< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/02/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأوامر/متعلّق الأوامر و النواهي /مبانی و اشکالات/ الدرس 91

 

بحث ما درباره تعلق اوامر به طبایع یا افراد بود وچهار مبنا نقل شد

اما مبنای پنجم مرحوم محقق اصفهانی در نهایة الدرایه : متعلق طلب موجود حقیقی بوجود فرضی است برای اثبات این مطلب سه مقدمه ذکر می کند

مقدمه اول : همانطوری که عقل قدرت دارد ماهیت به حمل اولی را ادراک کند همچنین قدرت دارد ماهیت به حمل شایع را هم ادراک کند مثلا الانسان انسان حمل اولی است اما زید انسان حمل شایع است هر دو در محدوده ادراک عقلی است و عقل هر دو را درک می کند ، حمل اولی حمل مفهوم بر مفهوم است مثل مفهوم انسان بر مفهوم انسان و حمل شایع حمل مفهوم بر مصداق است مثل زید انسان

مقدمه دوم : متعلق طلب بر طلب تقدم طبعی دارد مثل تقدم واحد بر اثنین و لذا امر و طلب بعد از وجود متعلق است و متاخر از متعلق خودش می باشد شاهدش این است که ممکن است اکل و شرب باشد ولی طلب و امر نباشد لذا تقدم متعلق طلب بر طلب ، تقدم طبعی است

اما ایشان اشکالی می کند و راه حل می دهد :

اشکال : چطور مقوم طلب است درحالی که تقدم متعلق بر طلب است اگر مقوم وجود متعلق ،طلب است چگونه متعلق طلب بر طلب مقدم می شود و این معقول نیست

حلش این است که ممکن است یک شی در تقدم طبعی، مقدم باشد ولی در وجود تقدم نداشته باشه بلکه در وجود هر دو بوجود واحد موجود باشد مثلا در وجود اثنین واحد هم می باشد در عین اینکه واحد تقدم طبعی بر اثنین دارد

مقدمه سوم : حقیقت طلب دو چیز است یکی فقدان و دیگری وجدان چون طلب حقیقتی است که به چیزی تعلق می گیرد که دو جهت داشته باشد هم مفقود من جمیع الجهات نباشد چون معدوم است و معدوم محال است طلب چیزی واقع شود از آنطرف هم واجد من جمیع الجهات هم نباید باشد چون واجد من جمیع الجهات ،فعلی من جمیع الجهات است و طلب یک امر فعلی طلب حاصل است و اشکال تحصیل حاصل لازم می آید پس باید متعلق طلب از یک جهت فاقد بعضی از مسائل و بعضی از مشخصات و لوازم باشد و از جهت دیگر واجد بعضی دیگر باشد لذا می گوییم متعلق طلب دو تا حیث دارد یکی حیث وجدان با ابن حیث صلاحیت داشته باشد که با طلب و مطالبه وجود محقق شود و دوم حیث فقدان که با این حیث قابلیت داشته باشد که طلب بشود چون طلب به معنای خواستن است و خواستن به چیزی تعلق می گیرد که بشود موجود شود بتوانیم، بخواهیم و مطالبه کنیم

لذا از این سه مقدمه نتیجه می گیریم : که خاصیت طلب هم وجود فرضیش باید لحاظ شود و هم وجود حقیقی اش پس متعلق طلب ، فرض وجود موجود خارجی است ، هم او را اراده می کنیم و شوق و اراده به او تعلق می گیرد و هم قابل لحاظ است متعلق طلب موجود است به حمل شایع به وجود فرضی

چون در مقدمه اول گفته ایم که عقل قدرت دارد و هر دو را درک کند هم حمل شایع را ،هم حمل اولی را و هم وجود فرضی را و هم وجود حقیقی را ، اینکه ما قائل به وجود فرضی تنها نشده ایم بخاطر این است که قضییه طبیعیه عقلیه ذهنیه درست نشود مثلا الانسان نوع یک قضییه ذهنیه است و متعلق اراده تشریعیه نمی شود چون فقط در محیط ذهن است و وجود حقیقی ندارد لذا متعلق اوامر آن طبیعتی است که هم وجود حقیقی داشته باشد و هم وجود فرضی

سوال : منظور از وجود فرضی طبیعت چیست ؟

جواب : مشخصات و عوارض و لوازم وجود فرضی طبیعت است وقتی متعلق طلب وجود حقیقی فرضی شد ،لازمه اش این است که مولا و آمر کاری به خصوصیات ندارد ، خصوصیات ماهیت شخصیه اندو متعلق طلب طبیعت است ،خصوصیات خارج از طبیعت است چون ماهیت شخصیه افراد هستند امارات تشخص در خارج خصوصیات اند و ما به دنبال خصوصیات نیستیم بلکه به دنبال وجود حقیقی هستیم

و آن مشخصات و خصوصیات وجود فرضی هستند شارع مقدس وقتی امر به صلاة می کند و از یک طرف حقیقت صلاة را می خواهد و از طرفی دیگر لوازم و مشخصاتش را هم در عالم لحاظ ،لحاظ می کند بوجود فرضی

پس تا حالا مبانی پنج مبنا شد :

اول : مرحوم آخوند ره که متعلق طبیعت وجود سعی است

دوم : مرحوم نائینی ره که متعلق طبیعت ، طبیعت منطقی است یعنی الحق ان الطبیعی یوجد بوجود افراده پس متعلق طلب افراد هستند نه نفس طبیعت

سوم : مرحوم بروجردی ره که متعلق طلب مفهوم وجود ذهنی طبیعت است

چهارم : مرحوم آقا ضیاءالدین ره که متعلق طلب صور ذهنیه و عنوانین است

پنجم : مرحوم محقق اصفهانی ره که متعلق طلب وجودحقیقی فرضی اشیا است ، وجود حقیقی طبیعت است وجود فرضی، مشخصات و لوازم است مثل مکان و زمان

نظر استاد : به تبع آقای مطهری و فلاسفه میگوییم که شما خلط کردید بین طبیعت عقلی و عرفی ، اصول و فقه کاری به طبیعت عقلی ندارد اینجا ماهیات اعتباری است

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo