< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1402/01/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: میزان تشخیص روایت محکم

 

اخباری که متواتر نیست وخبر واحد است.حجیت این ها جدای از سند از جهت دلالت مواظبت می شود که با محکمات قرآن وسنت سازش یافته ؛که در این صورت عمل به آن می شود ،در روایت است که هرچه با قرآن سازگاری دارد وبا احکام محکم منطبق است بپذیرید ومتشابه را ردوا الینا.

میزان معرفت محکم بودن آیه وروایت:

با چه میزانی محکم بدانیم آیه وروایت را؟طریق معرفت احکام عنوان محکم وآیه وروایت محکم به حساب می آید طریق شناخت آن چیست؟

به عبارتی مامون بودن آیه وروایت وموثوقیت آن از آیه وروایت است.توضیح داده اند به یکی از این دو حجت باید برگردد کتاب وسنت که انی تارک فیکم الثقلین.

یا حجت باطن یا ظاهر باید برگردد.

امن وعلم منحصر در این دو حکم حاکمین باطن و ظاهر است. حجیت باطن روشن است که در آیه امن وعلم فای الفریقین احق بالامن ان کنتم تعلمون الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون .تلک حجتنا آتینا ابراهیم

عقل به طور مطلق حجیت امن وعلم دارد چون به واقع وحقیقت می رسد وامنیت می آورد .

گاه به حجت ظاهری بر می گردد مثل قول حضرت امام سجاد علیه السلام:

بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‌2 ؛ ص116

علي بن جعفر عن أخيه موسى بن جعفر عن أبيه ع قال قال علي بن الحسين ع ليس لك أن تقعد مع من شئت لأن الله تبارك و تعالى يقول‌ و إذا رأيت الذين يخوضون في آياتنا فأعرض عنهم حتى يخوضوا في حديث غيره و إما ينسينك الشيطان فلا تقعد بعد الذكرى مع القوم الظالمين‌ و ليس لك أن تتكلم بما شئت لأن الله عز و جل قال- و لا تقف ما ليس لك به علم‌ و لأن رسول الله ص قال رحم الله عبدا قال خيرا فغنم أو صمت فسلم و ليس لك أن تسمع ما شئت لأن الله عز و جل يقول‌ إن السمع و البصر و الفؤاد كل أولئك كان عنه مسؤلا

هرچیزی را نباید بگویید چون قرآن فرموده که آنچه علم به آن نداری بگو.

واگر حجت ظاهره باشد که نباید آنچه نمی داند را بگوید.

در روایت دیگر است:

بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم ؛ ج‌1 ؛ ص212

حدثنا أحمد بن موسى عن الحسن بن موسى الخشاب عن عبد الرحمن بن كثير الهاشمي عن أبي عبد الله ع قال: قال الذي عنده علم من الكتاب أنا آتيك به قبل أن يرتد إليك طرفك‌[1] قال ففرج أبو عبد الله ع بين أصابعه فوضعها على صدره ثم‌قال و الله عندنا علم‌ الكتاب كله‌.

نزد ماست همه ی علم کتاب.یعنی وقتی مراجعه کردیم محکم قرآن را متوجه نشدیم باید سراغ سنت بریم.

پس هردو قرآن تقویت سنت می کند وسنت هم آیه قرآن را تقویت می کند.

جایی اگر روایت روشن نشد به قران عرضه می شود واگر آیه ای روشن ومحکم نشد به روایات مراجعه می کنیم وباید به هردو توجه شود.مانند دوآیینه هستند که مقابل هم هستند معنای قرآن منعکس در روایات که محکمات سنت است می شود وبالعکس اگر از سنت متوجه نشدیم به محکم قرآن مراجعه می کنیم وسنت که روشن نیست روشن می گردد.

الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‌8 ؛ ص312

فقال أبو جعفر ع ويحك يا قتادة إنما يعرف القرآن من خوطب‌ به.

قرآن را خوطب به می شناسند که اهل بیت وپیامبر گرامی باشند.البته بقیه به اندازه خودشان درک وفهمشان مخاطب قرآن می شوند ولی در حد اعلی حضرات معصومین خوطب به هستند.

ومقابل خوطب به این است که تفسیر به رای است.

گاه می توان مجتهد متجزی باشد وگاه مجتهد مطلق که همه ی قرآن را برداشت کرده ونظر می دهد که او تفسیر به رای بر آرائش گفته نمی شود.

المحاسن ؛ ج‌2 ؛ ص300

يا جابر ليس‌ شي‌ء أبعد من عقول‌ الرجال‌ من تفسير القرآن إن الآية يكون أولها في شي‌ء و آخرها في شي‌ء و هو كلام متصل منصرف على وجوه‌[2] .

تسلط در مجموع قرآن وسنت باید باشد تا محکم ومتشابه به دست بیایید.

وسائل الشيعة ؛ ج‌27 ؛ ص197

50- و عن الفضل عن موسى بن القاسم عن ابن أبي عمير أو غيره عن جميل بن دراج عن زرارة عن أبي جعفر ع قال: تفسير القرآن على سبعة أوجه منه ما كان و منه ما لم يكن بعد تعرفه الأئمة ع.

قرآن هفت وجه در تفسیر دارد.

گاه برداشت ما با حقیقت مطابق نیست وگاه است ،ولی ائمه علیهم السلام می دانند از این هفت معنا کدام باید باشد.

کسی قرآن را می فهمید که باحضرت دم خور بودند.

وسائل الشيعة ؛ ج‌27 ؛ ص204

33607- 76- الطبرسي في مجمع البيان عن ابن عباس عن رسول الله ص قال: من قال في القرآن بغير علم فليتبوأ مقعده من النار.

33609- 78- قال و صح عن النبي ص و الأئمة ع‌ أن تفسير القرآن لا يجوز إلا بالأثر الصحيح و النص الصريح.

این تفسیر با ممارست حاصل می شود وباتسلط به همه ی قران حاصل می شود وامکان برداشت از قرآن ایجاد می گردد.

این که ذکر شد نهی شده کسی با رای خودش قرآن را بگیرد چون رای شخصی رایی است که با عدم تسلط به همه ی قرآن وروایت ها باشد ولی اگر با تسلط باشد به عنوان محکم می باشد.

بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‌74 ؛ ص101[3]

يا ابن مسعود إذا تلوت‌ كتاب الله تعالى فأتيت على آية فيها أمر و نهي فرددها نظرا و اعتبارا فيها و لا تسه عن ذلك فإن نهيه يدل‌ على ترك المعاصي و أمره يدل على عمل البر و الصلاح فإن الله تعالى يقول‌ فكيف إذا جمعناهم ليوم لا ريب فيه و وفيت كل نفس ما كسبت و هم لا يظلمون‌

 


[1] ( 2)- الآية( 4) النمل.
[2] ( 2)- ج19، « باب أن للقرآن ظهرا و بطنا»، ( ص24، س 28).
[3] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo