« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالله احمدی‌شاهرودی

1403/06/28

بسم الله الرحمن الرحیم

عروه- مساله ۱۸ -صلوه-اوقات الصلوة-وقت نوافل-نافله-کراهه النوافل فی بعض الاوقات

 

با عرض تبریک محضر ولی نعمت جهان هستی مولانا حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به مناسبت به درک واصل شدن دشمنان پیامبر و اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، روز ۹ ربیع تا امروز که شاید به درک واصل شدن یزید ملعون باشه و همچنین به مناسبت اینکه در استانه ی ولادت با سعادت اول مخلوق عالم امکان ،اشرف المخلوقات حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) و رییس مذهب حقه ی جعفریه شیعه اثنا عشریه (سلام الله علیهما) و اینکه ان شاء الله خداوند سبحان توفیقات ما را برای فهم معارف دین، ترویج مذهب ،تشیید ارکان مذهب ، تربیت شاگردان امام صادق (علیه السلام) خدمت به مذهب،تحصیل مرضیات حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زیاد بشه و موانعی که در راه تحصیل و ترویج مذهب هست به حق حضرت زهرا (سلام الله علیها) مرتفع بشه و هر چه زود تر خداوند سبحان تعجیل در فرج ولی نعمت جهات هستی مولانا بقیه الله الاعظم که ان شاء الله تشریف و ظهور بکنند بیارند و با ظهور حضرت قاطبه ی مشکلات شیعیان امیر المونین (علیه السلام) حل بشه ،که حل نخواهد شد الا با تشریف فرمایی حضرت و به دست مبارک حضرت، تا نیایی گره از کار بشر وا نشود، روایات ما در این جهت فوق تواتر است که آخر الزمان فرداش اسوء حالا از امروز است لحظه به لحظه دین ضعیف تر شیاطین بیشتر و مومنین در تنگنای بیشتر قرار میگیرند امتحانات شدید الهی، از بین رفتن دین در مردم، من یه وقتی خیال میکردم این ۳۱۳ نفر یعنی یواش یواش زیاد میشوند بعد به مناسبتی که راجع به حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بحث میکردیم دو سه سال گذشته ،دیدم روایات این است که نه کم میشوند یعنی اون مومنین واقعی الان شاید ۱۰هزار نفر ادم باشند که عقیده داشته باشند متدین باشند ولی اینها هنوز منافق هستند نه منافقی که خودش بداند در امتحانات آینده اینها هم از ته غربال خارج میشوند در غربالگری اینا هم می افتند یعنی اون ۳۱۳ نفر باقی میمانند نه اینکه حالا در آینده دین بیشتر میشه، مردم متدین تر میشوند ،مردم بیشتر رو به دین می آوردند نه ،قطعا چنین اتفاقی نخواهد افتاد چون عرض کردم روایات در این زمینه فوق حد تواتر است و من هیچ جا روایتی ندیدم که شما بیایید مردم را متدین کنید تا حضرت که تشریف میارن زمینه ی ظهور باشه و بتواند حکومت برقرار کند چون تا زمینه نباشد مردم متدین نباشند امکانات نباشه حضرت که نمیتواند حکومت کند خب این حرف ها برای این است که انسان به روایات نگاه نکرده یا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)را نمیشناسد چون فرق است بین مولانا امیر المومنین و امام زمان ،مولانا امیر المومنین (علیه السلام) بنا نبود که حکومت تشکیل بده به قوه ی قهر الهی، بنا نبود،پیامبر خدا فرمود اگر مردم امدند دنبالت، نیامدند، در خانه بشین ،ولی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به قوه قهر الهی و به قضا حتمیه الهی او بنا است این کار را بکند با اعجاز لذا ما از روایات این را فهمیدیم و میگیم فقهای اسلام از صدر الی یومنا هذا این را فرمودند اینکه کسی فکر کند آینده ما مثلا دین مردم را بیشتر بکنیم این ظاهرا خلاف فرمایشات ائمه (علیهم السلام) است و تجربه هم نشان داده هر سال دین کمتر از سال گذشته هست کلا نه در ایران در کل دنیا این شیعه این طوری بوده

 

کلام در این بود که صاحب عروه فرمود ما در مقام قائلیم که در ۵ وقت نماز مکروه است یکی از اون ۵ وقت بعد از نماز صبح تا طلوع شمس و بعد از نماز عصر تا غروب شمس،ولی در عین حال که نماز خواندن مکروه است از این کراهت چند نماز استثناء شده

یکی نوافل مرتبه که بحث کردیم دیروز تمام شد

یکی قضا نوافل ،قضا نوافل هم کراهت ندارد خب مرحوم آقای خویی و دیگران از آقای خویی هم نیست دیگران هم اشکال کردند شاید اصلا اینجا آقای خویی مطلب جدیدی من ندیدم یا در فرمایشات آقای حکیم است یا در جواهر یا درکلمات دیگران هست منتها خیلی مختصر و اشاره ای ،البته آقای خویی هم در تقریرات مقرر خوب مفصل بحث کرده ولی مطلب جدیدی در اینجا من ندیدم متوجه نشدم حالا مهم نیست ، آقای خویی فرمود ما اصلا قبول نداریم اصل اینکه کراهت داشته باشه نماز بعد از صلاه صبح تا طلوع شمس و بعد از عصر تا غروب شمس، ما اصلا همچین چیزی قبول نداریم ولی اگر چنین چیزی باشه قضا نوافل استثناء شده، سه طائفه روایت آقای خویی ذکر میکند

طائفه اولی روایاتی است که فرموده دلالتش تمام است سند ندارد

طائفه ثانیه روایاتی که سندش تمام است دلالت ندارد

طائفه ثالثه روایتی که هم سندش تمام است و هم دلالتش

طائفه اولی را دیروز خواندیم که آقای خویی فرمود اینها سند ندارد ولی دلالتش تمام است

طائفه ثانیه صحیحه زراره عن ابی جعفر (علیه السلام) انه قال اربع صلوات یصلیه الرجل فی کل ساعه، ۴ تا نماز است که در هر ساعتی انسان میخواند صلاه فاتتک نماز که قضا شده فمتی ما ذکرتها ادیتها هر وقت یادت آمد میخوانی و صلاه رکعتی طواف الفریضه نماز طواف واجب و صلاه الکسوف و الصلاه علی المیت ،۴ تا، نماز قضا،نماز آیات ،نماز میت ،نماز طواف واجب ،هذه یصلیهن الرجل فی الساعات کلها ،این نماز ها را در هر ساعتی انسان میخواند خب این روایت مرحوم آقای خویی فرموده سندش تام است ولی دلالتش قاصر است چون این صلاه فاتتک این نماز های واجب را میگه فریضه را میگیرد نوافل را نمیگیرد خب به چه قرینه ،به قرینه ی اینکه اونهای دیگه که میشمارد همش نماز واجب است صلاه بر میت صلاه کسوف نماز طواف واجب یعنی مراد از این روایات شریفه میفرماید این است که نماز ها دو قسم است بعضی از نماز ها است که وقت مقرر داره وقت محدد داره ولی بعضی از نماز ها هست که نه، هر وقت پیش بیاد موردش، باید بخوانی این اصلا با نوافل و اینها کار نداره، حالا من نفهمیدم آقای خویی شما از کجای این روایت شریفه در آوردی که این صلاه فاتتک یعنی نماز واجب اگر مقصودت این است که اونهای دیگر نماز واجب است خب این اسمش وحدت سیاق است وقتی که اسمش وحدت صیاغ است، شما هم این وحدت سیاق را قبول ندارید مضافا به اینکه به قول خودت خوب فهمیدی روایت در مقام بیان این است که نماز ها دو قسم است یک نمازی است که وقت مقرر دارد یک نمازی هست که وقت مقرر نداره امام (علیه السلام) در مقام بیان نماز هایی است که وقت مقرر نداره خب میگیم خیله خب یکی از اون نماز های که وقت مقرر نداره قضای نافله است هر وقت یادت آمد ،اگر آقای خویی برگرده بفرماید ببین آقا این طوری که شما داری پیش میری که یعنی ما الکی گفتیم دیگه الکی که نگفتیم توجیهش این است که این روایت شریفه در مقام بیان این نیست که همه ی نماز هایی که وقت مقرر نداره را بشمارد جه واجب چه مستحب ،اگر در مقام بود باید نماز زیارت را هم میگفت نماز طواف مستحبی را هم میگفت نماز حاجت را هم میگفت نماز استغفار را هم میگفتم و امثالهم باید همه ی اینها را ذکر میکرد خب ذکر نکرده پس این معلوم میشه که فقط در مقام بیان نماز های واجب است میگیم خب آقای خویی اگر در مقام بیان نماز های واجب بود یکی از نمازهای واجب هم نمازی است که پدر نخوانده ، قضا صلواتی که پدر نخوانده به عهده ی ولد اکبر است، اون هم وقت ندارد ،چرا اون را ذکر نکرده یکی از نمازهایی که باز واجب است نمازی هست که انسان نذر بکند، خب چرا نماز نذر را ذکر نکرده؟ نماز نذر هم وقت نداره هر موقع نذر بکند باید بخواند، میگی خب این خودش وقت هست دیگه ،نذر ،میگیم اگه این طوری باشه صلاه کسوف هم وقت داره وقتی که کسوف بشه، مراد از اینکه وقت ندارد یعنی وقت خاصی مثلا قبل طلوع شمس نیست ،آقای خویی شما از کجا در آوردی؟ امام (علیه السلام) اینها چون محل حاجت بوده پیش می آمده صلاه فاتتک اطلاق داره دیگه حالا چه نماز نافله ای که فوت بشه چه نماز واجبی که فوت بشه، این از کجا این در آورده ؟نهایت تقریبی که به عقل قاصر ما رسید همین بود که عرض کردیم جایی هم من ندیدم یک کسی این روایت را تقریب کرده باشه، فرمایش آقای خویی حالا نفهمیدم

خب این هم طائفه دوم که دلالتا هم مخدوش است

اما طائفه ثالثه ،طائفه ثالثه یکی موثقه ی سماعه بود که دیروز خواندم دیگه تکرار نمیکنم

روایت دوم صحیحه حسان بن مهران است که سالت ابا عبد الله (علیه السلام) عن قضاء النوافل قال ما بین طلوع الشمس الی غروبها،خب ما بین طلوع شمس الی غروبها بعد از نماز عصر را هم شامل میشه، اطلاق داره ،چه قبل از نماز عصر و چه بعد از نماز عصر، سندش هم درست است چون که حسان برادر صفوان بن مهران ثقه است بلکه از صفوان، حسان اوثق تر است

صحیحه حسین بن ابی العلی است اقض صلاه النهار ای ساعه شئت من لیل او نهار کل ذلک سواء این روایت میفرماید نماز نهار را هر ساعتی میتوانی قضا بکنی لیل یا نهار مخصوصا که داره کل ذلک سواء یعنی هر ساعتی، این دیگه صریح است در نفی کراهت، سندش هم حسین بن ابی العلی ،آقای خویی میفرماید اگر چه که به صراحت توثیق نشده ولی عبارت نجاشی این است که و اخواه علی و عبد الحمید روی الجمیع عن ابی عبد الله (علیه السلام) و کان الحسین اوجه ، حسین بن ابی العلی موجه تر از برادر های دیگرش بوده خب کسی بگه آقا موجه تر، منافات نداره یک کسی میبینی که مثلا روزی ۵۰ تا دروغ میگه یک کسی میبینی که روزی ۱۰ تا دروغ میگه منافات ندارد که همه اینها ضعیف باشند ولی او بهتر باشه ،بهتر دلالت بر خوبی نمیکند، آقای خویی میفرماید بله ولکن همین نجاشی در ترجمه ی عبد الحمید گفته بانه ثقه، عبد الحمید ثقه است، خب حسین بن ابی العلی اوجه است، خب آقای خویی این منافات نداره اون ثقه ولی این اوجه است اوجه است در چه جهت؟در مردم، مثلا بیشتر بهش علاقه دارند میگه آقا عجب دنیایی شده طرف دروغگو است مردم دوسش دارند بیشتر علاقه دارند؟بله چون خیلی پیش میاد مثلا الان فرض کنید خیلی ها این طوری هستند یک بچه هیئتی متدین اهل ولایت ائمه (علیهم السلام)اهل برائت از دشمنان ائمه ،مجلس میگیره خلاصه دعوا میکند برای امیر المومنین (علیه السلام) ولو ممکن است هفته ای یکی دو روز هم نمازش را فاکتور بگیره و یک نفر هست نه، نمازش را مرتب میخواند دروغ هم نمیگه عادل هم هست، ولی بنده او را بیشتر دوست دارم، بچه شیعه ها او را بیشتر دوست دارند، چون میگه آقا اینکه عادل است این نمازش را هیچ وقت از دستش نمیره بهش میگی بیا لعن بکن میگه من لعن نمیکنم، یک جمله ای من شنیدم اصلا تعجب کردم از یکی از این مستبصرین که کتاب خوبی هم نوشته ،بعد یک چیزی ازش دیدم که ایشون گفت من اصلا اهل بغض و لعن نیستم به هیچ کس بغض ندارم از بغض خوشم نمیاد من تعجب کردم که قرآن این همه از بغض و لعن و اینها داره، این حرف نشد که من اهل بغض نیستم، خب این الان از وقتی که این جمله را من ازش شنیدم این از چشم من افتاد اگر یک جایی در یک مجلسی چیزی ببینم واقعا بهش اعتراض میکنم این چه حرفی بود زدی ،خب این اشکال ندارد که اوجه یک کسی باشه ولی در عین حال ثقه نباشه آقای خویی میفرماید بله درست است ولی وقتی میفرماید و روی الجمیع عن ابی عبد الله (علیه السلام) و کان الحسین اوجه این به مناسبت حکم و موضوع وقتی که روایت میکند و این اوجه است خب یعنی اوثق است وقتی که مثلا میگن اینها همه دکتر بودند طبابت میکردند ولی فلانی معروف تر بود یعنی معروف تر در طبابت بود نه چیز دیگه ای ، آقای خویی این طور فرموده لذا توثیق عبد الحمید به طریق اولی مستلزم توثیق این حسین بن ابی العلی است، این طور آقای خویی فرموده ولی من خیال میکنم خیلی صاف نیست آقای خویی ،ولی کان الحسین اوجههم، اوثق نه، شاید مثلا معروف تر بوده مثلا روایاتش مرتب تر بوده یا روایات مثلا بیشتر داشته اگر کسی بخواد مناقشه بکند حالا نمیخوام بگم ۱۰۰ درصد ولی خیلی این... ،درست است، روی الجمیع، اوجه، ولی نه ممکن است به مناسبتی ذکر بکند صاف نیست

روایت بعدی صحیحه جمیل بن دراج است سالت اباالحسن (علیه السلام) عن قضاء صلاه اللیل بعد طلوع الفجر الی طلوع الشمس قال نعم و بعد العصر الی اللیل و هو من سر آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) المخزون، خب این روایت هم، بلکه این ذیلش که هو من سر، یعنی اصلا این وقت بهتر است این شعار شیعه است لذا این دلالتش شاید اوضح هم باشد .

موثقه ی ابن ابی یعفور :سمعت ابا عبد الله (علیه السلام) یقول صلاه اللیل یجوز قضاها ای ساعت شئت من لیل او نهار، این یا ظاهر در نوافل است یا مطلق است لذا فرموده کراهت در قضاء نوافل ثابت نیست حتی اگر اصل کراهت را قبول کنیم قضاء نوافل استثنا است.

 

مرحوم آقای حکیم در این روایات اشکال کرده فرموده اولا این روایاتی که دلالت میکند بر عدم کراهت قضاء نوافل معارض است با این روایت مکاتبه علی بن بلال ، مکاتبه ی علی بن بلال این است: کتبت الیه فی قضاء النافله من طلوع الفجر الی طلوع الشمس و من بعد العصر الی ان تغیب الشمس فکتب لا یجوز ذلک الا للمقتضی فاما لغیره فلا .

 

خب این روایت میفرماید که برای غیر مقتضی قضاء نوافل جایز نیست.

 

آقای خویی در این روایت اشکال دلالی کرده فرموده مقتضی اگر بگی به معنای قاضی است یعنی کسی که میخواهد قضا نوافل را بخواند اینکه قطعا درست نیست چون سوال از قضا نوافل است امام (علیه السلام) بفرماید قضاء نافله جایز نیست مگر برای قضا نوافل ،اگر بگی این مقتضی یعنی سبب یعنی صلاه ذات اسباب جایز است ولی غیر او جایز نیست این را آقای خویی اشکال کرد که در این صورت میگن لمقتض ،لسبب، نمیگن للمقتضی، ما یک تاملی کردیم یک فکری کردیم دیدیم آقای خویی اگر یک کسی بگه جایز نیست این کار الا لسببِِ یا بگوید الا للسبب ،من جهه السبب، اینها با هم فرق میکند؟! الا لمقتض او لمقتضی الا برای جایی که مقتضی باشه برای مورد مقتضی، اینی که شما فرمودی این درست نیست و مرحوم شیخنا الاستاد اون هم در ذهنم این است که فرمایش شما را تایید کردند، نه، للمقتضی با لمقتض فرقی نداره، اگر هم بفرمایید تو که عرب نیستی میگیم آقای خویی (حالا به مناسبت ایام ۹ ربیع ) حالا ما که عرب نیستیم شما مگه عربی شما هم عرب نیستی ولی قدر مسلم این است که فقهای عرب حرف ما را قبول کردند صاحب جواهر و دیگران بر این معنا حمل کردند این است که نمیدانم این چه فرمایشی است شما فرمودید لذا اقای حکیم اشکال کرده که آقا این روایات معارض با این است

سوال سائل :

جواب: قضا نوافل قابل تخصیص نیست چون قدر متیقنش این نوافل یومیه است که قضا کن چون قضا نوافل نمیشه حمل بکنی بر غیر او، مضافا به اینکه آقای خویی قبول نداره این رو ،آقای خویی فرمود قضا به معنای قضا خاص است خب جایز نیست الا للمقتضی، خب این اشکال ندارد

مختصر المعانی برای همین جا است اون سوال میکند مثلا از هندوانه ی کرمانشاهی میگه مثلا در تابستان ،حضرت میفرماید هیچ هندوانه ای در تابستان نخور ،میگه من از هندوانه ی کرمانشاهی سوال کردم خب امام (علیه السلام) میفرماید من لطف کردم تفضل کردم اضافه جواب دادم، اشکال نداره به قرینه للمقتضی ،ذلک برمیگرده به نافله یعنی نافله خواندش جایز نیست الا للمقتضی فاما لغیره فلا ،برای غیر نافله جایز نیست،مقتضی یعنی صلاتهای ذوات اسباب مثلا نماز استخاره ،نماز زیارت اینها میشه مقتضی داره)

آقای حکیم فرموده این روایات معارض است با این روایت علی بن بلال ،بعضی ها گفتن درست است ولی این همه روایات در عدم کراهت قضاء نوافل، ما از همه اینها رفع ید بکنیم به خاطر یک روایت علی بن بلال چنین چیزی نیست لذا بعضی ها که همین روایت علی بن بلال را (حالا الان اسمش از ذهنم رفت) بعضی از فقهای سابق که همین روایت علی بن بلال را گفتن مقصود این است که یعنی نماز مستحبی، همین آقا باز فرموده قضاء نوافل مکروه نیست یعنی از اون همه روایات به خاطر این روایت رفع ید نکرد

حالا یک بحث مهمی که اینجا هست که مرحوم آقای خویی نمیدانم چرا این بحث را طرح نکرده یا طرح کرده من ندیدم در کتاب ،حالا به هر جهت، اون این است که آقای خویی ،این چند تا روایتی که شما ذکر کردی سه طائفه روایات خب اینها به چه دلیل شما حمل کردی به عدم کراهت؟ اینها نص در جواز است مثلا طائفه اولی روایت یحیی بن حبیب یا عن حبیب دیگه دیروز سندش را بحث کردیم تکون علی الصلوات النافله متی اقضیها فکتب علیه السلام فی ای ساعه شئت، خب این جواز است با کراهت منافات نداره این کجا دال بر عدم کراهت است؟ یا روایت ابن ابی یعفور لاباس بذلک یا روایت اقضها متی ما شئت، یا کل ذلک سواء، کل ذلک سواء یعنی در اجزاء ،یا اون روایت ما بین طلوع الشمس الی غروبها ،خب آقای خویی اینها را شما از کجا حمل کردی بر عدم کراهت؟ خصوصا که ممکن است بگی آقا چه وجهی دارد که من میخوام بعد از عصر نماز بخوانم، لا باس؟ مگر در مشروعیت آن کسی حرف داشته؟بله ،چون عامه اون طوری که صاحب جواهر نقل میکند قائل به حرمت هستند حالا نمیدانم که حرمت تکلیفی یا نه حرمت تشریعی ،یا بدعت یا حرام تکلیفی هم است حالا این را من در جواهر چیزی ندیدم ،امام (علیه السلام) میفرماید نه، اشکالی ندارد، اینها همه رد عامه است مخصوصا این روایت صحیحه جمیل بن دراج گفت فهو من سر آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) المخزون یعنی این آرم شیعه است سر شیعه است لذا از کجا شما در آوردی عدم کراهت را ؟

شبهه: یک کلمه باقی میماند که کسی جواب بده اون یک کلمه این است که وقتی که روای سوال میکند آقا من کی بخونم حضرت میفرماید هر ساعتی خواندی خواندی خب اگر مکروه بود بعضی از وقتها اگر بهتر بود اون رو ذکر میکرد، کل ذلک سواء نمیفرمود

 

جواب: این هم جوابش این است که آقا هر وقت خواندی ،خواندی ،کراهت را امام ذکر نفرمود ، (این نکته ای که من عرض میکنم هیچ جا ندیدم)چون این سر شیعه بود چه بسا ممکن است یک عملی به حکم اولی مکروه باشه ولی وقتی که شد آرم شیعه، یا امام (علیه السلام) عمدا ترویج اون مکروه رو کرد به خاطر اینکه با سنی ها یکی نشه شیعه، این عنوان ثانوی پیدا میکند که شما در همین وقت بخوانی که شیعه جدا بشه، من یه دفعه عرض کردم که ۲۰ سال پیش مشرف میشدم مکه یه فکری کردم که آقا مثلا به سازمان حج بگیم ،سازمان حج شما بیا بگو ما سیاره مکشفه نداریم ماشین رو باز نداریم وقتی که ندادی این حجاج مضطر میشوند به تظلیل ،لذا مجبور میشوند، جایز هم هست، سازمان حج هم خلاف شرع نکرده، میگه بر من واجب نیست که به شما امکانات بدم، بعد اتفاقا به یک کسی گفتم ایشون به ما اشکال کرد این چه حرفیه میزنی این شعار شیعه است، به نظر من اگر هر سالی ۵۰ نفر حاجی سرما بخورند و یک سال این سرما خوردگیشون ادامه داشته باشه باز می‌ارزد که این ماشین ها مکشفه باشه چون وقتی این ماشین ها رد میشه این ۲ میلیون حاجی بگن اینها کی هستن؟ چون الان شیعه شناخته نمیشه،چون وقتی نماز که بره در مسجد الحرام با اونها بخواند، روی سیاره مسقف هم که سوار بشه اصلا مردم چه میدانند شیعه ای هست؟؟

 

من خودم را در مکه یک نفر گفت شما شیعه ها چرا نماز نمیخوانید گفتم ما نماز نمیخوانیم ؟گفت نه ، در همین دنیایی که تبلیغات و تلویزیون و مجازی و اینها هست آنچنان در بوق و کرنا کردن که شیعه اصلا نماز نمیخواند ،خود این دکتر تیجانی علت شیعه شدنش را همین نوشته، که اولش من گفتم شیعه ها نماز نمیخوانند یه دانشجویی داشتیم رفیقی داشتیم عراقی بغدادی در لبنان درس میخواندند بعد این را میاره بغداد میگه اِ پدر و مادر این دانشجو نماز خواندند میگه اینها دارن ریا میکنند میخوان من را گول بزنند میگه من رو برد مسجد تو بغداد دیدم اِ نماز جماعت داره شیعه، گفتم نه اینها همه را سفارش کرده کلک میزنه من را برد مسجد خضراء نماز جماعت آقای خویی، گفتم نه این همه را سفارش کرده از قبل، کلک میزنه، من را برد کربلا در صحن و اینها، گفتم بابا چطور با کلک اینها را درست کرده ؟!آن وقت فهمیدم شیعه نماز میخواند، البته من میدانم الان یک عده هستند عمامه به سر یا غیر عمامه به سر میگه اصلا نباید شیعه به اسم شیعه مطرح بشه، جهان اسلام، ولی امام (علیه السلام) میفرماید ما جهان اسلام نداریم جهان اسلام باز چیه ؟اسلام یک حق است اون هم شیعه، بقیش دیگه کفر است، اسلام نیست ،حضرت چه بسا ممکن است اصرار میفرماید کل ذلک سواء که شیعه ها جدا بشوند از عامه ،لذا به نظر من چقدر خوب است در مناطق سنی نشین، شیعه ها عمدا بیان نماز عصر را که خواندند بعد شروع کنن به نماز مستحبی خواندن که این جا بیافتد، لذا آقای خویی من خیال میکنم این روایاتی که شما ذکر کردی اینها دلالت نداره

 

وللکلام تتمه ان شاء الله شنبه

 

logo