« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

1404/07/05

بسم الله الرحمن الرحیم

الحدود/ شرائط الحد/ زنا/مسقطات حد

 

موضوع: الحدود/ شرائط الحد/ زنا/مسقطات حد

بحثمان در سال گذشته در رابطه با شرایط حد بود با چه شرطی فرد زانی حد می خورد و رجم می شود؟

و سه تا شرط عمده را که در بحث گذشته کردیم این بود « و یشترط فی تعلق الحد العلم بتحریم »[1]

اول: باید آن گنهکار و آن مرتکب گناه بداند که این کار حرام است و با علم به تحریم این عمل رو انجام بدهد و باید حد بخورد.

دوم: اختیار است.

یعنی خودش تصمیم بگیرد و با اراده خودش این عمل رو انجام بدهد و دیگری او را اکراه نکرده باشد به زور وادار نکرده باشد این مسئله اتفاق نیفتاده باشد.

سوم: بلوغ.

یکی از شرایط عامه تکلیف بلوغ است تا انسان بالغ نباشد نماز واجب نیست و تا بالغ نباشد حد بر او جاری نمی شود.

عرض کردیم علاوه بر این شرایط اگر کسی می خواهد به او رجم بشود سنگ باران بشود علاوه بر این شرایط فعلی که عرض کردیم احصان هم باشد یعنی چی یعنی به مردی که دارای زن و بچه هست اگر زنا کند حد زده می شود یعنی محسن یا به زنی که دارای شوهر است اگر خدا نکرده عمل خلاف عفت انجام بدهد رجم می شود.

این کلیاتی بود که در سال گذشته ما بحث کردیم و تمام شد از پارسال یکی دو تا درس آخر سال بحثمون در مسقطات حد بود که کسی کار خلاف عفت انجام داده حد لازم دارد اما مواردی داریم که حد ساقط می شود.در کجا ساقط می شود؟ یکی از آن مواردی که عرض می شود حضورتون در گذشته هم عرض کردیم الان هم بحثش رو باید تکمیل بکنیم در موارد شبهه است.

موارد شبهه این است که او وارد این سالن شده دید که همان پیراهن همان شلوار همان چادری که خانمش پوشیده به همون قیافه و کمی هوا تاریک بود توجه نداشت و خلاصه رفت و این عمل زناشویی رو انجام داد بعد که تموم شد دید این اصلا زنش نیست که این یقین به حلیت داشت ولی دید ای داد بیداد اشتباه کرده است.

در اینجا حد از این ساقط می شود و این زنا نیست یا در موارد اکراه همچنین که حد ساقط است.

در آینده مواردش خواهد آمد که یکی از آن مواردی که مشهورترین مطلب که در قاعده باب حدود مطرح است و سپس تسری به تعزیرات و سایر مجازات ها شده است قاعده ی تدرء الحدود به شبهات است.

.

پس بحث در این که یکی از مواردی که حد رو ساقط می کند شبهه است دلیلش چی است؟ دلیلش همین که عرض کردم تدرء الحدود بالشبهات است.

حالا ببینیم نظر فقهای عظام چیست .

استاد: ظاهرا والله اعلم اصحاب فقهای امامیه و حتی اهل سنت در پذیرش این قاعده تسالم دارند یعنی توافق دارد و اهل سنت هم این رو قبول دارد و اهل امامیه و شیعه هم این قاعده رو قبول دارد که هر جا که شبهه بود اونجا حد ساقط می شود.

دلیل چیست؟

دلیل همین تدرء الحدود بالشبهات است.

یکی از آن فقهاء مرحوم آیت الله آسید عبدالاعلی سبزواری که یکی از فقهای نامدار نجف بودند که مرحوم شده که من همین دفعه که نجف رفتم با یکی از پسراش در منزل ایشون دیدار داشتم و از صفات ایشون مطرح می کرد که جز فقهایی که مثلا مثل مرحوم آقای خویی یا یه ذره برتر ، است تقریراتی آقاسید عبدالعلی سبزواری هم دارند

مرحوم سبزواری یک عبارتی دارد « من القواعد التی أرسلوها إرسال المسلّمات، و جعلوها مما استدل بها لا علیها قوله صلّی اللّه علیه و آله: «تدرء الحدود بالشبهات»[2] این قاعده از مسلمات یعنی نیازی به بحث و فصل نیست یعنی اینقدر مطلب بدیهی است که همه فقها این رو قبول دارند و نیاز به بحث وجود ندارد اما در عین حال با توجه به اینکه اکثر فقها شیعه و سنی این مطلب رو قبول دارند اما از بین فقهای شیعه مثل مرحوم آیت الله خویی رحمه الله تعالی علیه که حدیث « ادرؤا الحدود بالشبهات»[3] را صحیح نمی داند و بعضی مطرح کردند شاید این که این قاعده مطلب جدیدی رو بیان کند یا مطلب جدیدی رو مطرح نکند اصلا ایشون قائل به صحت این حدیث نیست این مطلب داشته باشید ما سال گذشته هم در رابطه با فرمایش مرحوم آقای خویی مطالبی داشتیم تا ببینیم این بحث به کجا می رسد.

از بین اهل سنت ابن حزم اندلسی[4] این هم با مرحوم آقای خویی همراه شده است و ایشان هم گفته ما این روایت را این قاعده را قبول نداریم مفاد این قاعده تدرء الحدود بالشبهات چیست؟

مفاد اجمالی قاعده این است که حدود با شبهه برداشته می شود به عبارت دیگر مجازات حدی تنها در صورتی جاری می شود که هیچ شک و شبهه ای در بین نباشد و حالا بعضی می گویند باید آن مرتکب نه تنها شک نداشته باشد و اعتقاد به حلت این عمل داشته باشد و بعضی ها می گویند یقین به حلیت این عمل داشته باشد و بعضی ها می گویند ظن به حلت این عمل داشته باشد و حالا از لابه لای صحبت های آینده آقایان یک مسائل در می آید یا صاحب جواهر یک سری تعبیرهای اینجوری دارد.

پس ببینید وقتی این مرتکب گناه حد می خورد که شک و شبهه ای نداشته باشد که این عمل حرام است مثلا بداند زنا حرام است بعضی ها گفتند نه تنها شک شبهه ای نداشته باشه بلکه ظن به حلیت این عمل داشته باشد و بعضی ها گفتن یقین به حلیت داشته باشد و بعضی ها یه جور دیگه تعبیر کردند.

در عین حال آنچه مسلم است زانی و گنهکار و مرتکب خلاف وقتی حد می خورد که شک و شبهه ای در حرمت نداشته باشه که حد بخورد اما اگر یقین به حلت دارد یا ظن به حلت دارد اینجا حد نمی خورد.

پس بحث ما پس باید در رابطه با قاعده درء باشد.

هر جا شبهه باشد اونجا حد نمی خوره حالا گاهی در قصاص و گاهی در زنای و گاهی در قطع دست هر جا که حاکم شرع بخواد این متهم رو مجازات کنه باید هرجور شک و شبهه ای در قضیه نباشد یعنی این مکلف یقین داشته باشد که دارد دزدی می کند مال مردم است و اگر برداشت دستش قطع می شود اما اگر گمان داشت یا یقین داشت که مال خودش است و برداشت و حال که مال مردم اینجا دستش قطع نمی شود چون شبهه است.

بحث درباره قاعده درء را در مواردی و بین گفتاری تحلیل می کنیم :

گفتار اول:

که باید مورد بررسی قرار بگیرد واژگان و واژه هایی که در اینجا به کار رفته از قبیل حدود و از قبیل درء و از قبیل شبهه بررسی شود.

درء یعنی چی؟ تدرء یعنی چی؟حدود یعنی چی؟ شبهه یعنی چی؟ این موارد معانیش باید روشن و مشخص بشود تا یواش یواش بریم و نتیجه بگیریم.

الف: درأ

اولین واژه ای که مورد بحث قرار می گیره واژه درء است شما هم نگاه بکنید لغت ببینید این از چه باب است؟

این واژة «درأ» که مصدر «تدرأ»، «ادرئوا» و در عین حال درء مصدر است و در لغت حالا معناش چیست؟

معنای درء یعنی دفع کردن است یعنی می خواهد طرف به اصطلاح قصاص بشود در اینجا درء یعنی قصاص رو ساقط کنید و دفعش کنید یا به معنای ساقط کردن است می خواست شلاق بخورد در اینجا درء یعنی این رو ساقطش کنید و شلاق نزنید و تعطیلش کنید که منبع این در فراهیدی [5] جوهری[6] است.

بنابراین منظور از درء حد یا تدرء الحدود به معنای دفن کردن و ساقط کردن و عدم اجرای آن حد است.

ب: حدود

حدود جمع حد است و حد گاه وصف مجازات معین شرعی می شود و گاه وصف جرمی است که مجازات معین شرعی دارد و روشن است که مراد از حد در این قاعده مجازات حدی است و نه جرم حدی.

بدیهی است آنچه که در اثر شبهه دفع و ساقط می شود و آنکه وضع و دفعش به دست قاضی است مجازات حدی است.

ج‌: شبهات

جمع واژه شبهه است و شبهه در لغات به معنای التباس است ملتبس شدن قاطی شدن که جوهری[7] در کتابش بیان کرده است و «پوشیدگی کار و مانند آن» در کتاب فرهنگ جامع نوین[8] آمده است اما ببینیم مراد از «شبهه» در قاعدة درأ و به عبارت دیگر معنای اصطلاحی شبهه چیست.

بین فقها ظاهرا در معنای اصطلاحیش اختلاف است و شهید اول رحمه الله علیه با پیش کشیدن ظن شبهه را اماره ای می داند که برای مرتکب موجب گمان به حلیت می شود یعنی شهید اول شبهه را ملتبس معنا نمی کند بلکه شهید اول شبهه رو به معنای اماره می داند می گوید شبهه علامت است که آقای مرتکب براش ظن حاصل می شود یا گمان حاصل می شود یا یقین حاصل می شود بر اینکه مثلا این زن مال خودش است یا این مال مال خودش است و گمان به حلیت پیدا می کند.

پس از چه راهی ظن پیدا کرده است؟

از راه همین شبهه است و شبهه را اماره می داند پس دقت کنید معنای اصطلاحی شبهه به معنای اماره شد و در نتیجه به عملی دست زده است که در واقع حرام است.


[8] سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، دهم، 1365.
logo