مسئله چهارم/ حد زنا/کتاب الحدود و التعزيرات

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/ حد زنا/ مسئله چهارم

مقام سوم

که در مورد اکراه مورد بحث قرار می گیرد این است که اکراه در طرف زن تحقق پیدا می کند و در اینکه یک زن می تواند مکرهه باشد هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و خلافی هم در این زمینه ظاهر نشده است.

و لعل به نظر می رسد و می شود ادعا نمود که اکثر تجاوزهای جنسی که در دنیای کثیف امروز اتفاق می افتد عمدتا از روی اکراه تهدید و ارعاب و تحدید به سلاح حالا چی می خواد سلاح سرد باشد و چه سلاح گرم ، اتفاق می افتد و مکره و مکرهه تحقق پیدا می کنه و همه اخبار و روایاتی که دلالت بر سقوط حد در مورد اکراه دارد عمده آنها در مورد استکراه وارد شدن مثل صحیحیتین المتقدمتین است.

اما سوال این است که آیا در طرف مرد هم اکراه تحقق پیدا می کند؟ و اصلا تصور دارد یا دارد؟ می شود یک مرد را ارعاب وتهدید کرد حتما این رابطه و عمل را با فلان شخص انجام بدهد؟.

نظر فقهاء:

مرحوم محقق حلی در شرائع الاسلام [1] در رابطه با تحقق اکراه در طرف رجل تردید دارد و المحکی عنه از سید بن زهره در کتاب شریف غنیه النزوع[2] ایشان ادعای جزم به عدم نموده است مگر می شود یک مرد خودش نخواهد با دعوا و تهدید و ارعاب وادارش کرد که این عمل نامشروع انجام بدهد اصلا امکان تصور ندارد این گونه استدلال جزم بر عدم کرده و فرموده اند مردی که در رابطه با عملی میل باطنی ندارد و به اصطلاح فعلا مکره شده وقتی میل ندارد قدمش به سمت آن عمل برداشته نمی شود و به عقیده من یک مقدار استدلال را باز نموده و فرموده خود بی میلی و اکراه از بعث و انبعاث و انتشار عضو و انبعاث قوا منع و جلوگیری می کند زیرا بعث و انتشار عضو خاص به سمت فعل نیاز به اعصاب آرام دارد نیاز به آرامش دارد و انتشار عضو در صورتی است که اشتیاق و میل نفسانی داشته باشد و با اکراه چگونه این عمل شنیع را انجام می دهد؟

الان تو این شرایط فعلی در این زمان ها گاهی جوان های سن کم گاهی سوال می کنند که ما نسبت به خانواده های خودمان به وظایف اتاق خواب نمی تونیم عمل کنیم به خاطر اینکه یا اعصاب ندارند یا به فکر نان یا به فکر آب هستند و عمدتا استرس های خانمان سوز مبتلا شدند و همه این ها تاثیر در میل و اشتیاق و نعوظ دارد کسی که اعصاب ندارد استرس دارد آرامش ندارد تا چه رسد بی میل باشد و چه بالاتر کتکش بزنند این کار رو بکند این اصلا شل ول می افتد این نه بعث می تواند داشته باشد نه انبعاث داشته باشه نه نعوظ داشته باشد.

لذا مرحوم سید بن زهره خواسته بگوید که اگر مرد رو اکراه بکند کتکش بزنند تهدیدش بکنند که اصلا بعث و انبعاث و نشر و انتشار ندارد لذا نمی تواند آدم مکره بیاد هم مکره باشد و هم این عمل نعوذ بالله زنا رو انجام بدهد.

در رابطه با مرد اکراه قابل تصور نیست یا امکان ندارد.

استاد: و لکن ظاهرا والله اعلم باید گفت تحقق اکراه در طرف مرد ایضا تحقق پیدا می کند و بلکه قابل تصور هست این گونه نیست که اکراه در رابطه با طرف مرد محال باشد مضافا به آنچه که صاحب جواهر گفته است که بیان است از امکان فرض اکراه و تحقق اکراه در طرف رجل بدون اینکه آن عضو خاص انتشار و نعوظ داشته باشد در جواهر دارد که گفتیم نمی شود اکراه در رابطه با طرف مرد امکان ندارد چرا امکان نداشته باشد؟ چرا قابل تصور نباشد معنای زنا داخل کردن اون عضو خاص مرد است در فرج زن و فرض کنید این طرف به زور حالا یا به هر چی ولو نعوظ هم نداشته باشه ولو انتشار هم نداشته باشه حشفه رو در جای مخصوص فرو می کند این نعوذ بالله رابطه نامشروع است. حالا ممکنه ظاهرا لذت نبرد یا بی میل باشد ولی دخول عضوی در عضو دیگر.قابل تصور هست

ممکن است فعل آن دخول بدون خوف هنگام انتشار آلت به این صورت که آلت منتشره را به زور و قهرا بر فرج زن داخل نماید و هیچ چیز نمی تواند از انتشاری که ناشی از میل نفس و انبعاث که از لوازم حیوانیت و وجود غریزه جنسی جلوگیری کند و گاهی می شود که حیوانی یا مردی با کتک نمی توان از جنس مخالف جدا نمایند.

گاهی است که مرد حالا جنس مخالف رو به هر شکلی هر شرایطی دیده است ولو چوب به کله اش بزنند اما چون غریزه جنسی اینقدر قویه که می گوید چوب به سرت بخوره دستت بشکند و پایت بشکند اما این اتفاق بیفتد یعنی مکره هست تحدید سرش هست ارعاب هم روی سرش هست ولی دست از آن عمل بر نمی دارد این رو می گویند غریزه ی جنسی.

پس می شود برای مرد هم یک مکره تصور کرد.

حالا این رو باید گفت که گاهی هست در مکره میل جنسی وجود دارد گاهی میل جنسی وجود ندارد ولی مکره قابل تصور است و صاحب جواهر رحمه الله علیه می فرماید: « وفيه مع إمكان فرضه وتحققه بدونه بأن يدخل الحشفة في الفرج وهو غير منتشر ، كما أنه يمكن فعله من غير تخويف حين انتشار الآلة بأن يدخل الآلة المنتشرة قهرا على صاحبها في الفرج » [3]

بحث ما در پایان مسئله چهارم در تحریر الوسیله این بود که مرحوم امام فرموند: « . ولا شبهة في تحقّق الإكراه في طرف الرجل كما يتحقّق في طرف المرأة.»[4]

در طرف مرد امکان مکره شدن مرد تصود دارد یعنی در حالی که مکرم است این کار رو انجام بدهد پس قابل تصور در طرف مرد هم هست.

استاد:

حالا می خواهیم بگویم نتیجه این بحث ها این شد که آنچه را مرحوم امام خمینی فرمودند ولا شبهة في تحقّق الإكراه في طرف الرجل طبق قاعده بوده است و ممکن بوده است.

این تمام بحث در مسئله چهارم بود.

مسئله پنجم خواهد آمد.