« فهرست دروس
درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/08/04

بسم الله الرحمن الرحیم

خصوصیات آن حضرت در برخورد با مراجعین/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) /اخلاق نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

 

 

موضوع: اخلاق نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) /خصوصیات آن حضرت در برخورد با مراجعین

 

1- بحث اخلاقی (خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَخْرَجِ رَسُولِ اللَّهِ كَيْفَ كَانَ يَصْنَعُ فِيهِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَخْزُنُ لِسَانَهُ إِلَّا عَمَّا يَعْنِيهِ وَ يُؤْلِفُهُمْ وَ لَا يُنَفِّرُهُمْ وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ وَ يُوَلِّيهِ عَلَيْهِمْ وَ يُحَذِّرُ النَّاسَ وَ يَحْتَرِسُ مِنْهُمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَطْوِيَ عَنْ أَحَدٍ بِشْرَهُ وَ لَا خُلُقَهُ وَ يَتَفَقَّدُ أَصْحَابَهُ وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ لَا يَغْفُلُ مَخَافَةَ أَنْ يَغْفُلُوا أَوْ يَمِيلُوا وَ لَا يَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا يَجُوزُهُ الَّذِينَ يَلُونَهُ مِنَ النَّاسِ خِيَارُهُمْ أَفْضَلُهُمْ عِنْدَهُ وَ أَعَمُّهُمْ نَصِيحَةً لِلْمُسْلِمِينَ».[1]

1.1- کیفیت تقسیم اوقات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

بحمدالله در دستور سیر و سلوکیِ رسولِ مکرمِ اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودیم. ایشان هرگاه به محل استراحت می‌رسیدند، وقت خود را به سه قسم تقسیم می‌کردند: قسمِ خدایی، قسمِ خانوادگی و قسمِ خودِ ایشان. قسمِ خود را نیز میان خود و دیگران تقسیم می‌کردند.

1.2- تقدیم اهل فضل از میان مراجعان، توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

و در دیگران، اهلِ فضل را مقدم می‌داشتند: «وَ قَسَّمَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِهِمْ فِي الدِّينِ»؛ یعنی بر اساس دین، وقت را تقسیم می‌کردند و حاجات همه را برآورده می‌ساختند. این دستور برای همه است؛ دستورِ فکری - عملی است. ما فعلِ معصوم را حجّت می‌دانیم و این سنت باید اجرایی شود. ایشان از سؤال‌های مردم غافل نمی‌شدند؛ به‌ویژه از سؤال‌های اهلِ علم؛ و آیهٔ ﴿وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ﴾[2] را به‌جا می‌آوردند.

1.3- لزوم پاسخ‌گویی به سؤالات مردم، خصوصا نوجوانان مطابق با فکر آنان

برای رفعِ حوایجِ مردم برنامه‌ریزی داشته باشید. پاسخِ نوجوان‌ها را نیز باید مطابقِ فکرِ آنان داد. یک عالمِ دینی باید بزرگ‌ترین و سخت‌ترین براهین و مسائلِ علمی را در پرورشگاهِ نفسانیِ خود حل کند و سپس در پژوهشگاهِ خود، و آنگاه به قدرِ توان و عقلِ مردم بازده داشته باشد: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله): إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ».[3]

1.4- لزوم وساطت در رساندن حاجات دیگران به مسئولین

بعد حضرت فرمودند: شاهدان به غایبان برسانند؛ و بگردید کسی که دستش به من نمی‌رسد، بیاورید، یا حاجتش را برآورید. کسی که حاجتِ فردی را نزد سلطانی که مسلط بر اجرای حاجت است ببرد، خداوند قدمِ او را در روزِ قیامت تثبیت می‌کند. به همهٔ مسئولان می‌گویم: اگر خودتان نتوانستید حاجتِ کسی را حل کنید، او را به فردی ارجاع دهید که بتواند این کار را انجام دهد.

1.5- راهنمایی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مراجعین

کسی که پیشِ حضرت می‌آمد، هنگامِ خروج، آن‌قدر حضرت با او خودمانی سخن می‌گفتند که هر یک با راهنمایی و دلیل خارج می‌شدند. به همین جهت برای اهلِ فضل، وقتِ اختصاصی قرار می‌دادند.

1.6- خاطره

لازم نیست جلسه رسمی باشد؛ گاهی در تلفن می‌توان نکته‌ای گفت. یکی از روحانیونِ روستا هرگز نمی‌شد به من تلفن بزند یا بیاید و مسئله‌ای مطرح نکند؛ «مسألةٌ مسألةٌ». خدا رحمتش کند.

1.7- جلسات علمی در مجالس علما

عزیزی از نجف می‌گفت: خوبی‌ حشر و نشر علما این است که علما جمع می‌شوند و جز درس و بحث سخن دیگری ندارند. یکی از کسبه می‌گفت: مغازه داشتم؛ دیدم دو سید از درس آمدند و دمِ مغازهٔ من بحث می‌کردند. رفتم استراحت کردم و برگشتم؛ نزدیکِ نماز دیدم هنوز در حالِ بحث هستند. گویا یکی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی بوده است.

1.8- کنترل زبان، توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«سألت عن مخرجِ رسولِ الله (ص): کیف یصنع فیه؟» پاسخ: «یَخْزُنُ لسانهُ إلّا عَمّا یَعْنِیه»؛ زبانش را نگه می‌داشت، مگر در گفتارهای وحدت‌آفرین.

 


logo