1404/08/21
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله یازدهم/ حد زنا/الحدود و التعزيرات
موضوع: الحدود و التعزيرات/ حد زنا/ مسئله یازدهم
(مسألة 11): « الطلاق الرجعي لايوجب الخروج عن الإحصان، فلو زنى أو زنت في الطلاق الرجعي كان عليهما الرجم....»[1]
طلاق رجعى موجب خروج از محصن بودن نمىشود؛ پس اگر مرد يا زن در طلاق رجعى زنا كنند بر آنها رجم مىباشد.
بحث در تحریر الوسیله در این بخش در رابطه با احصان است یعنی کی مرد محصن می شود؟ و کی زن محصنه می شود؟ و کی مرد با چه شرایطی و با چه کاری از احصان خارج می شود؟ و کی زن از محصنه بودن خارج می شود؟
سوال:
سوالی است که مردی ازدواج کرده است دارای زنی است اگر این آقا این خانم را به طلاق رجعی طلاق بدهد باز هم مرد محصن و زن محصنه است یا نه؟
آیا کسی علم به حکم دارد یا ندارد؟ مسئله علم به موضوع دارد؟ علم به حکم ندارد یا عکسش؟ مباحثی است که بعدا مورد بحث خواهد بود.
جواب:
مرحوم حضرت امام خمینی در اوایل این مسئله می فرماید که طلاق رجعی موجب نمی شود که زن و مرد از تحت عنوان احصان خارج شوند پس اگر مرد بعد از طلاق همسرش زنا کند یا زن مطلقه است به طلاق رجعی زنا دهد نه تنها این زن و مرد از عنوان احصان خارج نمی شوند بلکه هم زنا ثابت می شود و هم حد زنا یعنی حد رجمی باید به این زن و مرد زده شود.
دلیل مسئله:
دلیل بر اینکه از احصان خارج نمی شوند چیست؟
هم می توانیم از اقوال علما فتوا و نصا دلیل بیارویم و روایت هم در این زمینه وجود دارد که چرا زن و مرد بعد از طلاق رجعی از احصان خارج نمی شود؟
مرحوم صاحب ریاض در رابطه با مطلقه به طلاق رجعی فرموده است در اینکه مرد و زن با طلاق رجعی از احصان خارج نمی شود من خلافی را ندیدم « بلاخلاف فیه.» [2]
و برای بقا عنوان احصان برای این گونه زن و مرد مطلق و مطلقه استدلال از دو جهت نموده است.
صاحب ریاض می فرماید استدلال اول بر اینکه این زن و مرد با طلاق رجعی از عنوان احصان خارج نمی شود به خاطر این است که در رابطه عده رجعی ادله ای هست که بر بقای زوجیت مطلقه به طلاق رجعی دلالت دارد.و از آن مواردی است که می شود گفت مرد هنوز (ذی زوجة) و به زن مطلقه می شود گفت ( و لها زوج ولها ذی زوج) دلیل که هر لحظه که مرد خواسته باشد برگردد و رجوع کند حق رجوع دارد یعنی در فاصله عده اگر مرد به زن رجوع بکند جایز است حالا با هر بیانی و تلفظی بگوید من دوستت دارم و بوس کند و دستش را بگیرد نازش بکشه و هر کاری که برای غیر زنش جایز نیست و به این مطلقه رجعی دست دراز بکند حق دارد اگر می تواند زنش مطلقه به طلاق رجعی است و لکن هر آن خواسته ه رجوع بکند به زن شرعی او است.پس اگر هر لحظه ای می تواند ر به زنش جوع بکند و استمتاع بکند انگار ذی زوجه برای زن و هم انگار ذی زوج است .
اگر این است که با طلاق رجعی از عنوان احصان نه این زن و نه آن مرد خارج نمی شود پس ادله دلالت دارند بر بقای زوجیت پس آن ادله مرد را داخل می کند در عموم «من كان له فرج» در روایات داشتیم که کسی که قدرت دارد یا تمکن دارد از استمتاع از اهلش داشت عبارت های مختلف بود «من كان له فرج» پس اگر رفت زنا کرد قاعدتا هم زنا تحقق پیدا می کند و هم حد رجمی زده می شود یا عنوان دیگر بر این آقا و خانم صدق می کند در روایت عنوانی داشت «من كان عنده ما يغنيه عن الزنا» این مرد چیزی دارد که آن چیز بی نیاز می کند از اینکه به دلگی برود لذا مرد از عنوان احصان خارج نمی شود و اگر زنش را طلاق رجعی داده و زنا کند حد رجمی زده می شود و مرأه زن هم داخل می شود در عمومات دیگری که متناسب با او وارد شده است مثل در معتبره کناسی « محمّد بن يعقوب ، عن محمّد بن يحيى ، عن أحمد بن محمّد ، وعن علي ابن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن محبوب ، عن أبي أيوب الخزاز ، عن يزيد الكناسي ، قال : سألت أبا جعفر عليهالسلام عن طلاق الحبلى ، فقال : يطلقها واحدة للعدة بالشهور والشهود ، قلت : فله أن يراجعها؟ قال : نعم ، وهي امرأته الحدیث.» [3]
کناسی از ابا جعفر اعنی امام باقر علیه السلام پیرامون طلاق حبلی سوال کرد که اگر کسی زنش را به طلاق رجعی طلاق داده است و در عده به او مراجعه کند یعنی استمتاع کند معناش این که رجوع کرده است؟ امام فرمودند: بله
استاد:
این روایت ظهور دارد در اینکه این مرأه مطلقه فعلا زوجه است یعنی زوجه همین شوهر اول هست و احتمال اینکه مقصود این باشد که مرأه زن و زوجه آن مرد است بعد از رجوع خلاف ظاهر است قبل از رجوع این زن را اگر بگویند زن کی است؟ می گویند زن همان آقای طالق است.
خبر محمد بن مسلم: « وعن الحسين بن محمّد ، عن معلى بن محمّد ، عن بعض أصحابه ، عن أبان ، عن محمّد بن مسلم ، قال : سئل أبو جعفر عليهالسلام عن رجل طلق امرأته واحدة ، ثمّ راجعها قبل أن تنقضي عدتها ولم يشهد على رجعتها ، قال : هي امرأته ما لم تنقض العدّة ، وقد كان ينبغي له أن يشهد على رجعتها ، فإن جهل ذلك فليشهد حين علم ولا أرى بالذي صنع بأسا وإن كثيرا من الناس لو أرادوا البينة على نكاحهم اليوم ، لم يجدوا أحدا يثبت الشهادة على ما كان من أمرهما ، ولا أرى بالذي صنع بأساً ، وإن يشهد فهو أحسن.» [4]
زنش را طلاق به طلاق رجعی داده است و شاهد هم نگرفته است قبل از اینکه عده اش تموم بشود این آقا رفته دست به زنش زده است
امام فرمود: این زن خودش است تا زمانی که عده اش تمام نشده است البته باید برای رجوعش شاهد بگیرد.
استاد: این روایت هم در مقام بیان این مطلب است که اگرچه سائل از حال زن بعد از رجوع شوهرش می پرسد و امام علیه السلام در جواب می فرماید این زن هنوز زن اون مرد است یعنی حاصل جواب این است که زن مطلقه رجعی در زمان عده زوجه مرد است مادامی که عده طلاقش تمام نشده این زن زن همان طالق است.
موید مطلب:
و یک مویدی هم ذکر می کنند که زن مطلقه در زمان عده همسر مرد است و زوجیت آن دو باقیست و در طلاق رجعی هر دو از همدیگر ارث می برند یعنی کار تمام نشده است یعنی فراق به معنای واقعی جدا نشده است.و در زمان عده حکم به توارث بین آن دو مرد می کند مضافا بر همه دلالت می کند بر اینکه عنوان احصان با طلاق رجعی از بین نمی رود و این زن مطلقه به طلاق رجعی همسر این طالق مطلقه است
منها: اطلاق صحیحه محمد بن قاسم « محمد بن الحسن بإسناده عن الحسن بن محبوب ، عن محمد بن القاسم ، قال : سمعت أباعبدالله عليهالسلام يقول : من غشى امرأته بعد انقضاء العدة جلد الحد ، وإن غشيها قبل انقضاء العدة كان غشيانه إياها رجعة » [5]
شنیدم از امام صادق می فرماید که اگر کسی زن را به طلاق رجعی طلاق داده است و عده طلاق هم تمام شده است و بعد این مرد برود استمتاع بکند منظور این که هم بستر بشود ( غشى کنایه از جماع است) باید شلاق بخورد و اگر قبل از تمام شدن عده با همان زن مطلقه ی رجعی اش هم بستر بشود این معناش این که با همین جماع و با همین دست همسر را گرفتن معناش این که من رجوع کردم من از این بعد من مرد تو و تو زن من هستی.
ادامه بحث سیاتی ان شالله.