1404/01/17
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟ - تنبیهات بحث
موضوع: آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟ - تنبیهات بحث
( الفاظ - نهی در عبادت مقتضی فساد هست یا نه آیا در عبادات ذاتیه مطرح می شود یا نه ؟ - راه حل )
بحث در این بود که نهی متعلق به عبادت مقتضی فساد هست در صورتی که تعلق نهی معقول باشد جایی که تعلق نهی معقول نیست این مساله مطرح نمی شود چون اولا اجتماع مثلین لازم می آید و ثانیا مستلزم اجتماع ضدین است و کیفیت اشکال سابقا بیان شد آنچه که مهم است این است که ما باید این بحث را در چند مورد برسی کنیم
مورد اول : در عبادات ذاتیه است عبادت دو قسم است برخی ذاتی نیست و باید اضافه به مولا پیدا کند تا عبادت شود مثل روزه که هر امساکی عبادت نیست و بابد منتسب به خدا شود و دوم عبادت ذاتیه یعنی قصد قربت و اضافه به مولا نمی خواهد و بالذات عبادت است مثل سجده لذا عبادیت سجده به قصد امر نیست وقتی که نهی به سجده تعلق بگیرد مهمتربن اشکال آن این است که این نهی نمی تواند مفسد عبادت سجده باشد چون سجده عبادتش را از خدا و امر به سجده نگرفت لذا اینکه نهی در عبادت مفسد عبادت است در عبادت ذاتی وارد نمی شود و در عبادتی وارد می شود که شارع امر بکند
بزرگان برسی می کنند که بحث نهی از عبادت مقتضی فساد هست یا نه ، آیا در عبادت ذاتی می آید یا نه ؟ چند راه وجود دارد
راه حل اول از مرحوم نائینی ره : اگر نهی از سجده بکند نهی از پرستش کرده است و پرستش کردن قبل از نهی بوده لذا اگر متعلق نهی قبلا حاصل باشد نهی به آن تعلق می گیرد و مانعی بوجود نمی آید مثلا قبلا شرب خمر بوده و نهی از شرب خمر از طرف شارع صادر شده و اشکال عدم معقولیت در جایی است که متعلق نهی قبلا نبوده است و مسشکل خیال می کرد که اگر عبادت ذاتی باشد قابل تعلق نهی نیست چون این سجده ذاتا عبادت است و با امر عبادت نشد که با نهی برداشته شود و همیشه باید متعلق نهی در رتبه قبل از نهی باشد جواب مرحوم نائینی ره این است که متعلق نهی در رتبه قبل از نهی بنام پرستش بوده است که خدا این پرستش را نهی کرد و فرمود فقط برای ذات خودش است لذا اشکال مطرح می شود که آیا عبادت غیر خدا باطل هست یا نه ؟
اشکال استاد : اگر نهی به این پرسش تعلق بگیرد اجتماع مثلین لازم می آید چون پرستش غیر خدا ذاتا و عقلا منهی است و نهی هم به یک عنوان منهی تعلق گرفت که اجتماع دو نهی مثل هم در موضوع واحد می شود
بیان دیگر : رابطه بین موضوع و حکم علت و معلول است که علت حرمت خمر این است که مسکر است و در اینجا هم علت حرمت سجده برای غیر خدا بودن است وقتی حکمی موضوع و متعلق خودش را از بین ببرد در آنجا متعلق منعقد نمیشود یعنی جایی که علت ثبوت موضوع علت عدم حکم بشود در آنجا حکم صادر نمی شود سجده برای غیر خدا علت شود برای نهی از عبادیت سجده پس عبادیت سجده علت شد برای اینکه این نهی بیاید و اگر نهی مفسده عبادیت بشود عبادیت سجده از بین می رود که در این صورت نهی و حرمت نیست پس با علت ثبوت موضوع علت عدم حکم شد مثل اینکه سجده برای حضرت آدم سجده نبود لذا نهی نیست
راه حل دوم : از مرحوم محقق اصفهانی ره که عبادت ذاتی با عبادت بالعرض دو بحث مستقلی است چون در باب ذاتیه و بالذات مساله حُسن و قبح می آید و ما باید بدنبال مساله حسن و قبح برویم امر و نهی مولا در عبادات بالعرض است نه بالذات
توضیح ذلک : وقتی که می گویند عدالت بالذات حسن و ظلم و کذب بالذات قبیح است اگر امر شارع برای صدق و نهی شارع برای کذب بیاید هیچ تاثیری برای صدق و کذب ندارد چون رابطه بین کذب و عدالت و ظلم رابطه ذاتی است نه اقتضایی و مباحث نهی در عبادت اقتضایی است لذا تنها چیزی که می شود از نهی استفاده کرد این است که نهی جلوی تاثیر صدق در حسن و کذب در قبح را می گیرد مثلا برای نجات مومن شارع ما را از صدق نهی کرد چون مقام بالای مومن را به مردم معرفی کند در اینجا معنای نهی شارع از صدق این است که این صدق اقتضای حسن را ندارد و کذب در اینحا اقتضای قبح را ندارد این اقنضای تاثیر و تاثر است و جلوی تاثیر صدق و کذب را گرفت لذا عبادات ذاتی حسن است اما تاثیر این بالنسبت به حسن اقتضایی است و نهی مولا مانع از این تاثیر می شود پس تا زمانی سجده ذاتا عبادت است که برای مولا باشد و اگر برای غیر مولا باشد هیچ تاثیری در عبادت ندارد که اگر صدق برای از بین بردن مومن باشد دیگر آن علیت و تاثیر وجود ندارد و جلوی عبادیت را می گیرد