1403/07/25
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله حکم یک یا دو یا سه روز خون دیدن قبل از عادت وقتیه
موضوع: مساله حکم یک یا دو یا سه روز خون دیدن قبل از عادت وقتیه
اگر زن قبل از عادت وقتیه یک روز یا دو روز یا سه روز خون ببیند چه حکمی دارد ؟ معروف بین فقها حتی سید ره در متن میفرمایند حکم حیض میشود مرحوم خویی ره فرمودند پیش از دو روز حکم به حیض نمیکنیم اما یک روز و دو روز قبل از عادت حکم به حیض میشود ایشان میفرمایند کلمه یوم یا یومین حتی اگر وصف و یا قید هم باشد از آنجایی که ما قائل به مفهوم وصف و قید نیستیم نمیشود استفاده کرد که بیش از دو روز حیض نیست اما از راه حصه استفاده می کنیم که یوم و یومین اشاره به حصه دارد که اگر ما بخواهیم بیش از این اندازه را حیض بدانیم کلام اهل بیت علیهم السلام لغو می شود چون اگر اهل بیت علیهم السلام بیش از این اندازه را حیض می دانستند دیگر حصه بک روز و دو روز را بیان نمی فرمودند
و اما اطلاق: به نظر ایشان در اینجا اطلاقی نیست برای این مطلب به احادیث اشاره می کنیم
اول : موثقه سماعه مطلق و عام است شامل میشود زنی که یک روز و یا دو روز قبل از عادت خون ببیند چون خون صفات حیض را داشته باشد یا نداشته باشد باید حکم به حیض کرد پس از این حدیث مطلق استفاده میشود بیشتر از سه روز اطلاق دارد یا نه ؟ چنین اطلاقی ندارد
اما موثقه سماعه با حسنه محمد بن مسلم که[1] حدیث یک بود تعارض میکند چون محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام که حضرت فرمودند که اگر خون زرد در غیر ایام عادت حیض ببیند حیض نیست از طرفی هم موثقه میگوید خونی که قبل از ایام عادت و یا دو روز ببیند حیض است و نسبت بین شان عموم من وجه است معنای عموم من وجه این است که هر دو طرف عام است یعنی موثقه و محمد بن مسلم عام هستند اما عمومیت موثقه این است این خون واجد و چه فاقد صفات حیض باشد اگه قبل از ایام عادت ببیند حیض است و عمومیت حسنه محمد مسلم این است که آن خون زرد وقتی که در غیر ایام عادت دیده حیض نیست حالا آن غیر ایام عادت چه قبل و چه بعد از عادت باشد این عام میشود و در ماده اجتماع تعارض میکنند چون خون زردی است که قبل از عادت ببیند موثقه میگوید حیض است و حسنه میگوید حیض نیست و چون مرجحی در بین نیست تساقط میکنند و ما بی دلیل میشویم و اینجا مرجح ما ادله دیگر میشود یا میتوانیم به ادله صفات مراجعه کنیم و یا به ادله تکالیف که ادله صفات میگویند خون زردی که صفات حیض را ندارد حیض نیست چه قبل و چه بعد از عادت بیاید اما ادله تکالیف این است که شوهر هر وقت خواست می تواند نزدیکی کند الا زمان حیض و چون حیض این زن ثابت نشده جواز نزدیکی دارد
و اما صحیحه صحاف که همان مناقشه ای که بر موثقه وارد شد بر صحیحه صحاف هم وارد است یعنی تعارض و تساقط اما یک اشکالی دیگر هست که بر موثقه وارد نمی شود و آن اینکه مورد صحاف زن باردار است لذا نمی شود از زن باردار تعدی کرد و برای غیر باردار جاری کرد چون یک حکمتی داشته حکم باردار که امام بیان کرده اند.
اما روایت ابن حمزه بطائنی: این روایت مناقشه تعارض و تساقط را ندارد چون مدلول این روایت این است که اگر قبل از عادت خون زردی ببیند حیض است لذا سالم از معارضه است اما قابل اعتماد نیست چون در سند قاسم بن محمد جوهری است که در رجال توثیق نشده است بنابراین اگر زنی قبل از عادت سه روز خون ببیند حکم به حیض نمی شود و در یک یا دو روز می شود حکم به حیض کرد چون از روایت همان حصه خاصه بدست می آید که یوم و یومین می باشد
اشکال استاد:
اولا : ایشان گفتند که اگر قید دو روز را توجه نکنیم لغویت کلام حاصل می شود اشکال ما این است که لغویت در صورتی است که کلام امام خالی از فایده باشد در حالی که اینجا کلام امام علیه السلام یکی از محسنات بدیعیه علم ایجاز است و آن این است که در اینجا منظور از تقدم مقابل تاخر است و امام علیه السلام بدنبال بیان حصه خاصه نیست بلکه بدنبال تقدم و تاخر است و می خواهند بفرمایند که اگر زنی در ایام عادت وقتیه خون حیض عجله کرد و زودتر آمد
ثانیا : بحث تعارض بین موثقه سماعه و حسنه بود که ماده اجتماع خون زرد بود که اینجا ما میتوانیم جمع عرفی بکنیم و دیگر تساقط پیش نمی آید چون در ذیل روایت محمد بن مسلم دارد که و إن رأت الصفرة فی غیر ایامها توضأت و صلت ، که نسبت به موثقه اخص است چون موثقه یک تعلیلی دارد و آن اینکه علت حکم به حیض این است که چون گاهی خون حیض زود می آید که جمع عرفی به این است که صحیحه برای غیر ایام عادت حمل کنیم و موثقه را را برای ایام عادت حمل کنیم یا حمل دیگر این است که حسنه برای مبتدئه و یا مضطربه است چنانکه محقق کرکی ره گفتند اما موثقه برای عادت وقتیه است
ثالثا : شما بعد از تعارض و تساقط ما را ارجاع داده به ادله صفات این به نظر ما صلاح نبود چون ادله صفات تخصیص می خورد به مثل روایت موثقه سماعه که می گوید اگر خون زردی قبل از ایام عادت ببیند حیض است در حالی که ادله صفات می گوید باید صفات حیض را داشته باشد یا لااقل از باب اظهر و ظاهر که موثقه اظهر و ادله صفات ظاهر است وارد شویم که اظهر مقدم است
نظر استاد : همه این روایات اشاره به تقدم و تعجیل دارد یعنی گاهی قبل از ایام عادت خون حیض عجله می کند و رزود می آید و معمولا این تقدم کم است و موارد زیادی ندارد لذا اگر این روایت فلسفه اش این باشد که برخی اوقات را برساند که زود می آید تنافی واقع نشده و نیازی یه این بحث ها نیست