1403/10/03
بسم الله الرحمن الرحیم
حکم دم مبتدئه در صورت نداشتن اقارب
موضوع: حکم دم مبتدئه در صورت نداشتن اقارب
جلسه 48
اگر مبتدئه خویشاوند نداشت در صورتی که صفات حیض را نداشته باشد مخیر است بین اینکه هر ماه سه یا شش یا هفت روز را انتخاب کند و دلیل مشهور جمع بین نص و ظاهر است که هر کدام نص در عدد خاص و ظاهر در عدم تعین مقدار دیگر است که ظاهر رها می شود و نص را حفظ می کنیم که سه و شش و هفت است و لذا حکم به تخییر بین این عدد ها می شود.[1]
اشکالاتی بر این جمع وارد شده است :
اول : مرسله یونس نص است و ظاهر ندارد چون صریحا امام به مبتدئه می فرمایند تحیَّضی فی کل شهر فی علم الله ستة او سبعة ایام ، که باید در هر ماه در علم خدا شش یا هفت روز را برای حیض انتخاب بکنی با این تصریح نمی شود برای آن ظاهری درست کرد پیامبر صلی الله علیه و آله امر کردند که شش روز یا هفت روز نماز را ترک بکن چرا که شش روز یا هفت روز را انتخاب کن لذا بر تو واجب است بعد از این مدت غسل بکنی و نماز بخوانی ، شاهد بر این اشکال این است که در یکی از فقرات حدیث آمده که اگر یکی از این ماه ها پنج روز یا کمتر از پنج روز خون دید باید همان هفت روز را حیض حساب بکند که اگر منظور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که او می تواند سه روز را حیض حساب کند و مخیر بین سه و شش و هفت است پس چرا اجازه نداد پنج روز را که خون دیده حیض حساب کند بلکه هفت روز را حیض قرار بدهد ؟ و خود این مطلب اشاره دارد که مخیر بین شش و هفت هست لذا بین مرسله و آن دو موثقه تعارض است که آن دو می گوید سه روز را قرار بدهد اما این مرسله می گوید شش و هفت را قرار دهد
جواب : حدیث مرسله اضطراب دارد و با وجود اضطراب چگونه می فرمایید حدیث نص است چون صدر حدیث مبتدئه را ارجاع می دهد به تخییر بین شش یا هفت روز اما ذیل حدیث چند بار کلمه سبع را تکرار می کند و می فرماید وظیفه مبتدئه این است که هفت روز را حیض و بیست و سه روز را در هر ماه پاکی قرار بدهد پس بین صدر و ذیل مرسله تعارض شد چون تکرار عدد هفت تعین را می رساند اما صدر اشاره به تخییر دارد بخاطر همین جهت مرحوم سید ره در متن فتوا دادند که الاحوط این است که عدد هفت را انتخاب بکند و مرجح ایشان همان تکرار است
اشکال استاد بر جواب فوق : نسبت به صدر اصالة عدم زیادة داریم و نسبت به ذیل اصالة عدم نقیصه داریم لذا معارضه بین صدر و ذیل صحیح است اگر شک شود که برای مبتدئه که تخییر بین شش و هفت است آیا زیاده بیان نشده اینجا اصالة عدم زیاده است و اگر بگویید در بقیه فقرات اشاره به عدد هفت شده و شش نیامده آیا افتادگی حاصل شده یا نه ؟ اصل عدم نقیصه است پس تعارض واقع شده اما مشکل ما این است که مراد جدی مولا مشخص نیست ما اگر بخواهیم مراد جدی مولا را مشخص کنیم چاره ای نداریم که برای أحد الاصلین مرجح ییدا بکنیم و یکی از مرجحاتی که درجانب سبع است کلمه اقصیٰ است یعنی نهایت که چند بار آمده است و قطعا اشاره به مراد جدی مولا است که اراده جدی پیامبر صلی الله علیه و آله در این حدیث این است که زن مبتدئه اکثر و غالب و نهایت ایام حیض او هفت روز است اما اقل ایام زن مختلف است ممکن است شش یا سه یا پنج روز باشد و لذا در ادامه روایات گفت اگر پنج روز خون دید تا هفت صبر کند پس عدد سبعه موضوعیت دارد چون در آن کلمه اقصی را دارد پس تعارضی بین صدر و ذیل روایت نیست پس جمع مشهور به حال خودش باقی می ماند
قول دوم برای حل تعارض روایت : که روایت مرسله و ابن بکیر تضعیف شود چون در مرسله یونس ابن بابویه آمده است که او از محمد بن حسن بن احمد بن ولید تقل می کند و تنها کسی که از محمد بن عیسی نقل می کند ابن ولید است لذا روایت ضعیف است چون از محمد بن عیسی فقط ابن ولید نقل می کند و ابن بابویه هم فقط از ابن ولید نقل کرد اتفاقا ابن بابویه آن روایتی که ابن ولید از محمد بن عیسی نقل می کند به آن فتوی نمی دهد اما ابن بکیر فتخی مذهب است و به آن اعتنا نمی شود چنانچه محقق در معتبر گفت و هر دو روایت را ترک کرد و فتوا به سه روز داد و گفت بقیه روزها باید نماز بخواند