1403/10/02
بسم الله الرحمن الرحیم
مصادیق دیگر اجتماع امر و نهی
موضوع: مصادیق دیگر اجتماع امر و نهی
جلسه 47
یکی از مصادیق اجتماع امر و نهی ، نوافل نمازهای واجب است ( نوافل مبتدئه ) مثل نافله نماز صبح که امر دارد اما بعد از نماز صبح نهی دارد آیا می شود نافله را بعد از نماز صبح خواند یا مثلا نافله بعد از نماز عصر نهی دارد یا نافله وقت طلوع شمس یا نافله غروب شمس ، نافله قبل از زوال پس در این موارد اجتماع امرو نهی شده است مرحوم آخوند ره جواب داده بودند که روایات مانعه و ناهیه حمل بر کراهت می شوند که نهی تنزیلی است نه تحریمی و وجه آن این است که این گونه نواهی بخاطر وجود یک عنوان ارجحی است که ملازم با ترک است و عنوان ارجح همان استحباب است و ترک عمل مکروه است لذا آن عنوان ارجح که عمل مستحبی است باعث می شود که آن نوافل در وقت خودش خوانده شود و در غیر وقت ترک شود لذا اگر خوانده شود مکروه است یعنی به آن ثواب نمی رسیم
نظر استاد : روایات ناهیه اشاره به کراهت ندارد بلکه اشاره دارد که ترک نوافل در غیر وقت مصلحت اکیده دارد لذا استحباب ترک ملازم با استحباب فعل است و دیگر اجتماعی پیش نمی آید
یکی دیگر از مصادیق اجتماع امر و نهی صلاة در حمام است و جهت اینکه اجتماع امر و نهی است این است که صلاة در حمام مندوحه دارد یعنی می شود در غیر حمام هم خواند و جوابهایی داده شده است.
جواب اول : همان جواب معروف است که صلاة در حمام اگر چه نهی دارد که لا تصل فی الحمام که نهی بر کراهت می شود و همان اقلییت ثواب است
جواب دوم از استاد : مصلحت ترک با مصلحت فعل لازم و ملزوم همدیگر هستند لذا نهی در صلاة در حمام اشاره به وجود مصلحت در ترک دارد یعنی اشاره به یک عنوان ارجحی دارد که آن منطبق با ترک این نماز در این مکان است
جواب سوم : از مرحوم نائینی ره و خویی ره که نهی از نظر دلالت سه قسم است ، اول دلالت نهی ارشادی است مثل ارشاد به مانعیت مثلا می فرماید لا تصل فی ما لا یوکل لحمه ، این نهی لا تصل تحریمی نیست چون این نهی نفسی است و پوشیدن ما لا یوکل لحمه حرمت نفسی ندارد یعنی اگر کسی این لباس را بپوشد عذاب می شود این چنین نیست بلکه ارشاد به این است که این لباس مانع صحت نماز است و موجب ابطال نماز است که دیگر اجتماع امر و نهی نداریم ، دوم که نهی تحریمی است ولی جلوی ترخیص شرعی یا عقلی را می گیرد و در اینصورت ادله نافیه مقیِّد اطلاق ادله اوامر است مثلا خدا فرمود اقیموا الصلاة که مطلق است که شامل می شود همه افراد نماز در هر مکان و زمانی و از طرف دیگر فرمود لا تصل فی المغصوب که از اطلاق امر بنا بر نقلی ترخیص شرعی می فهمیم و بنابر نقل دیکر ترخیص عقلی یعنی عقل می گوید هر حصه ای از صلاة را اجازه داری بخوانی حال آن حصه مدرسه و خانه یا مسجد باشد وقتی نهی با تصل فی المغصوب بدست ما رسید می فهمیم أین نهی تشریعی و تحریمی است لذا جلوی ترخیص این حصه و این فرد از صلاة را می گیرد و اینجا اجتماع امر و نهی می شود مثل صل و لا تصل فی الحمام در اینجا نهی نمی تواند جلوی ترخیص اطلاق امر را بگیرد لذا کسی که در حمام است و می تواند نماز بخواند ما ناچاریم این نهی را حمل کنیم بر مرجوحیت پس نماز صحیح است چون امر اقیموا الصلاة بر این نماز تطبیق می کند ولی مکروه است چون متصف به عنوان مرجوح شده است لذا این کراهت دارد
یکی دیگر از مصادیق اجتماع امر و نهی صلاة درموضع تهمت است در روایات ما نهی آمده گاهی می گوید اتقوا من مواضع التهمة و گاهی در موضع تهمت نماز نخوانید تارة متعلق امر با متعلق نهی متحد نیست اینجا اجتماع ضدین لازم نمیآید و اخری متعلق امر با متعلق نهی یک وجود است در اینجا اجتماع ضدین لازم می آید و مساله اجتماع امر و نهی وارد این بحث می شود ، کون در مواضع تهمت منهی عنه است نماز در مکان تهمت آیا از نظر وجود یک وجود است یا نه ؟ یعنی هم نماز می خواند و هم دارد در مکان تهمت این نماز را می خواند اینجا می شود اجتماع امر و نهی چون یک وجود است و از یک طرف لا تصل فی موضع التهمة و از یک طرف اقیموا الصلاة دارد پس اگر کسی از نظر وجود متحد می داند احتماع امر و نهی لازم میآید
در اینجا راه حلهایی داده شده است :
راه حل اول : نهی ارشاد به مانعیت باشد یعنی این نماز در موضع تهمت نماز و فردی از طبیعت صلاة است اما نسبت به موضع تهمت مانعیت دارد در اینجا اگر این نهی تنزیهی باشد نماز صحیح است و اگر این نهی تحریمی باشد نماز باطل است مثل لا تصل فی ما لا یوکل لحمه میشود ولی این نهی ارشاد به مانعیت نیست بلکه نهی تنزیهی است لذا حمل بر مرجوحیت می شود یعنی این حصه از نماز یا ثواب ندارد یا ثوابش کم است