« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1403/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی روایات باب مکاری و جمال/صلاة المسافر /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/صلاة المسافر /بررسی روایات باب مکاری و جمال

 

خلاصۀ مباحث گذشته

بحثی از روایات باب صلاة مسافر، دربارۀ مکاری و جمال را ذکر کردیم. چیزی که از آنها می‌فهمیم، این است که مکاری، جمال، ملّاح، برید، راعی، تاجر و بدوی که در روایات ذکر شده، اینها با اینکه اقامه نکرده‌اند و قصد اقامه هم ندارند، باید در سفرشان، نماز را تمام بخوانند؛ «لأنه عملهم»[1] .

همچنین تعبیر عمیق و دقیق «الذی یختلف و لیس له مقام» را هم ملاک اصلی قرار دادیم. شخصْ دائم رفت‌وآمد دارد و اقامه هم ندارد. در این عملش که اقامه ندارد و دائماً در حال رفت‌وآمد است، باید نمازش را تمام بخواند.

پس دو تفسیر اولیه‌ای که از روایات به‌دست می‌آوریم یکی «الذی یختلف و لیس له مقام»[2] است که باید نمازش را تمام بخواند و در ماه رضمان هم روزه بگیرد؛ یکی هم «لأنه عملهم» است.

تطبیق چند عنوان بر یک مصداق

این را هم ذکر کردیم که ممکن است دو عنوان در یک جا قرار بگیرد؛ مثلاً: یکی «الذی یختلف و لیس له مقام» و یکی هم عنوان «بیوتهم معهم»[3] ؛ مثلاً: کسی که در سفینه سوار شده، اکثر وقتش را در رفت‌وآمد است و مصداق «الذی یختلف و لیس له مقام» است و از طرف دیگر مصداق «بیوتهم معهم» است. مشکلی ندارد که دو عنوان بر یک نفر صدق بکند. اگر ما ملاک را «الذی یختلف و لیس له مقام» و «لأنّه عملهم» بگیریم، مصادیق متعدّدی را می‌توانیم تطبیق بدهیم.

«منازلهم معهم»[4] یا «بیوتهم معهم» هم به کمک می‌آید؛ به‌این‌صورت که مکاری و جمّال را هم به‌نوعی مصداق همین عناوین بدانیم؛ زیرا مقداری وسایل اوّلیۀ زندگی (وسایل خورد و خوراک) را به همراه دارد. بیتْ دیگر بیشتر از این نیست که بتواند بیتوته کند. فرقی ندارد که بیتوته در کشتی باشد یا مثل خانه‌به‌دوش‌ها که خانه‌شان همراهشان هست و یا مثل مکاری و جمّال.

در روایات هم می‌بینیم که اصحاب السفن با مکاری و جمال در کنار هم قرار داده شدند. در روایت ۸ باب ۱۱ این‌گونه آمده است: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: لَيْسَ عَلَى الْمَلَّاحِينَ فِي سَفِينَتِهِمْ تَقْصِيرٌ وَ لَا عَلَى الْمُكَارِينَ وَ لَا عَلَى الْجَمَّالِينَ.[5]

این عناوین در کنار هم قرار گرفته شده، یا با عنوان «لأنه عملهم» یا «منازلهم معهم» یا «بیوتهم معهم» و یا «الذی یختلف و لیس له مقام». همۀ این موارد، بر مکاری و جمّال صدق می‌کند و باعث می‌شود که این عناوین بر او صدق کند و تا مادامی که با این عمل است، نمازش را تمام بخواند و روزه‌اش را هم بگیرد.

عین همین مطلب را دربارۀ مکاری و جمّال که «الذی یختلف و لیس له مقام» است که «یتمّ الصلاة و یصوم شهر رمضان» شد، یک تعبیر سومی هم داریم: «فی بیت و هو یتردّد حیث شاء» در این روایت است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كُلُّ مَنْ سَافَرَ فَعَلَيْهِ التَّقْصِيرُ وَ الْإِفْطَارُ غَيْرَ الْمَلَّاحِ فَإِنَّهُ فِي بَيْتٍ وَ هُوَ يَتَرَدَّدُ حَيْثُ شَاءَ.[6]

ملاح هر موقعی که اراده می‌کند، با کشتی‌اش حرکت می‌کند. پس این از باب بیت تردّدی است که باید نمازش را در این سفر،‌تمام بخواند. این تعبیر زیبایی است که ما مواردی را که مورد سؤال قرار می‌گیرد با این بیان برایمان واضح می‌شود. همین‌که بیتش مصداق «فی بیت و هو یتردّد حیث شاء» شد باید نمازش را تمام بخواند.

سؤال: درمورد ملّاح، حالت وجوب تخییری وجود دارد؛ چون روایت فرموده هرکس سفر می‌کند، واجب است نمازش را شکسته بخواند، امّا نه برای ملّاح.

جواب: «غیر» در «غیر الملّاح» را دو جور می‌توانیم معنا کنیم: یکی اینکه ملاّح نباید نماز را باید تمام بخواند. اکثر مواردی که «غیر» در آنها به‌کار رفته، این‌گونه‌اند. یک معنا هم این است که بگوییم ملّاح، هرکاری دلش خواست انجام بدهد. در احکام، نوعاً وقتی «غیر» می‌آید، این‌طور نیست که بگویند شخص هرکاری دلش خواست بکند. یکی از کلماتی که ترجمه‌اش به فارسی مشکل است، امّا یک معنایی دارد که باید آن معنا را بیان کنید و غیر از آن هم نمی‌شود معنا کرد، این است: مثلاً: وقتی به حرم می‌روید، می‌گویید که می‌خواهیم اذل دخول بخوانم، اذن دخول زیارت یعنی چه؟ نمی‌شود کلمۀ دیگری را جانشین آن کنیم. معنای اذن دخول در زیارت این است که من می‌خواهم برای زیارت بیایم و اذن زیارت بگیرم. در روایت داریم که اگر کسی مؤمنی را زیارت کند، خدا را زیارت کرده است.[7] و [8] این از عظمت زیارت. برای زیارت نمی‌توان کلمۀ دیگری آورد که به‌صورت تحت‌اللفظی ترجمۀ آن باشد. درمورد کلمۀ «غیر» مثلاً گفته شده که هرکس که وارد مکّه می‌شود، احرام باید ببندد و بعد وارد شود،[9] غیر از اهل مکّه. اگر کسی اهل مکّه است، و نمی‌خواهد اعمال حج را به‌جا بیاورد، امّا احرام ببندد، او را استهزاء می‌کنند.

این روایت را خواندیم: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَلَّاحِينَ وَ الْأَعْرَابِ هَلْ عَلَيْهِمْ تَقْصِيرٌ قَالَ لَا بُيُوتُهُمْ مَعَهُمْ. در اصل بحث مشکلی نیست. بحث سر این است که «غیر» را چطور معنا کنیم؟ روایت می‌خواهد بگوید که افراد در سفر، باید نماز را شکسته بخوانند، غیر از ملّاح که باید کامل بخواند. «غیر» مربوط به افراد است؛ یعنی همۀ افراد باید در سفر نماز را شکسته بخوانند؛ امّا فرد ملّاح از آن افراد جدا شده و تقصیر بر عهده‌اش نیست.

«لأنه عملهم» در چند روایت آمده است، از جمله این روایت: خَمْسَةٌ يُتِمُّونَ فِي سَفَرٍ كَانُوا أَوْ حَضَرٍ الْمُكَارِي وَ الْكَرِيُّ وَ الْأَشْتَقَانُ وَ هُوَ الْبَرِيدُ وَ الرَّاعِي وَ الْمَلَّاحُ لِأَنَّهُ عَمَلُهُمْ.[10]

قاعده به‌صورت کلّی ذکر شده که پنج گروه هستند که چه در سفر باشند و چه در حضر، باید نماز را تمام بخوانند. در سفری که عملشان است، مثل «فی بیت و هو یتردّد» است که باید نمازشان را تمام بخوانند.

تقریباً این چهار موردی که از روایات به دست آوردیم، عمومیتی را برای انوع و اقسامی برای «یختلفون کل الأیام»[11] بود.

عدم شرطیت دوام عمل

باید یک مسئله‌ای را جدا کنیم: این شخص وقتی استقرار کاری‌اش را این‌گونه قرار داد که همیشه با سفینه سروکار داشته باشد، یا مستقر در مکاری‌بودن، ملاح‌بودن و یا راعی‌بودن، شده و در این کارش مصداق «الذی یختلف و لیس له مقام» یا «فی بیت و هو یتردّد» یا «لأنّه عملهم» است آیا باید دیگر در دورۀ عمرش از این کار جدا نشود؟ این را روایت جواب داده که اگر ده روز در محلّ خودش یا در محلّ دیگری ماند، عنوان «فی بیت یتردّد» به‌هم می‌خورد. بعضی از بزرگان ما به این نکته توجّه کرده‌اند و فتوا هم داده‌اند.

این شخص دو حالت دارد: یک حالت که همین کار را ادامه می‌دهد و سفر می‌کند. گاهی هم با سفینه یا شترهایش نمی‌رود؛ بلکه با هدف دیگری مثل معالجه و زیارت می‌رود. عنوان «عملهم» یا «فی بیت یتردّد» ندارد. در این سفر باید نمازش را شکسته بخواند؛ زیرا مسافر شده. امّا موارد دیگر را مسافر نمی‌گویند؛ زیرا عمل اوست. این دوتا را وقتی کنار هم بگذارید می‌بینید از هم جدا هست و ما تردیدی در هیچ‌کدام نداریم.

با اینکه کلمۀ شغل را در روایت نداریم، امّا اگر هم شغل را لحاظ کنیم به همین شکل می‌شود که بگوییم: تا شخص در این شغل است، نمازش را باید تمام بخواند؛ اگر شغلش را رها کرد، باید نمازش را در سفر، شکسته بخواند. بدون تردید می‌توانید بگویید که اگر در سفر شغلی خودش است، باید نمازش را تمام بخواند. اگر این شغل را رها کرد و به سفر دیگری رفت، باید شکسته بخواند.

سؤال: گاهی شخص شغل دارد و برای شغلش، سالی یک بار به سفر می‌رود. آیا باید در این سفر نمازش را تمام بخواند؟

جواب: این مسئله را بنده و اخوی مباحثه کرده بودیم و به این نتیجه رسیدیم که نیاز نیست صفت مشبهه باشد. ذات شغل و حقیقت عمل این است که اگر مثلاً شما از اصحاب‌السفن شدید و به‌نحوی در کشتی سوار شدید که دیگر با بیرون از کشتی کاری ندارید و در خارج از آن، کاری انجام نمی‌دهید، ولو سفر اوّل هم باشد، عمل او حساب می‌شود. کسی را که کشتی‌بان قرار می‌دهند، از همان سفر اوّل، کشتی‌بان حساب می‌شود. امّا کسی که مثلاً سالی یک‌بار به سفر می‌رود تا اجناسی برای مغازه‌اش بخرد -به این دلیل که کسی نیست که آن اجناس را برای او بیاورد یا برای کسب سود بیشتر- این مصداق «فی بیت و هو یتردّد» نیست. اگر عنوانش «فی بیت و هو یتردّد» شد، باید نمازش را تمام بخواند.

 


logo