« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1403/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

قول صاحب ریاض بر حیض مبتدئه

موضوع: قول صاحب ریاض بر حیض مبتدئه

جلسه 50

درباره مبتدئه اقوال دیگری هم هست یکی از آن اقوال قول صاحب ریاض است که اگر زن مبتدئه سه یا چهار ماه خون ببیند و هر ماهی هفت روز را حیض قرار بدهد اینکه برخی گفته اند مخیر است بین سه و هفت و ده به نظر ما قبول نیست بلکه وظیفه مبتدئه این است که هر ماه هفت روز را حیض قرار دهد وبقیه ایام غسل کند و نماز بخواند اما دلیل ایشان

 

اول : اگر در دو موثقه ابن بکیر آمده که در ماه اول ده روز را حیض و. بقیه ماه ها سه روز حیض قرار دهد به نظر ما مربوط به دور اول است و ارتباطی به دور بعدی ندارد یعنی فقط در همان ماه اول می تواند ده روز قرار دهد اما ماه های بعدی باید هفت روز قرار دهد پس ایشان ظاهر موثقه ابن بکیر را منصرف به دور اول می داند

 

دوم : در این دو تا موثقه ده روز بر سه روز مقدم شده یعنی ماه اول را ده روز حیض قرار دهد و ماه‌های بعدی را سه روز حیض قرار دهد و غیر از اسکافی فقیهی ندیدم که به این حدیث عمل کند و فقها اعراض کرده اند لذا هیچ الزامی برمبتدئه نیست که حتما ماه اول را ده روز و بقیه را سه روز قرار بدهد بلکه می تواند ماه اول را سه روز و ماه چهارم را ده روز قرار بدهد اگر خون مستمر باشد لذا روایت شاذ است

 

سوم : جمع بین مرسله و دو موثقه ابن بکیر از سوی مشهور شاهدی ندارد وقتی شاهدی نداشت این جمع بلا دلیل است و حجت نیست و جمع مشهور این بود که مبتدئه دائم الدم است و مخیر است بین اینکه سه روز حیض قرار دهد یا هفت روز و یا ده روز که این جمع درست نیست چون شاهد ندارد لذا حق این است که از همان اول هر ماه هفت روز را حیض قرار دهد

 

اشکال استاد : اما دلیل اول این بود که دو موثقه اختصاص به دور اول دارد به نظر می رسد است اختصاص دادن درست نیست چون

اولا : امام از باب مثال فرمودند نه از باب انحصار فرمودند که اگر مبتدئه اول ماه خون ببیند و خون مستمر باشد تا ده روز صبر کند این به این معنا نیست که این حکم مال ماه اول است

 

ثانیا : اگر تنزل بکنیم که این مثال نبوده و روایت سماعه و روایت خزّار این دو کافی است چون در این دو روایت مبتدئه را مخیر بین سه و ده کرد مطلقا یعنی در جمیع ادوار

 

ثالثاً : صحاب و فقها فرقی بین دور اول و دور های بعدی در فتوا نگذاشتند و شما از کجا آورده‌اید

 

اما دلیل دوم که فرمودید تقدیم ده بر سه مورد عمل هیچ یک از فقها نیست لذا فقها اعراض کرده اند جواب ما این است که اگر امام علیه السلام عدد ده را جلو انداختند به خاطر ایام استظهار بود و قبلاً بحث شد که ایام استظهار ممکن است یک یا دو یا سه روز باشد و همواره منتظر می‌ماند تا ببیند خونش قطع می‌شود یا نه طبیعتا از ده روز که متجاوز کرد استحاضه است و ایام استظهار ندارد

 

اما دلیل سوم که فرمودید جمع مشهور شاهدی ندارد این هم از نظر ما مردود است چون هم اجماع و هم تبادر و هم سیاق فقه شاهد است که انس ذهن زنان به سمت حیض بین سه و هفت و ده است و همین انس بهترین شاهد است که اگر فقها حکم به تخییر کردند درست است

 

اما بقیه اقوال به قول فاضل هندی در کشف اللثام چهار ده قول است و متشطط هستند چون بعضی از این اقوال گوینده آن مجهول و بعضی فاقد دلیل و بعضی مجمل هستند لذا با وارد شدن در این‌ها چیزی به دست نمی‌آید بلکه اقوی قول مشهور است که بین سه و هفت و ده مخیر است و تخییر ابتدایی است و می‌خواهد عادتش را برای ماه‌های بعدی تعیین کند و مرحوم محقق ثانی ره می‌فرماید اینکه اختیار بکند در هر ماهی همان اختیار که کرده است را انجام دهد یعنی اگر ده روز اختیار کرده بقیه را همان ده روز و قس علی هذا

 

اما در مورد ناسیه : زنی که هم وقت و هم عدد حیض را فراموش کرده است و باید به تمییز یعنی صفات حیض رجوع کند که هر مقداری که اسود بود حیض قرار دهد و هرچه اصفر بود استحاضه قرار دهد و ادعای نفی خلاف شد و روایات سنن مؤید است که منظور همان مرسله یونس بوذ که در آنجا کلمه ادبار و اقبال آمده اقبال یعنی خونی که واجد صفات حیض است و ادبار یعنی خونی که فاقد صفات حیض است لذا امام فرمودند ناسیه به تمییز رجوع می‌کند اتفاقاً ادله تمییز همین جاها است یعنی روایات صفات اطلاق دارد ناسیه را شامل می‌شود پس هم تمییز اماریت دارد و هم عدد که تمییز مقدم است بر عدد و اماریت صفات مقدم است بر عدد

logo