شبهه ی دیگر هم من دارم که ایرانی ها در زمان ائمه (علیه السلام) بودند این طوری نیست که نبودند و معمولا هم الان عرب ها به هیچ ایرانی اقتدا نمیکنند میگن قرائتشان باطل است و تو عوام الناس حتی خیلی از اهل علم کسی قرائتش باشه که حروف را از مخرج ادا بکند حالا نه اون مخرجی که تجویدی ها میگن چون اصلا نه تنها که قول تجویدی ها حجت نیست بلکه بعضی از انها اصلا مخالف شرع است یه وقتی یه بنده خدایی میگفت من سوره ی توحید را که خواندم، زرنگیش رو بعد گفت ، امام جماعت بودم شک کردم ، هر چی فکر کردم دیدم من دو مرتبه برگردم سوره توحید را بخوانم خب این مردم...، قنوت که رفتم شروع کردم به سوره توحید و بعد هم یک صلوات بعدش فرستادم، یکی از این قراء که ماموم بود امد پیش من گفت حاج آقا این چه نمازی بود خواندی این چکاری بود کردی کسی در قنوت سوره توحید میخواند اخه، یعنی چه ،بعد تو همش وصل به سکون میکردی وقف به حرکات میکردی این چه نماز است نمازت اشکال داره بعد میگه بهش گفتم اونایی که تو میگی خود من هم نوشتم اونها را برو دنبال کارت، حالا بعضی از چیز ها به نطر من شاید اصلا وجهی ندارد که یک عده بچه شیعه را ما معطل بکنیم ،طلبه من واقعا غصه میخورم میگن اگر طلبه حافط قرآن باشه بهش یه شهریه اختصاصی میدیم حافظ قرآن خوب است بر منکرش هم لعنت ،کسی منکر نیست ولی حوزه علمیه شیعه درست شده که طلبه ها برن حافظ قرآن باشند یا طلبه ها برن درس بخوانند فقیه بشوند با سواد شوند، حالا یک کسی قران را هم از وسط میخواند هم از اخر هم از اول هم از عقب به جلو، عالی است ثواب هم داره روز قیامت اجر داره ولی همه ی این به اندازه ی یک موی سر شیخ مفید هم ارزش دارد؟صد هزار تا حافظ قرآن به اندازه ی یک بند انگشت شیخ مفید هم می ارزد؟ اقا چرا حوزه را دارید از بین میبرید حوزه که کارش اینها نیست حوزه کارش فقاهت است دین فهمیدن است مردم را دین دار کردن است ما بنا نیست هر کاری که سنی ها کردن ما هم پشت سر انها بکنیم ما وقتی میگیم اونها منحرف هستند اونها باطل هستند اونها بویی از حقیقت نبردند ما سیره ی سلف حوزه شیخ مفید و شهید ثانی را چمیدانم علامه و شیخ مرتضی و امثالهم را ول کنیم، واقعا اگر ادم ۲۰ سال عزای عمومی اعلام بکند باز غصه اش کم نمیشود حالا اینها واقعا باعث تاسف است طلبه ها گول نخورید وقت تلف نکیند بله یه وقت یک کسی درس میخواند زحمت میکشه در کنارش هم قرآن حفظ میکند خیلی عالی است ولی وقتت رو بزاری بری دنبال حفظ قرآن ،کدام روایت داره که بفرماید اگر حافظ قرآن از دنیا بره ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسدها شیئ ؟کدام قضیه نقل شده که اگر یک حافظ قران بمیرد امام زمان (علیه السلام) بفرماید یوم علی آل الرسول عظیم ،این شوخی نیست که فوت شیخ مفید عاشورا را برای امام زمان زنده کرده، طلبه ها واقعا وقتشان داره ضایع میشه به درس های جنبی، بعد غصه این است که میگن ما دنبال استعداد های برتر میگردیم، عزیز من استعداد برتر را استاد تشخیص میده نه شما ،امتحانی که شما میگیرید را که لوکومتیو ران قطار هم ۱۸ میشوند، اساتید مبرز باید بگن این استعداد برتر است یا نه، اینا واقعا مصیبت است، البته اخر الزمان هست و از این بدتر هم خواهد شد اگر کسی فکر میکند فردای حوزه از امروز بهتر است این سخت در اشتباه است روایات اخر الزمان را ندیده ،اگر کسی فکر میکند که شیعه راه نجاتی غیر از ظهور حضرت داره این روایات را ندیده، و سد الابواب الا بابه ،این روایات اخر الزمان است که شب مسلمان میخوابد صبح کافر میشه ،مسلمان وارد مسجد میشه کافر از مسجد خارج میشه، من روایتی ندیدم که مسلمان وارد فاحشه خانه میشه مسلمان وارد سینما میشه کافر خارج میشه ولی در اخر الزمان مسلمان وارد مسجد میشه کافر خارج میشه .
خب این نسبت به جاهل قاصر
حالا اگر کسی قائل به وقت مختص شد، مشهور قائل به وقت مختص شدند، این نماز عصر را شروع کرد ،اتفاقا در اثناء وقت داخل شد مثلا این فرض کنید از زوال شمس یک دقیقه گذشته بود شروع کرد، بعد وقت عصر داخل شد، این نمازش درست است یا نه؟درست است زیرا اون روایت اسماعیل بن ریاح وقتی که کسی قبل از وقت بخواند این نمازش درست است این مثل همان است، چه فرقی میکند که کسی نماز ظهرش را قبل خوانده، بعضی ها این طور فرمودند که بله اگر چنانچه ما بپذیریم صحیحه اسماعیل بن ریاح را ،ولی صحیحه اسماعیل بن ریاح هم کسی بپذیرد این حرف یکم بوی قیاس میده چون اون روایت در نماز ظهر وارد شده اون روایت در نماز مغرب وارد شده اون برای نماز صبح است اما ما تعدی بکنیم به نماز عصر و نماز عشاء...، کسی بگه اقا خب نماز ظهر که مهم تر است الصلاه الوسطی در روایات تفسیر شده به نماز ظهر، میگیم همه ی اینها درست است ولی در عین حال امام صادق (علیه السلام) به ابو حنیفه همین را فرمود که صلاه مهم تر است یا صوم خب صلاه ولی صلاه حائض قضا ندارد ولی صومش قضا دارد، خب این ما در نحن فیه لذا اگر کسی اشتباهی نماز عصر را قبل از ظهر شروع کرد، خیال میکرد نماز ظهرش را خوانده عصر را داشت میخواند یه دفعه دید موذن اذان میگه حالا ممکن است کسی بگه پس تصور هم دارد که نماز عصر را هم شامل شود بله کسی بگه اقا خب این نماز عصر را شامل میشه چون ممکن است یکی حواسش نبوده فکر کرده ظهر را خوانده عصر را شروع میکند در اثناء عصر وقت داخل میشه خب اون اگر در اثناء عصر وقت داخل بشه و حواسش نیست که ظهر را نخوانده فکر میکند که ظهر را خوانده ادامه میده بعد نمیداند که باید برگرده و عدول بکند، اینها به حساب ممکن است کسی اطلاق را درست بکند با این بیانی که عرض کردیم ولکن خالی از گیر و گور نیست حالا ان شاء الله به امید خدا بعدا یه مساله ای شبیه این پیش بیاد بررسی میکنیم.
خب حالا اگر این آقا اشتباهی عصر را شروع کرد سلام داد بعد فهمید که ظهر را نخوانده خب ما باشیم و علی القاعده میگیم این نماز عصرش درست است ظهر را باید دوباره بخواند
اگر کسی بگه خب ما روایت داریم که انما هی اربع مکان اربع یعنی اون نماز را ولو به نیت عصر شروع کردی اون را ظهر قرار بده و عصر را دوباره بخوان خب یک راه احتیاطش این است که در ظهر و عصر ۴ رکعت که عصر نیت کرده نماز دومی را ما فی الذمه نیت میکند که یعنی ۴ رکعت نماز میخوانم خدایا اگر اون نماز قبلی عصر است این ظهر، اگر اون ظهر است این عصر ،ما فی الذمه، حالا اگر کسی بگه آقا احتیاط ما فی الذمه و اینها را بزار کنار الان بگو این نماز ظهر نیت بکند یا نماز عصر نیت بکند، انما هی اربع مکان اربع، این چی میشه ؟
وللکلام تتمه ان شاء الله شنبه