« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

1404/08/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 مسئله نهم/ حد زنا/کتاب الحدود و التعزيرات

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/ حد زنا/ مسئله نهم

کلام در موارد و موجبات احصان بود و دلایل آن که سه دسته روایات بود آوردیم هر کدام از این سه دسته را هم معنا کردیم.

یکی از مواردی که موجب احصان یا عدم احصان زن و مرد زنا کار می شود غیبت بود یعنی اگر مرد از خانه اش سفر کند و مدتی از زن و بچه اش غایب باشد گفته شد در بعضی از روایات که این مرد از آن جا که پیش زن و بچه اش نیست اگر خودش زنا کرد این محصن نیست این غیر محصن است زنش هم اگر تنها است و دسترسی به شوهرش ندارد با غیبت شوهرش قاعدتا اگر اتفاقی بیفتد و زنا کرده است ولی حد زنای محصنه به او نمی زنند اگر محصن و محصنه بودند حد رجم زده می شود ولی اگر محصن و محصن نبودند از آن جا که زنا کردند حد جلد زده می شود.

کلام مرحوم امام در تحریر الوسیله:

آن چه که از فرمایش امام خمینی رحمه الله علیه در تحریر الوسیله[1] استفاده می شود این است که غیبتی موجب احصان و عدم آن احصان می شود که در آن غیبت شخص مسافر و شخص غایب، متمکن از استمتاع از زوجه اش نباشد و لازمه ی این مطلب این است که گاهی مسافر خیلی از شهر بیرون نمی رود کمتر از حد مسافت شرعی از شهر خارج می شود که در اصطلاح تحریر یا روایت دون حد تقصیر تعبیر می کنند در حالی که به خاطر بعضی از شرایط و حوادث متمکن از زوجش نمی باشد مثلا قبل از پیروزی انقلاب یک عده از مبارزین فراری بودند یا اصلا در شهر حکومت نظامی برقرار می شد این دو فرسخ یک فرسخ و نیم از شهر خارج شده است ولی نه می تواند برگردد و نه می تواند برود پیش زن و بچه اش و هم نمی توانند تحمل بکنند در این شرایط غیبتش و مسافتش کمتر از حد سفر است ولی توان تمکن از استمتاع را ندارد و اگر ظاهر امر این است که قاعدتا باید غایب حساب نشود چون بیرون شهر است .این باید مرد محصن باشد یا زن محصنه باشد و لکن از آن جا که متمکن از زوجه نمی باشد نتیجه این گونه افراد این است که این فرد غیر محصن است به خاطر اینکه این فرد متمکن از استمتاع نیست پس ملاک و معیار تمکن از استمتاع است و اگر زنا کند حد جلدی جاری و برای او ثابت می شود.

و گاهی هم شخص مسافر از اهلش غایب می شود هزار کیلومتر یا دو هزار کیلومتر می رود اما به این مکلف غیرمحصن نمی گویند ،بلکه محصن می گویند به خاطر اینکه ولو هزار کیلومتر غایب شده و سفر کرده باشد سفرش و غایب بودنش از نظر مسافت طولانی و لکن اگر خواسته باشه صبح بیاید خانه اش می تواند بیاید.به سرعت می‌تواند خودش را به خانه برساند.این طوری نیست که به صرف اینکه غایب باشد غیر محصن باشد یا به صرف اینکه نزدیک شهر باشد محصن باشد. همه این ها به تمکن و غیر متمکن بودن از استمتاع برمی گردد

البته این برداشتی که کردیم گاهی روایاتی داریم که عکس این را مطرح می شود حالا این روایت مثل « محمد بن يعقوب ، عن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن عبد الرحمن ابن حماد ، عن عمر بن يزيد قال : قلت لأبي عبدالله عليه‌السلام : أخبرني عن الغائب عن أهله يزني ، هل يرجم إذا كان له زوجة وهو غائب عنها؟ قال : لا يرجم الغائب عن أهله ، ولا المملك الذي لم يبن بأهله ، ولا صاحب المتعة ، قلت : ففي أي حد سفره لا يكون محصنا؟ قال : إذا قصر وأفطر فليس بمحصن»[2] خبر بده به من در موردکسی که از خانواده اش دور افتاده است و غایب است و زنا می کند چیکار باید کرد آیا سنگ باران می شود؟ یعنی حد رجمی زده می شود؟ هرگاه دارای زن باش و آن مرد غایب باشد مرد از زنش غایب باشد و زنا بکند آیا حد رجمی زده می شود ؟ امام فرمود غایب از اهلش حد رجمی زده نمی شود بعد دارد کسانی که امه دارند کنیز دارند یا ازدواج موقت کردند این افرادی که همه چی در اختیارشان هست ، زنا کردند حد زنا زده می شود ولی حد رجمی زده نمی شود.

این مسیری که حرکت می کند و غایب می شود باید سفرش چند کیلومتری برود که محصن شود یا غیر محصن بشود؟ حد سفرش چقدراست؟ هرگاه به قدری از شهر دور شد که نمازش شکسته شد و روزه اش هم افطار کرد در این موقع اگر محصن بود غیر محصن می شود اگر زنا کرد حد رجمی زده نمی شود حد جلدی زده می شود.

و مثل روایت مرفوعه محمد بن حسین: « عن محمد بن يحيى ، عن عن محمد بن الحسين ـ رفعه ـ قال : الحد في السفر الذي إن زنى لم يرجم إن كان محصنا؟ قال : إذا قصر فأفطر محصننا.» [3] آن حد سفری که اگر زنا کند رجم نمی شود ولو محصن باشد ولو زن بچه دار باشد اگر مسافر شد.

دقت دارید که این روایت اطلاق دارد و لازمه اطلاق این روایت این است که تحقق احصان و عدم احصان دایر مدار رسیدن شخص به حد مذکور است یعنی اگر به حد مسافت رسید غیر محصن است و اگر به حد مسافت نرسید محصن است و بر خلاف آنچه که قبلا توضیح دادیم که ملاک صرفا غیبت و سفر حد آن نمی باشد ،بلکه معیار عدم تمکن از استمتاع است یعنی این دو تا روایت حد احصان را حد سفر دانستند و گفته شده هر کس به حد سفر رسید غیر محصن می شود هر که به حد سفر نرسید محصن است و حال اینکه ما قبلا گفتیم که معیار در احصان و عدم احصان تمکن از استمتاع است ممکن است سفرش خیلی دور باشد ولی با هواپیما می‌تواند هزاران کیلومتر را طی کند و خود رابه خانه برساند.

در حد سفر موضوع عوض شده است و وقتی آن سائل عمر بن یزید از امام صادق این سوال را می کند چه کسی که با چهار پا یا با قاطر یا اسب حرکت می کند یعنی صبح که حرکت کند چهار فرسخ که برود روز تمام می شود لذا وقتی که سوال کرد عمر بن یزید از امام، امام این مرتکز ذهنش بود این شرایط تو ذهنش بود که کسی تا چهار فرسخ که می خواهد برود روزش تمام می شود ، فرض کنید راس چهار فرسخ نیاز به همسر دارد ؛ نیاز به استمتاع از زوجه دارد اما خواسته باشد دسترسی به زوجش پیدا بکند نصف یک روز دیگر باید طی مسافت کند آیا بتواند یا نتواند لذا معیار رو حد مسافت قرار دادند.

باوجود این دو روایت لکن مرحوم محقق در شرایع [4] فرموده است که این روایت مرفوعه ، مهجوره است یعنی علما از آن فرار کردند و به آن عمل نکردند و پس بعد از اعراض اصحاب از آن روایت و هجران علما و فقها از این روایت دیگر این روایت حجیتی ندارد که تا به وسیله این روایت روایات دیگر مقید بشود.

استاد:

نظر بنده موافق با نظر حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه که معیار در احصان و عدم احصان تمکن از استمتاع است هر جایی که تمکن از استمتاع از زوج و زوجه بود محصن و محصنه است و اگر زنا کرد حد رجمی زده می شود و هر جایی هم که غیر محصن بود زنا کرد حد جلدی زده خواهد شد.

 


logo