1403/09/05
بسم الله الرحمن الرحیم
ادله مرحوم نائینی بر جواز اجتماع امر و نهی
موضوع: ادله مرحوم نائینی بر جواز اجتماع امر و نهی
جلسه 38
مرحوم نائینی ره با نُه مقدمه ثابت میکند که اجتماع امر و نهی جایز است از آنجایی که بخشی از مقدماتش را از مرحوم آخوند ره در کفایه گرفت آنها را اشاره نمیکنیم و به آن مقدماتی که در کفایه ندارد اشاره میکنیم ، در مقدمه سوم در اجود التقریرات [1] می فرمایند عناوین بر دو قسم است یک مبادی مثل صلاة و غصب ، دوم مشتقات مثل مصلی ، ترکیب اتحادی در مبادی قابل تعقل نیست و در مشتقات هم ترکیب انضمامی است وقتی در مشتقات ترکیب انضمامی بود اجتماع امر و نهی اجتماع ضدین نمی شود و ممتنع نیست
توضیح
مقدمه فوق : مبتنی بر سه امر است
امر اول : مشتقات با مبادی ( مصادر ) از نظر ما بالاشتراک و افتراق فرق دارند که در مبادی اشتراک و امتیاز نیست چون بسیط است و حمل بر ذات نمی شود که بگوییم زید ضرْب وقتی مبدا بسیط بود حیث اشتراک و امتیاز ندارد مثلا عقل یا ضرْب بسیط است اما مشتقات مثل عالم ، مصلی هم مابالاشتراک و ما بالامتیاز دارد مثلا کسی هم عالم است و هم عادل این میشود ما به الاشتراک ولی شخص دیگری عادل است اما عالم نیست و دیگری عادل هست ولی بیسواد است
امر دوم : افتراق بین مبادی و مشتقات این است که مبادی بشرط لا است اما مشتقات لا بشرط است ، بشرط لا یعنی مبدا که إبای از حمل بر ذات دارد پس بشرط لای از حمل است مثلا صلاة و غصب مبدأ است و بشرط لا است یعنی نه صلاة قابل حمل بر غصب و نه غصب قابل حمل بر صلاة است که گفته شود الغصب صلاة و همچنین قابل حمل بر ذات نیست که گفته شود زید غصب به خلاف مشتقات که لا بشرط هستند یعنی حمل می شود مثل می توان گفت زید قاصر یا زید مصلی نتیجه ای که از این امر گرفته می شود این است که در مبادی ترکیب اتحادی نیست چون إبای از حمل دارد و بشرط لا است اما در مشتقات ترکیب هست و قائل حمل است آنهم ترکیب انضمامی که ترکیب اتحادی مثل جنس و فصل و ترکیب انضمامی مثل ماده و صورت یا اعداد با همدیگر
امر سوم : در مبادی هر مبدئی با مبدا دیگر جمع نمی شود لذا ماهیت مبدأ جدای از ماهیت مبدأ دیگر است به طوری که از هم جدا هستند اما هرگز ماهیت به تمام خصوصیت از بین نمی رود بلکه محفوظ است منظور ایشان این است که صلاة و غصب مبدا است و دو ماهیت با دو خصوصیت جدا از هم هستند و هرگز قابل اتحاد نیستند اما صلاة در دار غصبی و در مسجد و .... یک ماهیت هست لذا یک مبدأ هر کجا باشد ماهیت ایا تمام خصوصیات باقی است نتیجه گرفته می شود که نماز در دار غصبی با نماز در مسجد فرقی نداد چون جامع اجزا و شرایط است و وجهی برای بطلان نیست چون اگر متحد بشود لازمه آن این است که صلاة در مسجد یا خانه نداشته باشیم و حقیقت صلاة همان صلاة در دار غصبی وقتی اتحاد نشد نهی از غصب سرایت به صلاة نمی کند و حفظ می شود
سوال : کسی که در خارج نماز می خواند نماز او مرکب شده از اجزا و شرایط و غصب
جواب : اگر کسی این اتحاد را قبول کند صغری باب تعارض می شود و به باب تعارض میرود که آیا تساقط که بدون تکلیف است و اگر تساقط نشد و مرجح نبود نهی ترجیح داده می شود ولی ما می گوییم اتحادی نیست اینجا ترکیب انضمامی می شود که در ترکیب انضمامی یکی محبوب و دیگر مبغوض می باشد و صغری باب تزاحم می شود و بحث ملاکات می شود که تارة مندوحه است که میتواند از مکان غصبی به مکان مباح برود اینحا باید دید کدام اهم است و اخری مندوحه نیست که اینجا بحثی نیست مثل کسی که زندانی است