1403/08/20
بسم الله الرحمن الرحیم
اشکالات بر تقریر مرحوم نائینی
موضوع: اشکالات بر تقریر مرحوم نائینی
اشکالاتی بر تقریر کلام مرحوم نائینی ره وارد شده است ایشان فرمودند از اطلاق امر نمی توان نماز در دار غصبی را تصحیح کرد چون عقلا ممنوع است در جایی که نهی است امر به اطاعت شود امر به اطاعت در جایی است که قدرت شرعی برای انجام عمل باشد اما در اینجا قدرت شرعی بر انجام عمل نیست چون نهی لا تغصب انزجار می آورد با این وجود انزجار ، اگر بعث شود انبعاث محال است واقع شود
اشکال استاد : کسی که قائل به جواز است می گوید حرمت غصب سرایت به نماز نمی کند چون دو وجود است و وقتی حرمت سرایت نکند نماز شرعا مقدور است لذا وجهی ندارد که عقل قائل به امتناع و استحاله شود چون اطاعت از مقدور عقلاً مقدور است وقتی عقلاً مقدور بود شرعاً جایز است بله بر مبنای کسی که قائل به سرایت حرمت غصب به نماز است امر به امتثال و اطاعت امر به غیر مقدور است اما جوازی که قائل به سرایت نیست میگوید صل به عنوان صلاتیت و لا تغصب به عنوان غصبیت دو چیز است و به همدیگر سرایت نمیکنند پس از نظر اطلاق امر میتوانیم نماز در دار غصبی را بنابر بر جوازی تصحیح کنیم و مانعی ندارد
اما فرمودید امر ترتبی در اینجا نیست چون امر ترتبی مشروط به این است که تحصیل حاصل لازم نیاید و طلب ضدین هم نشود مثلاً اگر ازاله نکند و نماز بخواند این نماز امر ترتبی دارد چون در تزاحم بین امر به نماز و امر به ازاله میتواند نماز نخواند و ضد دیگر ازاله را انجام دهد مثلاً خوردن و هم میتواند نه نماز بخواند و نه ازاله کند لذا امر ترتبی در جایی است که طلب ضد نباشدو تحصیل حاصل لازم نیاید نماز در دار غصبی طلب ضدین است و امر ترتبی ندارد این حرف مرحوم نائینی ره بود ، به نظر ما به در اینجا امر ترتبی جاری است چون نماز یک امر اعتباری است و امر اعتباری تصرف درغصب ایجاد نمیکند لذا آنچه مایه تصرف است کون در مکان غصبی نیست این کون و این بودن ضد غصب است اما نماز که ضد غصب نیست ولی این کون نه خود نماز است و نه ضد نماز و نهی از کون در غصبی شده لذا اگر معصیت کرد نماز را بخواند نه تحصیل حاصل و نه طلب ضد لازم میآید چون کون نماز و ضد نماز هم نیست و با نماز هم جمع میشود لذا این نماز نماز نه مصداق کون است تا تحصیل حاصل لازم بیاید و نه مصداق ضد است تا اجتماع ضد لازم بیاید پس نماز امر ترتبی دارد
کلام سوم : ایشان این بود که نماز در دار غصبی ملاک ندارد چون نماز توأم با قبح فاعلی است وقتی عبادتی را با قبح فاعلی انجام دهد آن عبادت مقرب نیست و آن عمل به قصد قربت انجام نمیشود این کلام ایشان از دو جهت اشکال دارد
جهت اول : صلاة با غصب دو وجود هستند حرمت غصب به وجوب صلاة اتحاد پیدا نمیکند لذا هر کدام تاثیر خاص خودش را دارد وقتی دوتا تاثیر شد دو تا اثر میشود لذا وجهی ندارد نماز مقرب نباشد
جهت دوم : اینکه قبح فاعلی همه جا مضر نیست مثلاً اگر در نماز نگاه به زن نامحرم کند قبح فاعلی دارد اما نماز باطل نیست چون قبح فاعلی در جایی مضر است که بین دو چیز اتحاد واقع شود اما در جایی که ملازم باشد قبح فاعلی مضر عبادت نیست نماز با نگاه به نامحرم متحد نیست چون اتحاد در جنس و فصل است پس نماز و نظر به نامحرم تباین دارد دو تا مقوله مختلف هستند و مقولات متباینات هستند و غیر قابل اتحاد بله بین نماز در مکان غصبی و غصب ترکیب انضمامی است و اتحادی نیست آن کسی که قائل به جواز است میگوید در ترکیب انضمامی نماز صحیح است چون غرض مولا را تامین میکند نماز جامع اجزا و شرایط است و طبیعت صلات به این فرد منطبق است لذا گفته شد انطباقش به نماز قهری است و و اجزاء عقلی است
تا اینجا ده مقدمه بود که مرحوم آخوند ره ذکر کرد قول اساسی در مسئله اجتماع امرو نهی سه قول است ، قول اول : مشهور است چون قائل به امتناع اجتماع امر و نهی هستند قول دوم عده قائل به جواز هستند و قول سوم تفصیل داده شد که عقلاً اجتماع امر و نهی جایز اما عرفاً ممتنع است اما قول اول ادله ای ذکر فرمودند و مرحوم نائینی ره می فرماید متینترین ادله دلیلی است که مرحوم آخوند در کفایه آورده و باید به این دلیل اکتفا کرد