« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1403/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

فروع قصد سفر/صلاة المسافر /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /فروع قصد سفر

 

یکی از مباحث قابل توجّه و مهم این است که بعضی از عناوین از عناوین قصدیه[1] و[2] هستند. اصلاً شارع به‌حسب قصد و نیّت، آثار را بر عناوین بار می‌کند؛ مثلاً کسی که قصد می‌کند که به سفر هشت فرسخی برود، مسافر است؛ امّا کسی که قصد هشت فرسخ ندارد؛ مثل اینکه یک گمگشته‌ای دارد و به‌دنبال آن می‌خواهد برود، چون از اوّلْ قصد هشت فرسخی نداشته، ولو سفرش به هشت فرسخ هم برسد، امّا عنوانش، عنوان قصدی به‌شمار نمی‌آید و باید نماز را تمام بخواند.

سؤال: در مسیر برگشت چه؟

جواب: در برگشت هم قصد دارد که به وطن برگردد. امّا اگر در برگشت، برای این بر می‌گردد که مجدّداً به‌دنبال گمشدۀ خود باشد و در قصدش هم مشخّص نکرده که می‌خواهد به وطن بر گردد، مادامی که این چنین است، در مسیر برگشت -ولو عنوان برگشت دارد، امّا عنوان قصد سفر ندارد- باز هم مسافر حساب نمی‌شود.

سؤال: کسی که به قصد پیداکردن یک مکان تفریحی خارج می‌شود، وقتی آنجا را پیدا می‌کند، متوجّه می‌شود که به حدّ مسافت شرعی رسیده، حالا که می‌خواهد بر گردد، مسافر حساب می‌شود؟

جواب: بله؛ ولی اگر مثل همین باشد که گفتیم که مثلاً حیوانش را گم کرده و به‌دنبال آن خارج شده، ولو دوباره بر می‌گردد، امّا برگشتش به قصد برگشت به وطن نیست تا اینکه عنوان سفرِ برگشت پیدا کند؛ بلکه دارد دنبال حیوانش می‌گردد و هنوز هم مشخّص نیست که چقدر باید برود تا حیوانش را پیدا کند. بدون قصد می‌رود، ولو به‌سمت وطن باشد. این سمت‌وسوی بدون قصد، قصد سفر به‌حساب نمی‌آید؛ پس بدون قصد، اصلاً عنوان سفر پیدا نمی‌کند. عنوان سفر در صورتی است که قصد سفر کند.

اگر شروع کند به حرکت بدون قصد سفر، امّا در میان راه -به هر دلیلی- قصد اقامت ده روز کند، باید نمازش را تمام بخواند. در اینجا حتّی اگر قصد ده روز هم نمی‌کرد، باید نمازش را تمام می‌خواند؛ زیرا قصد سفر نکرده بود. حالا که قصد ده روز کرده، دوباره بدون قصد سفر -مثلاً به‌دنبال گمشده‌اش- حرکت می‌کند. این قصد ده روز، تأثیری در مسافرشدن او ندارد و تمامیت نماز او، چه برای اینکه مسافر نبوده و چه برای اینکه ده روز در اینجا مانده، از عناوین قصدیه که منطبق بر مسافرشدن او است، به‌حساب نمی‌آیند؛ پس این از عناوین قصدیه است؛ امّا قصد ده روز، موجب نمی‌شود که این سفر او، سفر شرعی به‌حساب بیاید.

کسی اینجا اشتباه نکند که بگوید، وقتی قصد ده روز کرده و در اثنای آن، شروع به حرکت کرده، مسافر به‌حساب می‌آید! خیر، این هیچ تأثیری ندارد، زیرا او از اوّل مسافر نبوده، مگر اینکه از اینجا که می‌خواهد خارج شود، قصد شروع به سفر -برگشت به وطنش یا جای دیگر- کند.

پس روشن شد که قصد سفر، از عناوینی است که باعث می‌شود این شخص، ذاتاً مسافر بشود و آن مسئلۀ قصد ده روز که گفتیم هم تأثیری بر او ندارد.

مثال دیگر: کسی که از اصحاب‌السفن است، قصد سفر نکرده، امّا شروع می‌کند به حرکت در کنار ساحل تا ببیند ملوان، کشتی را به کجا برده؟ او باید نمازش را تمام بخواند، زیرا قصد سفر نکرده بود. سپس کشتی را پیدا می‌کند و سوار می‌شود. در اینجا باید از باب «بیوتهم معهم»[3] نمازش را تمام بخواند. از اینجا به بعد، با اینکه قصد سفر کرده و از باب «بیوتهم معهم» دارد حرکت می‌کند، بعد از مدّتی به جایی که رسیدند، از کشتی خارج می‌شود تا کاری شخصی که مرتبط با عملش نیست را انجام بدهد. قصد سفر کرده، امّا اگر به هشت فرسخ نرسد، آیا می‌تواند این را به سفر قبلی متّصل کند؟ به هیچ‌یک از آن دوتا نمی‌تواند متّصل کند؛ زیرا اوّل که حرکت کرده بود، اصلاً سفر نبود؛ یعنی بدون قصد سفر آمده بود تا به کشتی برسد. در کشتی که بود، از لحاظ «بیوتهم معهم» نمازش تمام بود. حالا که از کشتی جدا می‌شود، اگر سفرش به‌اندازۀ مسافت شرعی نباشد، باید نماز را تمام بخواند؛ امّا اگر به‌اندازۀ مسافت شرعی بود، نمازش شکسته می‌شود.

همان‌طور که گفتیم، همۀ اینها از عناوین قصدیه است و باید قصد سفر بکند تا سفر محقّق بشود. در مثال مذکور، هیچ‌کدام از سفرها از عناوین قصدیه نبود. الآن هم قصد هشت فرسخ ندارد، پس مسافر به‌شمار نمی‌آید و باید نمازش را تمام بخواند. این مسئله برای راننده‌ها و کشتی‌ران‌ها و نیروی دریایی، حکم را مشخّص می‌کند.

مسئلۀ دیگری که ذکر می‌شود این است که اگر کسی از عناوین قصدیه این‌طور می‌توان بهره گرفت که شخص قصد سفر کرد و از حدّ ترخّص هم عبور کرد و بعد وارد نماز شد و در رکعت اوّل بود که «ثمّ یبدو له» یک رأی و نیّت دیگری مبنی بر برگشت برایش حادث شد و از سفر،‌ منصرف شد. این شخص نمازش را چگونه باید بخواند؟ هیچ تردیدی نداریم که باید نمازش را تمام بخواند.

سؤال: کمتر از مسافت شرعی یا بیشتر؟

جواب: کمتر از مسافت شرعی. اگر به مسافت شرعی برسد، مسئله عوض می‌شود. مثال ما در جایی است که کمتر از مسافت شرعی و بعد از حدّ ترخّص است. اگر ادامۀ قصد سفرش باشد، باید نماز را شکسته بخواند؛ امّا الآن در رکعت اوّل یا دوم منصرف از سفر شده، باید نمازش را تمام بخواند؛ زیرا از عناوین قصدیه بود و حالا از قصدش برگشته و باید تمام بخواند.

سؤال: نمازی را که الآن دارد می‌خواند را لازم نیست بشکند؟

جواب: خیر؛ ما می‌خواهیم بگوییم که عنوان قصدیه در اینجا کفایت می‌کند که تا حالا که قصد سفر داشت و موضوعاً سفر بود و وارد نماز شد، تا وقتی در تشهّد رکعت دوم است، اگر نیّتش تغییر کرد، باید نماز را ادامه بدهد و چهاررکعتی بخواند.

مطلب دیگر که برعکس مطلب قبلی است، این است که شخص عنوان سفری داشت و خود را به‌عنوان مسافر حساب کرد و سفرش را به حدّ مسافت شرعی رساند؛ سپس مشغول نمازخواندن شد. تا الآن مسافر است؛ امّا در بین نماز قصد می‌کند که ده روز در آنجا بماند. این اقامه از عناوین قصدیه شد؛ مثلاً در نماز شکسته، تا تشهّد را خوانده، امّا هنوز سلام نداده. او باید نمازش را تمام بخواند، ولو اینکه دو رکعت را تا تشهّد خوانده باشد؛ زیرا قصد ده روز کرده و قصد ده روز هم از عناوین قصدیه است.

سؤال: برعکس چه؟

جواب: آن را گفتیم تا رکعت سوم. بعداً توضیح می‌دهم.

در باب ۲۰، روایت ۱ داریم: عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ علیه‌السلام (عَنِ الرَّجُلِ يَخْرُجُ فِي السَّفَرِ) ثُمَّ يَبْدُو لَهُ فِي الْإِقَامَةِ وَ هُوَ فِي الصَّلَاةِ قَالَ يُتِمُّ إِذَا بَدَتْ لَهُ الْإِقَامَةُ.[4]

مطلب روشن است.

روایت دوم هم باز از حضرت امام رضا علیه‌السلام است: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ علیه‌السلام عَنِ الرَّجُلِ يَخْرُجُ فِي سَفَرٍ [ثُمَ‌] تَبْدُو لَهُ الْإِقَامَةُ وَ هُوَ فِي صَلَاتِهِ أَ يُتِمُّ أَمْ يُقَصِّرُ قَالَ يُتِمُّ إِذَا بَدَتْ لَهُ الْإِقَامَةُ.[5]

برعکسش را هم ذکر کنیم: اگر کسی قصد ده روز داشت و وارد نماز شد و در اثناء نماز، از قصد ده روز، منصرف شد. هنوز نماز چهاررکعتی نخوانده که تثبیت بشود. بدا له فی أثناء الصلاة؛ باید نمازش را شکسته بخواند. اگر یک نماز چهاررکعتی می‌خواند، قصد ده‌روزش محقّق شده بود و باید نمازش را تمام می‌خواند. قبلاً توضیح دادیم که برخلاف نظر برخی آقایان، اگر در رکوع رکعت سوم یا چهارم باشد، نماز چهاررکعتی‌اش صحیح است و باید ادامه بدهد و نمازش را باطل نکند. برخی از آقایان می‌گویند نمازش باطل است. به‌نظر ما نمازش را باید تمام بخواند و آثار چهاررکعتی هم بر آن بار می‌شود. ایرادهای نظر مخالف را قبلاً گرفتیم. دیگر آن بحث را در اینجا تکرار نمی‌کنیم. اگر کسی می‌خواهد به آنجا مراجعه کند.


[2] موسوعة الفقه الإسلامي طبقاً لمذهب أهل البیت علیهم السلام، الهاشمی الشاهرودی، سیّد محمود، ج۵، ص۳۶۴.
logo