< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/نسخ الوجوب /مبانی/ اشکالات/ الدرس 94

 

( اوامر - آیا با رفتن وجوب ، جواز هم باقی می ماند یا نه ؟ - بحث مقام ثبوت و اثبات - نظر استاد - صور ادله حاکم و محکوم )

بحث در این بود که اگر دلیل ناسخ حکم به وجوب دلیل منسوخ را بردارد اصل جواز باقی است یا نه؟ در سه مقام بحث می شود درمقام ثبوت نظر ما جواز بود

اما مقام دوم اثبات است که آیا ادله نسخ دلالت بر بقای جواز می کند یا نه ؟ مثلا آیه ای که می فرماید جزیه بگیرید و مشرکان در صورت مصالحه با مسلمانان باید جزیه بدهند آیا دلالت دارد که کشتن آنها جایز است یا نه ؟

مرحوم آقا ضیاء ره قائل به جواز شدند و دلالت را از راه نص و ظاهر اثبات کرد چون قاعده نص و ظاهر این است که ظاهر حمل بر نص شود که ظاهر رها شود و اخذ به نص شود دلیل منسوخ یک ظاهری و یک نصی دارد ظاهر آن این است که شدت اراده وجوب قتل مشرکین برداشته شد و نص این است که اصل حکم به قتل مشرکین از بین نمی رود پس نص در اصل اراده است و قاعده این است که بوسیله نص رفع ید از ظهور می شود مثلا صل صلاة نافلة این دلیل ظاهر در وجوب نماز نافله است بعد از این وارد شد لا باس بترکها که ترک نافله اشکال ندارد و این نص در جواز است که بخاطر نص دلیل ناسخ رفع ید از ظاهر می کنیم پس اصل رجحان باقی است لذا وقتی وجوب نسخ شد استحباب باقی است یا وقتی حرمت نسخ شد کراهت باقی است و هرگز دلیل ناسخ تمام وجود دلیل منسوح را از بین نمی برد

اشکال مهمی را ایشان جواب می دهند که قاعده ناسخ و منسوخ با قاعده نص و ظاهر فرق می کند نص و ظاهر در باب تعارض خبرین است در آنجا وقتی می خواهند خبرین متعارضین را جمع بکنند به نص و ظاهر جمع می کنند چون ملاک در باب تعارض اقوائیت است و نص از ظاهر اقوای است لذا ظاهر را بر نص حمل می کنند اما در اینجا بحث حاکم و محکوم است دلیل ناسخ حاکم بر دلیل منسوخ است لذا حاکم اثر محکوم را بر می دارد چون مدار بر قوت و ضعف نیست لذا اگر دلیل حاکم اضعف بر دلیل محکوم هم باشد باز هم دلیل حاکم بر محکوم مقدم است مثلا ظاهر اسد در حیوان مفترس است و این ظهور وضعی است رأیت اسدا یرمی ظهور وضعی در حیوان مفترس است اما ظهور اطلاقی رمی در رجل شجاع است از ظهور وضعی رفع ید می شود و به ظهور اطلاقی عمل می شود با اینکه ظهور اطلاقی اضعف از ظهور وضعی است پس دلیل حاکم مقدم بر دلیل محکوم است و معنای حکومت این است که دلیل حاکم ناظر بر دلیل محکوم است و احد الدلیلین بر دلیل دیگر ناظریت دارد و ناظریت قوت و ضعف ندارد و باید دید چه نظری دارد در بحث قتل مشرکین نظرش این است که جنگ بین مسلمانان با مشرکین در این زمان که تثبیت حکومت اسلامی است جایز نیست چون مشرکین مثل بقیه مسلمانان در امنیت هستند و لذا دلیل ناسخ حاکم بر دلیل منسوخ است و قاعده نص و ظاهر در حاکم و محکوم جاری نمی شود

البته حاکم دو صورت دارد تارة دلیل حاکم تمام مراتب دلیل محکوم را نظر دارد و هیچ مرتبه ای از مراتبش را باقی نمی گذارد و اخری نظر به بعض مراتب محکوم دارد و قاعده حاکم و محکوم جزء قسم اول است اما در قسم دوم می شود بحث شدت و ضعف را مطرح کرد که دلیل حاکم شدت را بر می دارد اما اصل جواز باقی است چون دلیل ناسخ همه مراتب دلیل منسوخ را بر نداشت حال ظهور عرفی نسخ به نظر ایشان این است که دلیل ناسخ جمیع مراتب دلیل منسوخ را بر می دارد پس قتل مشرکین حرام است مگر که آنها وارد جنگ شوند

نعم اگر دلیل ناسخ مجمل بود یعنی نمی دانیم تمام مراتب دلیل منسوخ را نسخ کرد یا بعض مراتب آن را ، در اینجا باید به قدر متیقن از دلیل ناسخ مراجعه کرد و آن این است که فقط شدت را بر می دارد و اصل جواز و رجحان باقی است اما یک اشکالی به ایشان وارد می شود که رفع شدت در صورتی است که دوران بین اقل و اکثر شود که در دوران بین اقل و اکثر به قدر متیقن اکتفا می شود اما شدت و ضعف ، اقل و اکثر نیست بلکه مراتب تشکیکی است و اقل و اکثر به مقدار و کمیّات است

نظر استاد : دلیل ناسخ تمام مراتب دلیل منسوخ را بر می دارد چون :

اولا : نسخ رفع نیست بلکه دفع است یعنی پایان عمل حکم است و پایان کشتن مشرکین تا زمان آیه ذمه و مصالحه است لذا نمی شود که در پایان برخی از مراتب حکم باقی باشد

ثانیا : دو عنصر زمان و مکان در نسخ احکام دخیل است و لذا در اصول بحث می شود که روایات امامان معصوم علیهم السلام همانطور که مخصص حکم است ناسخ هم می تواند باشد یا نه ؟ که برخی می گویند از باب تقیه می شود اما برخی می گویند مطلقا نمی شود ، در اینجا بین دلیل ناسخ و منسوخ فاصله زمانی است مثلا کشتن مشرکین اوایل هجرت است و هفت سال بعد آیه جزیه آمد لذا در این فاصله نشان می دهد که همه آن بر داشته شده است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo