« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

/ بیان مرحوم حائری بر نهی در عبادت و اشکال استاد احدی/فصل: آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟

موضوع: فصل: آیا نهی در عبادت و معامله مستلزم فساد هست یا نه؟ / بیان مرحوم حائری بر نهی در عبادت و اشکال استاد احدی/

مرحوم شیخ مرتضی حائری ره در درر الفوائد ج ۱ ص ۱۸۸ دلیلی می آورند که نهی در عبادت مقتضی فساد نیست می فرمایند تارة متعلق نهی خاص است و اخری متعلق نهی خصوصیت است اگر متعلق نهی عنوان خاصی باشد عمل فاسد است مثلا ( مثال از جانب استاد ) خواندن آیه سجده در نماز نهی شده است و این نهی خاص است چون سوره یکی از اجزای نماز است و متعلق نهی جزیی از اجزای نماز شد لذا اگر کسی نماز با سوره سجده دار بخواند نمازش باطل است اما اگر متعلق نهی خصوصیت باشد مثل خصوصیت موضع تهمت یا غصبیت یا حمام و ... در اینجا نهی مفسد عبادت نیست اما دلیل را می فرمایند که خصوصیت با خاص در باب اجتماع امر و نهی فرق دارد که بین عبادت و جزء خاص هم اتحاد وجودی و هم وحدت ترکیبی است لذا نهی از خاص سرایت به عبادت می کند چون یکی هستند اما میان خصوصیت و مخصص به این خصوصیت تباین مفهومی است گرچه هر دو با یک وجود موجود می شوند جایی که تباین و تغایر مفهومی باشد قابل حمل نیست موضوع طبیعت صلاة است و محمول ایقاع الصلاة فی موضع التهمة یا غصب است قطعا مفهوم طبیعت صلاة با واقع ساختن نماز در مکانی دو تا هستند لذا فعل صلاة مفهوم است اما ایقاع صلاة در موضع تهمت مبغوض است و وقتی متغایر بود ملاک طبیعت صلاة که محبوبیت است از بین نرفته است

اشکال استاد :

اولا : تغایر مفهومی به سه صورت است

صورت اول : تغایر دو مفهوم به قوه و فعل که اگر أحد مفهومین بالفعل و دیگری بالقوه باشد تغایر مفهومی دارند چون دو اضافه و نسبت هستند مثل پدری و پسری که بالفعل پسر است اما بالقوه پدر می تواند باشد که‌قوه و فعل حد یک وجود هستند یا مثل ماده که بالقوه اما صورت بالفعل است

صورت دوم : دوئیت مفهوم به اعتبار منشا انتزاع است مثلا فوقیت با فوق یا شرطیت با شرط که هر دو حد یک وجود است که فوقیت حد تحتیت نیست بلکه حد فوق است

صورت سوم : تغایر دو مفهوم به اعتبار لازم و ملزوم است و بینشان نسبت لزومیه است و در اینجا محال است یک وجود باشتد چون لازم و ملزوم از قبیل عرض و معروض دو وجود هستند و وحدت وجود در لوازم و ملزومات ممکن نیست لذا منظور شما از خصوصیت و خاص کدام می باشد ؟ اگر منظور شما این است که خصوصیت از لوازم متخصص است از بحث خارج شدید چون خصوصيت غصبیت یا کون در حمام یا موضع تهمت لازمه طبیعت نماز نیست و اگر منظور شما این است که نسبت بینشان قوه و فعل یا انتزاع با منشأ انتزاع است و به یک وجود موجود می شود لذا نهی در خصوصیت به متخصص سرایت می کند چون هر دو به یک وجود موجود می شوند و چیزی که به یک وجود موجود می‌شود نمی شود که هم محبوبیت و هم مبغوض باشد

ثانیا : مرحوم حاجی سبزواری ره می فرمایند تقید جزءٌ و قید خارجیٌ ، یعنی متخصص داخلی است اما خصوصیت خارجی است اگر منظور شما از تعدد بیان مرحوم حاجی است حق با شماست که متخصص و خصوصیت دو تا است که یکی محبوب و دیگری مبغوض یاشد اما اشکال آن این است که نماز در حمام حصه ای از نماز است و نماز در مکان غصبی حصه ديگري از نماز است و طبیعت با حصه و فرد یک وجود هستند مثل طبیعت انسان با فرد و حصه ای از انسان که یک وجود هستند و دو تا نشدند لذا قاعده مرحوم حاجی سبزواری ره اینجا نمی آید

ثالثا : آیا متخصص با وجود این خصوصیت صاحب اثر هست یا نه ؟ یعنی نماز با وجود خصوصیت غصبیت می توان به قصد قربت خواند ؟ اثر مال نماز محبوب است و از آن تقرب حاصل می شود و اثر مال طبیعت من حیث هی هی نیست بلکه مال وجود نماز است و اگر بگویند که از این فرد نماز قصد قربت حاصل می شود درست نیست لذا نهی در عبادت عقلا مستلزم فساد است

logo