« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مهدی احدی‌

1403/03/08

بسم الله الرحمن الرحیم

الدرس 113/أحكام الحائض /كتاب الطهارة

 

الموضوع: كتاب الطهارة/أحكام الحائض /الدرس 113

 

( فصل : فی احکام الحیض - صفات حیض )

فصل : فی الحیض ، درباره بحث حیض مقدمة اموری ذکر می شود

امر اول : کلمه حیض از نظر لغت مصدر است چون :

اولا : اهل لغت آن را مصدر می دانند مثل مرحوم طریحی در مجمع البحرین[1] و قاموس اللغة و ...

ثانیا : از کلمه حیض اشتقاق صادر می شود مثل حاض تحیض محیض و قطعا از یک جامد یا اسم معنا اشتقاق درست نمی‌شود و‌اگر از یک جامدی اشتقاق درست می شود از باب تعمیم است مثلا به شیر فروش لابن می گویند یعنی ذو لبن یا به خرما فروش تامر یعنی ذو تمر می گویند

برخی حیض را اسم معنا می دانند مثل ناس که اسم برای خون است و می‌گویند از ظاهر کلمات اهل لغت این برداشت شده است چون در لغت آمده که سال دمها ،که خون او جاری شد یا اجتماع الدم ، لذا حوض از همین ریشه است یعنی محل جمع شدن آب

اشکال استاد : اگر حیض اسم برای خون است مناسب این بود که به جای سال دمها بنویسند سال حیضها در حالی که اینطور نگفته‌اند پس حیض اسم دم نیست یا بجای اجتماع الدم ، اجتماع الحیض می گفتند پس بین حیض و دم تفاوت معنوی است و مثل هم نیستند اما در آیه شریفه ۲۲۲ بقره مصدر میمی آمده :﴿یسئلونک عن المحیض﴾[2] یعنی حدوث دم که دم وقت حیض حادث می شود و اما در روایات حیض مصدر نیست و اسم معنا است و اسم برای نفس خون است و اگر در روایات گفته میشود دم الحیض در مقابل دم الاستحاضه است و اضافه بیانیه نیست بلکه لامیه است که تارة این خون برای ایام حیض است و اخری برای یوم الولاده است که نفاس و ثالثة بعد از ایام حیض است که استحاضه می شود

منها : محمد بن علي بن الحسين في (العلل) عن أبيه، عن محمد بن أبي القاسم، عن محمد بن علي الكوفي، عن عبد الله بن عبد الرحمان الأصم، عن الهيثم بن واقد، عن مقرن، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سأل سلمان (ره) عليا عليه السلام عن رزق الولد في بطن أمه، فقال: إن الله تبارك وتعالى حبس عليه الحيضة فجعلها رزقه في بطن أمه . [3]

شخصی بنام مُقَرن از امام صادق علیه السلام نقل کرد که سلمان از امیر المومنین علیه السلام از رزق ولد در شکم مادر سوال کرد حضرت فرمودند که غذای او را خدا از خون حیض قرار دارد پس ذات خون را حیض می گویند ، به هیمن خاطر اصحاب امامیه و فقها در تفسیر حیض فرمودند دم خلقه الله تعالی فی الرحم لمصالح ای منافع که حیض خون است و خدا برای منافعی قرار داد که یکی از منافع این است که رحم زن را تطهیر می کند و آماده برای بارداری می کند و دیگر اینکه دوران نطفه ‌و علقه و مضغه را تشکیل می دهد چون اگر خون حیض نباشد این امور تشکیل نمی شود و سوم که جنین از آن تغذیه می کند که این امور در روایت است

امر دوم : اوصاف حیض است که از روایات و گزارشات زنها فهیمده شده است

صفت اول : خون حیض اسود است و درست است اسود یعنی سیاه اما خون حیض تیره نیست بلکه تیرگی آن از شدت سرخی است یعنی همان اول بار تیره است و دفعات بعدی سرخی آن کمتر میشود و در رویات مقابل اسود ، اصفر یعنی خون استحاضه است و از این می فهمیم که خون حیض سرخی است و الا در مقابل اسود باید ابیض گفته‌ شود نه اصفر و زرد

مرحوم علامه در تذکره از امام باقر علیه السلام نقل می کند که خون حیض هم داغ و هم احتدام است یعنی سرخی آن شدید است البته در برخی از تعابیر دارد یعنی داغی آن شدید است

صفت دوم : احمر است یعنی سرخ رنگ

منها : وعنه، عن أبيه، عن بعض رجاله، عن محمد بن مسلم، عن أحدهما عليهما السلام قال: سألته عن الحبلى قد استبان حبلها ترى ما ترى الحائض من الدم، قال: تلك الهراقة من الدم، إن كان دما أحمر كثيرا فلا تصلي، وإن كان قليلا أصفر فليس عليها إلا الوضوء . [4]

حضرت فرمودند اینکه خون می ریزد اگر زیاد و سرخ باشد زن نماز نخواند و اگر کم باشد یعنی استحاضه قلیله باشد وضو می گیرد

صفت سوم : غلیظ است البته این صفت در روایات معتبر نیامده است مثلا در دعائم الاسلام و فقه الرضا آمده است إنّ دم الحیض کَدِر ( تیره ) غلیظ مُنْتَن ( بدبو )

صفت چهارم : طُری است که در روایت دارد عَبیط یعنی لخته لخته می آید

صفت پنجم : با قوت و حِدَّت می آید ( که البته بعدا شدت آن کمتر می شود ) مثل موثقه اسحاق بن جریر ، [5]

 


logo