« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1403/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

مسله هشتم//مساله 8

موضوع: مساله 8 // مسله هشتم

 

مسئله هشتم : خون اسود و احمر از صفات خون حیض است و فرقی بینشان نیست مثلاً اگر زنی سه روز خون سیاه ببیند و سه روز دیگر خون سرخ ببیند و بقیه را خون زرد ببیند ، شش روز را حیض قرار می‌دهد چون فرقی بین خون سیاه و سرخ نیست در توضیح این متن سید ره عرض می‌شود که بین فقها اختلافی است که دم احمر مثل دم اسود حیض است یا نه ؟ دو قول است

قول اول : حیض نیست و پاکی و طهر است اما اسود حیض است مرحوم محقق در کتاب معتبر[1] می‌فرمایند لو رأت ثلاثة اسود و ثلاثة احمر ثم اصفر و تجاوزت و الحیض هو الاسود

قول دوم : مشهور بین فقها که می‌گویند دم احمر همان رنگ ضعیف شده اسود است و اسود رنگ قوی نسبت به احمر دارد و این دو خون مساوی هستند و فرقی بینشان نیست

نظر استاد : آنچه مهم است مراجعه به روایات است اما در روایات یک سلسله اخبار در باب صفات دم حیض وارد شده مثل صحیحه حفص ابن بختری ، مرسله یونس و .... که دلالت می‌کنند بر اینکه دم اسود حیض است مخالف با دم استحاضه است چون دم استحاضه سرد است و زرد و در این روایات اشاره‌ای به دم احمر نشده فقها و محدثین دم احمر را ملحق به دم اسود کردند چون اسود معنای وسیعی دارد و شامل احمر هم می‌شود رنگ سرخ یکی از انواع رنگ سیاه است ولی از قسم ضعیف شده آن است چون رنگ سرخ را نمی‌توان تحت رنگ زرد داخل کرد و منظور اهل بیت علیهم السلام و فقها از رنگ اسود رنگ قیر نیست و نمی‌خواهند بگویند مثل قیر سیاه است لذا همان شدت سرخی است پس رنگ سرخ اگر شدید شد به آن اسود اطلاق می‌شود این تعبیر فقها است و شاهد بر این تفصیل روایت است که درباره خون سفید آمده که گفته شده که خون سفید چرک است و خون نیست

سوال : این حدیث چگونه شاهد است بر اینکه خون سرخ همان سیاه است و نه زرد و داخل در اسود است ؟

وجه شهادت این است که احمر مقابل اصفر است چون خون بیاض از نظر روایات چرک نامیده می‌شود و خون نیست پس احمر در مقابل بیاض نیست بلکه در مقابل اصفر است لذا تحت اسود می‌رود ، به نظر ما یکی از وجوهی که می‌توان نظر مشهور را مساعدت کرد آن کلمه ادبار و اقبال در روایت مرسله یونس است چون از ظاهر این دو کلمه شدت و ضعف فهمیده می‌شود شدت سرخی اقبال است و سرخی ضعیف ادبار است جنس غریبشان لونیت است و مشترک بین احمر و اسود است پس از نظر عرف رنگ مراتبی دارد یک مرتبه سرخی شدید است که اسود می‌باشد و مرتبه ضعیف آن احمر باشد اما رنگ اصفر از مراتب نیست و داخل شدت و ضعف نمی‌آید بلکه اصفر داخل تغییر و تبدل است یعنی وقتی که رنگ کاملاً تغییر کند نه سیاه و نه سرخ است که کاملاً تبدیل و عوض می‌شود و به آن رنگ زرد می‌گویند مثل اینکه سرکه متبدل به شراب می‌شود یا آب بخار می‌شود و یا لباس در اثر سوختن هیزم خاکستر می‌شود و تبادر عرف هم همین است و انس ذهن مردم هم همین است که به سرخ همان سیاه ضعیف می‌گویند

نعم : که در مرسله یک کلمه‌ای امام علیه السلام دارند که ناقض معنایی است که ما درباره مراتب خون گفتیم ( که یک مرتبه اسود و یک مرتبه احمر است ) که پیامبر فرمودند تغیّر لونه من اسود الی غیره و ذلک ان دم الحیض اسود ، پیامبر فرمودند رنگ خون حیض از سیاهی به غیر سیاهی تغییر می‌کند و آن خون سیاه حیض است اما خون متغیر حیض نیست این بیان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ظاهر در اماریت دم اسود برای حیض است و منحصراً خون سیاه را اماره برای حیض بودن زن می‌داند ولی احمر را نمی‌داند ، فقها فرمودند این کار پیامبر صلی الله و سلم متخصص به روایات صفات نمی‌شود چون روایات صفات هم اسود و هم احمر را اماریت برای حیض می‌داند و اگر تخصیص بخورد معنایش این است که فقط اسود اماریت برای حیض دارد و بقیه صفات اماریت برای حیض ندارند اما باعث می‌شود که روایات صفات مجمل بشود و نتوانیم از اطلاق روایات استفاده کنیم برای مراتب مثلاً احمر را هم داخل در صفات حیض بکنیم این نمی‌شود لذا به خاطر این اشکال فقها ما هم کلمه یزائده آورده‌ایم گفته‌ایم ادبار و اقوال دو کلمه هستند که شامل مراتب می‌شوند و می‌تواند فتوای مشهور را تقویت کند ولی به خاطر این اشکال یدلُّ نگفتیم

 


[1] معتبر جلد ۱ ص۲۰۵.
logo