1404/07/30
بسم الله الرحمن الرحیم
45/ روم/سوره
موضوع: سوره/ روم/ 45
﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾. [1]
تا خدا از فضل و کرم به آنان که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادن پاداش دهد که او کافران را دوست ندارد فقط مومنین را که عمل صالح انجام می دهند دوست دارد.
ترکیب آیة:
طبق منوال گذشته ترکیب می کنیم.
لِيَجْزِيَ فعل مضارع منصوب به ان مضمره که بعد از لام تعلیل قرار گرفته است.و فاعل یَجْزِيَ مستتر یعنی لِيَجْزِيَ فعل فاعل است.
الَّذِينَ مفعول به است و مصدر موول از آن و فعل در محل جر متعلق به فعل یمهدون که در آخر آیه ماه قبل بود.
آمَنُوا فعل و فاعل و جمله آمَنُوا صله الَّذِينَ وَعَمِلُوا عطف بر آمَنُوا و الصَّالِحَاتِ مفعول به و مِن فَضْلِهِ جار و مجرور متعلق به فعل يَجْزِيَ و إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ (ه) اسم إِنَّه و لَا نافیه و ُحِبُّ فعل فاعل الْكَافِرِينَ مفعول به و جمله خبریه و جمله فعلیه خبر إِنَّ.
چند نکته:
نکته اول:
در این آیه هم مومنین هستند و هم کافرید اگر کسی خانه رو خراب می خواهد بکند با یک نارنجک بزند و منفجر کند خانه و ما فیه های آن پودر می شود این انسان هم شبیه به این قضیه می خواهم فرض کنم اگر کسی می خواهد در مقابل خدا از هستی ساقط بشود یک کار لازم دارد و آن کافر بشود و کافر شدن یعنی از عرش به فرش افتادن و کافر شدن یعنی از چشم خدا افتادن و خیلی مونه نمی خواد کافی است که انسان یکی از ضروریات دین را منکر بشود به محض اینکه یک کسی و لو متدین است و لو نماز می خواند و روزه می گیرد و پدر و مادر صالح هم داشته است و از پدر و مادر صالح هم به دنیا آمده است اما اگر یک کلمه بر خلاف ضروری دین بزند کافر می شود مرتد می شود حالا مرتد گاهی ملی است گاهی فطری است سر جای خودش فطری بحث می شود و توبه اش هم پذیرفته نیست باید زنش برود عده نگه دارد ازدواج کند اموال مرتد رو باید تقسیم کنند و خود او را هم به اشد مجازات بکشند.
ولی اگر می خواهد کسی در پیشگاه خدا عزیز باشه در مقابل اهل بیت عصمت و طهارت با کرامت باشه معتبر به الهیون و معنویون باشد باید دو تا کار انجام بده اول ایمان دوم عمل صالح .
پس انسان ها در پیشگاه اله دو قسم شدند :
1:کافران.
2: مومنان.
روز قیامت خداوند متعال به هر دو دسته جزا می دهد یعنی هم به کافران جزا می دهد و هم به مومنین جزا می دهد.منتها جزاها تفاوت می کند جزای مومنان خیر است و جزای کافران شر است و این جزایی که خدا می دهد این جزا به معنای بی نیازی و کفایت است یعنی آن که خدا به شما روز قیامت بدهد شما رو کافی است شما از دیگران بی نیاز می شوید.
حالا که مسئله جزا مطرح شد دو تا آیه را من اینجا بخوانم بر اینکه آن جزایی که انسان را بی نیاز می کند فقط جزای خدایی است نه جزای انسان های دیگر شما را کافی است و نه جزای قوم خویش و فرزند و پدر.
آیه اول: ﴿لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا﴾[2]
هیچ شخصی و هیچ کسی از شخص دیگر و از کس دیگر روز قیامت نمی تواند کفایت کند به دردش نمی خورد برویم بالاتر آیا می تواند پدر از فرزندش کفایت کند و به درد فرزندش بخورد؟ هرگز.
آیه دوم: ﴿لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا ﴾[3]
نه پدر به درد پسر می خورد نه جزای پدر از پسر بی نیاز می کنه نه جزای پسر به پدر او را کفایت می کند.
نکته سوم:
هر جزایی به معنای مقابله است یعنی ما کار می کنیم جزایش یک میلیون روزی بدهند آیا روز قیامت جزایی که خدا می دهد در مقابل اعمال ما است؟ خیر به دقت عقلیه با حساب کتاب های دستگاه الهی ما چیزی نداریم و جان ما و تنفسمون و مکان و جسم مال ما نیست مال خداست هر چه داریم مال خداست.
این نظیر البته من این قسمت رو حدیث رو کاملا قبول ندارم شخصی شکایت کرد از پدرش که پدرش ماشینش را برده پولاش را برده پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود چی داری می گویی؟ بابات اینها را برده است. « اَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ» [4] (من این حدیث را گفتم حرف دارم سر جای خودش بحث می کنیم.) مگر می توانی در مقابل خدا بگوییم که عمل من ، ایثار و کار من و وقت من هیچ مال خودمان نیست مالک علی الاطلاق خداست و این خداست که این جزایی که می دهد اعمال ما را ملکیتش را اعتبار برای ما می کند ولی اصالتا مال مالک اصلی خداست پس چرا خدا به ما روز قیامت جزا بدهد؟ جزایش از از باب فضل و محبت است دلیلش این است که آخر آیه می فرماید لایحب الکفرین خدا کافران رو دوست ندارد ولی شما رو دوست دارد.
سوال:
کارهای شما هم که مال شما نیست پس برای چی به شما جزای می دهد؟
جواب:
جزاء به معنای اصطلاحی نیست و جزا در اینجا از باب فضل و عنایت است لذا عزیزان ما باید وقتی در مقابل خدا قرار بگیریم اگر به واقع نگاه بکنیم درست ملاحظه بکنیم هیچی نداریم وجود مطلق خداست و ما ضعف مطلقیم اگر این است بگویم خدایا تو اعمال ما رو به اعمال و کردار ما نگاه نکنید همانطور هم که عوام می گویند بلکه تو به فضلت نگاه کن و محاسبه کن.و خداوند اگر به فضلش محاسبه کند چه خواهد شد.
در اینجا این دو آیه ای که گذشت پیام دارد:
1: آیه ماقبل این آیه ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ..... مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ ﴿44﴾ ﴾ [5] انسان ها رو دو دسته کرد در بهشت گفت یک عده برای خودشون بستر درست می کنند و آخرش آسایشگاه مطمئن درست می کند.
2: ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ﴾[6]
این پیام ها رو خلاصه می کنم:
1: انسان دارای اختیار است آیه قبل بود که بعضی ها کافر شدن مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ اگر کافر شدی آثارزشتت به خودش برمی گردد نه به دیگران و می توانی عمل صالح انجام بدهی و ایمان را اختیار کنی.
2: تشویق و تنبیه هر دو لازم است یعنی خداوند هم به مومنان جزا می دهد و هم به کافران جزا می دهد اما جزای به مومنان خیر وتشویق است و جزای به کافران تنبیه هست و شر است.
3: هر چه هست مالک علی الاطلاق خداست اگر مالک علی الاطلاق خداست عمل شما مال اوست مال شما نیست عمل منم مال اوست نه مال من نیست پس برای چی پز می دهی که من درس خوندم و جبهه رفتم و نماز شب خوندم و از یک مظلوم دفاع کردم اینها که همه اش مال خداست برای این است که عمل ما موجب مغرور نشود مثل بعضی گاهی شده که به جای اینکه درس خواندن مایه پیشرفت باشد مایه حجاب می شود چنانکه در روایات داریم گاهی علم بدون اخلاص حجاب است.
4: کفر به تنهایی می تواند زندگی را به بدبختی بکشد با یک کلمه ای برخلاف ضروریات دین و مذهب حرف بزنی کافر می شود کافر هم شدی نابودی ولی ایمان به تنهایی کفایت نمی کند بلکه نیاز به عمل صالح دارد.
5: در قیامت فضل الهی شامل اهل ایمان و عمل صالح می شود فضل الهی و محبت الهی شامل کفار و منافقین نمی شود.