« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

1404/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم

 دهم/ حد زنا/الحدود و التعزيرات

 

موضوع: الحدود و التعزيرات/ حد زنا/ دهم

بحثمان پیرامون مسئله ده تحریر بود.

مطلب اول: که مرحوم امام فرمودند هر شرطی که در احصان رجل معتبر است همان در احصان مرأة هم معتبر خواهد بود پس اگر همراه زن شوهرش شب و روز و صبح شام نباشد و زنا بکند و رجم نمی شود چون محصن و محصنه نیست.

مطلب دوم: زنی که غیر مدخول بها باشد و شوهر دارد ولی شوهرش با او هم بستر نمی شود ایضا رجم نمی گردد و غیر بالغ و مجنونه زن متعه رجم نمی شوند در این شرایط نعوذ بالله زنا بکند جلد می شود ولی حد رجمی زده نمی شود.

دلیل مسئله:

دلیل آن عدم خلاف فقهاست یعنی به تعبیر بعضی از اعاظم بلاخلاف اجد چنان که صاحب جواهر[1] رحمة الله علیه گفته بود و اجماع که از سید بن زهره در کتاب الغنیه[2]

صاحب جواهر[3] می فرماید: دلیل بر اینکه هر چیزی که در احصان مرد معتبر است در احصان زن هم معتبر است به خاطر اینکه اشتراک معنا احصان زن در زن و مرد و هم روایات داریم هم فتوای فقها بر این قائم شده است.

و اکثر روایاتی که قبلا بیان کردیم در مورد رجل وارد شده بودند اینها هم دلالت دارند بر اعتبار حریت حال زنا یعنی همان طوری که شرط احصان در مرد حر بودن است همچنین شرط احصان در زن هم حریت است دلیل آن روایات است.

و من جمله از روایاتی که اعتبار حریت در حال وطی در مرأة دارد صحیحه حلبی است که قبلا هم ذکر کردیم.

و همچنین روایاتی که قبلا ذکر کردیم دلالت می کردند به اینکه همان گونه که مرد با دخول در بر همسرش احصان تحقق پیدا می کند همچنین روایات دلالت دارند که در احصان زن هم دخول شرط است.

این روایت دلالت داشتند در اینکه احصان زن ها در صورتی تحقق پیدا می کند که دخول به آنها تحقق پیدا کند و نتیجه مترتب بر این دخول می شود پس آنچه که در مورد رجال مطرح شد که بیان است از اعتبار بودن وطی در قبل باشد و آن دخوله هم در حال بلوغ زن و عاقله بودن آن در زن هم این ها اعتبار دارد.

از چیزهایی که در احصان مرد دخیل است در احصان زن هم دخیل است این است که همان گونه که برای مرد تمکن از دخول غدوّاً و رواحاً یعنی صبحگاهان از صبح از طلوع فجر تا مثلا ظهر و رواحا یعنی شامگاهان یعنی شرط تمکن از زوج برای مرد برای زن هم لازم است.

دلیل مطلب

صحيحة أبي عبيدة « محمد بن الحسن بإسناده عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن جميل بن صالح ، عن أبي عبيدة ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال : سألته عن امرأة تزوجت رجلا ولها زوج؟ قال : فقال : إن كان زوجها الأول مقيما معها في المصر الّتي هي فيه تصل إليه ويصل إليها ، فان عليها ما على الزاني المحصن الرجم ، وإن كان زوجها الأول غائبا عنها أوكان مقيما معها في المصر لا يصل إليها ولا تصل.»[4]

از امام صادق علیه السلام سوال کرد خانمی شوهر دارد رفته شوهری دیگری کرده است و این ازدواج دومش زنا محسوب می شود؟

امام صادق فرمودند علیه السلام اگر در هر شهری که زن زندگی می کند همسرش هم زندگی می کند زن دسترسی به آن مرد دارد مرد هم دسترسی به آن زن دارد در اینجا اگر بعد از این شرایط زن زنا کرد یا مرد زنا کرد مرد محصن است و زن محصنه است و حدشان هم رجمی خواهد بود و اگر زوج اولش غایب از زن است در همان شهر زندگی می کند اما دسترسی به این زن ندارد زن هم دسترسی به آن مرد ندارد اینجا اگر زن زنا بکند زانیه ولی محصنه نیست جلد می شود ولی رجم نمی شود.

اینجا کلمه ایست در فرمایش امام صادق علیه السلام «تصل إليه» یعنی زن باید دسترسی به مردش داشته باشه «تصل إليه» ظهور دارد در اعتبار تمکن از زن از مرد یعنی همان طوری که تمکن مرد از زن باید همیشگی باشه صبحگاهان و شامگاهان باید زن هم دسترسی به مردش داشته باشه که محصنه باشد.مثل اعتبار تمکن مرد از زن.

پس مسئله تمکن از وصول یا از دخول یا از استمتاع این ماهیتش چیست؟

مرحوم صاحب جواهر به این فرمایش «تصل إليه» باید زن هم دسترسی به مردش داشته باشه که محصنه باشد.مثل اعتبار تمکن مرد از زن ایراد گرفته است.

«تصل إليه» آن معنایی که در رابطه با مرد می فهمیم آن نیست یعنی آنچه که در رابطه با مرد می فهمیم یعنی این مرد از زن تمکن استمتع داشته باشد و تمکن زن

مرحوم صاحب جواهر فرموده است مراد و مقصود از تمکن زن از زوج یعنی اراده زوج است یعنی زوج هر وقت دخول را اراده کرد نه اینکه هر وقت زن دخول را اراده کرد.

تمکن نسبت به مرد این است که برای مرد زنش صبحگاهان و شامگاهان آماده باشد برای اینکه هرگونه استمتاع خواست بتواند آیا منظور از تمکنی که در رابطه با رجل معنا کردیم همین معنا در رابطه با خانم هست؟

مرحوم صاحب جواهر می گوید که این حق زن نیست این حق مرد است یعنی زن تمکن از زوج داشته باشه هر وقت دلش خواست استمتاع از مردش بکند.

استاد:

اینجا یک نکته ای است که زن هر وقت خواست به زوج برسد حق زن نیست لکن ممکن است مرد کارهایی انجام دهد که نظر شوهرش را به خود جلب نماید وقتی شوهر در خانه است آرایش می کند و لباس خوب می پوشد خودش رو آماده می کند معنای تمکن از زوج برای زن یعنی شوهر باشد به گونه ای که این زن بتواند عشوه گری کند بتواند جلب توجه شوهر را بکند.

یا به عبارت دیگر:

مقدمات استمتاع را فراهم کنند این معنای «تصل إليه» است.

اگر مرد لجباز شد و این زن را دوست نداشت هرچی این لباس قشنگ می پوشد خودش را آرایش می دهد جلوه گری و عشوه گری می کند اصلا مرد خیالش نیست و توجه هم ندارد بلکه این مرد از این زن متنفر است و فقط نسبت به این زن اقل الواجب یعنی هر چهار ماه همبستر می شود و این مرد زن های دیگری ظاهرا دارد معشوقه های دیگری دارد که این مرد را از این زن بی نیازش می کند.

سوال:

حال سوال این است که در این گونه شرایط تمکن رو باید چه جوری معنا بکنیم؟ آیا باز هم با این شرایط چون شوهر دارد احصان تحقق پیدا می کند یا تحقق پیدا نمی کند؟

استاد:

نظرم والله اعلم ممکن است احصان به این گونه زن با چنین شوهر ناجوری صدق نکند و این مرد دارای زن متعه و دائم است و زن نظر این مرد را چگونه می تواند جلب کند؟

به نظرم شاید بشود از قول امام علیه السلام در خبر ابی عبیده « تصل إليه ويصل إليها» [5] استفاده کرد امام فرمود هر شرطی که در مرد موجب تحقق احصان است در زن هم معتبر است.

شما چطور معنا می کنید که مرد صبح و شب هر وقت دلش خواست استمتاع بکند باید زن آماده باشد ولی زن وقتی به سراغ همسر می رود مرد توجه نمی کند معنای « تصل إليه ويصل إليها» [6] چگونه است وقتی زن دسترسی به شوهر ندارد و تمکن از استمتاع هم ندارد قاعدتا اگر زنا کرد جلد می شود و لکن رجم نمی گردد.

استاد:

ولی در عین من توصیه می کنم همین عنوان « تصل إليه ويصل إليها» [7] را کار کنید شاید مبتلا به جامعه ما و خانواده های ما شد و خانواده های زیادی باشد که مرد هر کار دلش می خواد انجام بدهد ولی متاسفانه دست زن بسته است آیا به صرف حضور فیزیکی مرد که به حقوقات زن توجه نمی کند و رعایت نمی کند باز هم زن محصنه است یا نه؟ می شود بابی باز کرد و مقاله ای نوشت و جای تحقیق و تامل دارد.

 


logo