< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1402/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: رابطه مقاصدالشریعه با یقین وظن

 

ملاصدرا ره: افراد موظف به انجام اعمال از روی یقین هستند .

حرف خوبی است که تمام عقائد واعمال از روی یقین باشد.

آیه شریفه هم می فرماید:

﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لا يُؤْمِنُ بِهِ وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِالْمُفْسِدينَ﴾[1]

﴿وَ إِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لي‌ عَمَلي‌ وَ لَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَريئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَري‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[2]

ایمان در قلب است وظاهر نیست. ولی وقتی ظاهر شد ودر عمل آمد هرکس عمل خودش را دارد.

نظیر سوره کافرون است که لکم دینکم ولی دین که هرکس مسئول عقاید وایمان خودش است عند الله.

ملاصدرا ره می فرماید که حتما باید از روی اعتقاد وایمان باشد واعمال از روی یقین باشد وظن نمی شود باشد.

توصیف می کند که یقین وعلم این است که درش شک نیست وهرگز مقابله با این یقین ایجاد نمی شود.

اگر به دلیل دیگر برخورد کند در جایی دیگر که جلوی یقین را می گیرد اگر چنین شد باید محاسباتش ر اتغییر دهد.

علامه طباطبایی ره: حرف اول ملاصدراره را قبول دارد ولی این که اگر تبدیل شد یقین باید تصمیم جدید بگیرد را سهو قلم می داند ومطلقا نمی شود یقین قابل تغییر وتبدل باشد.

علامه ره می فرماید یقین باید کلی باشد ودوم این که دائمی باشد؛ ودر عین کلی بودن دائمی باشد ومستمر باشد والا یقین نمی باشد.

الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة ؛ ج‌7 ؛ ص150
(1) لعله من سهو القلم فإن اليقين هو العلم المركب من العلم بضرورة الجانب الموافق- و امتناع الجانب المخالف علما كليا دائميا و ما كان كذلك فإنه لا يزول بمزيل نعم ربما يزول ما له صورة اليقين ببرهان يبطله فيكشف ذلك عن كونه جهلا شبيها باليقين، ط مد[3]

الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة ؛ ج‌7 ؛ ص149

و العلم الناقص الظني‌لا يتم حتى يصير يقينا دائما لا يزول إلا ببرهان عقلي[4]

ممکن است گاه یقین جهل مرکب باشدکه این جهل مرکب از بین می رود ومزیل دارد ولی اگر یقین درست باشد از بین رفتنی نیست.

دو موطن است که یکی این که یقینی که مطابق واقع است واز بین نمی رود ومزیل ندارد وموطن دوم این است که مطابق باواقع نیست ویقین ساختنی است ودر صفحه ی نفس است وجهل مرکب است واز بین می رود این چون یقین واقعی نیست.

ملاصدرا ره: می گوید جاهایی است که یقین دائمی است واز بین رفتنی نیست ولی گاه درست حساب نشده و یقینی صورتش وجود دارد ولی حقیقتش در کار نیست ودائمی نیست وبا مزیل از بین می رود.

حتی می توان گفت که این یقین نفسانی در حیوانات در حد خودشان وجود دارد واگر صیاد حیوانی را شکار می کند در مقابل یقین او چاره ای می اندیشد و وقتی غالب بر یقین حیوان شد او را در سیطره خودش وصیدش در می آورد.

مقاصد شریعه باید کلی ودائمی باشد که به حد تعریف یقین برسد درست می شود واگر این طور نشد مقاصدالشریعه نمی شود.

در همه جاحتی در قیاس منصوص العله ومستنبط العله هم باید به یقین برسد ودر این تعریف کلی دائمی واقع شود تا مفید باشد والا اگر به ظن برسد فایده ندارد.

البته جاهایی که دست ما از یقین کوتاه است دیگر به ظن اکتفا می شود از جمله در خبرواحد که با تمام شرائط رجال و... اگر هم باشد باز ظن آور است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo