« فهرست دروس
درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

کلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد لزوم وساطت در رفع حاجات دیگران در صورت عدم دسترسی حاجت‌مندان به مسئولین/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) /اخلاق نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

 

 

موضوع: اخلاق نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) /کلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد لزوم وساطت در رفع حاجات دیگران در صورت عدم دسترسی حاجت‌مندان به مسئولین

 

1- حدیث اخلاقی (خصوصیات اخلاقی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله)

«... فَكَتَمْتُ هَذَا الْخَبَرَ عَنِ الْحُسَيْنِ زَمَاناً ثُمَّ حَدَّثْتُهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَبَقَنِي إِلَيْهِ وَ سَأَلَهُ عَمَّا سَأَلْتُهُ عَنْهُ فَوَجَدْتُهُ قَدْ سَأَلَ أَبَاهُ عَنْ مَدْخَلِ النَّبِيِّ وَ مَخْرَجِهِ وَ مَجْلِسِهِ وَ شَكْلِهِ فَلَمْ يَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً قَالَ الْحُسَيْنُ (ع) سَأَلْتُ أَبِي (ع) عَنْ مَدْخَلِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَيَرُدُّ ذَلِكَ بِالْخَاصَّةِ عَلَى الْعَامَّةِ وَ لَا يَدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ كَانَ مِنْ سِيرَتِهِ فِي جُزْءِ الْأُمَّةِ إِيثَارُ أَهْلِ الْفَضْلِ بِإِذْنِهِ وَ قَسَّمَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِهِمْ فِي الدِّينِ فَمِنْهُمْ ذُو الْحَاجَةِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَاجَتَيْنِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَوَائِجِ فَيَتَشَاغَلُ وَ يَشْغَلُهُمْ فِيمَا أَصْلَحَهُمْ وَ أَصْلَحَ الْأُمَّةَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ عَنْهُمْ وَ إِخْبَارِهِمْ‌ بِالَّذِي يَنْبَغِي وَ يَقُولُ لِيُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْكُمُ الْغَائِبَ وَ أَبْلِغُونِي حَاجَةَ مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى إِبْلَاغِ حَاجَتِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَبْلَغَ سُلْطَاناً حَاجَةَ مَنْ لَا يَقْدِرُ عَلَى إِبْلَاغِهَا ثَبَّتَ اللَّهُ قَدَمَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يَذْكُرُ عِنْدَهُ إِلَّا ذَلِكَ وَ لَا يَقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ غَيْرِهِ يَدْخُلُونَ رُوَّاداً وَ لَا يَفْتَرِقُونَ إِلَّا عَنْ ذَوَاقٍ وَ يَخْرُجُونَ أَدِلَّةً فُقَهَاءَ. فَسَأَلْتُهُ عَنْ مَخْرَجِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) كَيْفَ كَانَ يَصْنَعُ فِيهِ فَقَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَخْزُنُ لِسَانَهُ إِلَّا عَمَّا يَعْنِيهِ وَ يُؤْلِفُهُمْ وَ لَا يُنَفِّرُهُمْ وَ يُكْرِمُ كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ وَ يُوَلِّيهِ عَلَيْهِمْ وَ يُحَذِّرُ النَّاسَ وَ يَحْتَرِسُ مِنْهُمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَطْوِيَ عَنْ أَحَدٍ بِشْرَهُ وَ لَا خُلُقَهُ وَ يَتَفَقَّدُ أَصْحَابَهُ وَ يَسْأَلُ النَّاسَ عَمَّا فِي النَّاسِ وَ يُحَسِّنُ الْحَسَنَ وَ يُقَوِّيهِ وَ يُقَبِّحُ الْقَبِيحَ وَ يُوهِنُهُ مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ لَا يَغْفُلُ مَخَافَةَ أَنْ يَغْفُلُوا أَوْ يَمِيلُوا وَ لَا يَقْصُرُ عَنِ الْحَقِّ وَ لَا يَجُوزُهُ الَّذِينَ يَلُونَهُ مِنَ النَّاسِ خِيَارُهُمْ أَفْضَلُهُمْ عِنْدَهُ وَ أَعَمُّهُمْ نَصِيحَةً لِلْمُسْلِمِينَ».[1]

1.1- خلاصه برخی از مباحث حدیث در جلسات گذشته

هر کجا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به منزلی می‌رسیدند، هر کجا که استراحتی داشتند این طور وقتشان را تنظیم می‌کردند. جزئی برای خدا و اهل و خود. بخش خود را بین خود و مردم تقسیم می‌کردند. بین مردم هم اولویت‌بندی می‌کردند و ارزش‌گذاری بر اساس دیانت بود. مردم هم حاجات مختلف داشتند و تمام وقتشان را صرف اینها می‌کردند.

1.2- لزوم وساطت در رفع حاجات دیگران در صورت عدم دسترسی حاجت‌مندان به مسئولین

«وإخبارهم بالذي ينبغي، ويقول: ليبلغ الشاهد منكم الغائب، و أبلغوني حاجة من لا يقدر على إبلاغ حاجته، فإنه من أبلغ سلطانا حاجة من لا يقدر على إبلاغها ثبت الله قدميه يوم القيامة»؛

می‌فرمودند کسانی که در جمع حاضر هستند، به غائبان برسانند و کسی که نمی‌تواند حاجتش را برساند، به من برسانید.

1.3- لزوم رسیدگی به حاجات مردم در روایات

باید سراغ افراد برای رفع حاجت‌شان برویم. نه اینکه بیایند و جواب ندهیم. در روایت است که حاجت مردم به شما نعمت خداوند بر شما است؛ پس در رفع حاجات مردم خسته نشوید؛ در غیر این صورت این نعمت به شخصی غیر از شما سپرده می‌شود.[2]

1.4- پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، طبیب دوّار(رفتن ایشان به سمت مریض)

در نهج‌البلاغه درباره رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روایت آمده است: «طبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه».[3] ایشان وسیله دارو و درمان‌شان سیار بود. ایشان سراغ دیگران می‌رفتند. طبابت روانی و معنوی بود. ما هم باید این حالت را داشته باشیم. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[4] باید این‌طور باشیم. بچرخیم ذوالحوائج را پیدا کنیم و حاجت او را برطرف کنیم.

1.5- خاطره‌ای از تواضع علامه شعرانی و علامه حسن‌زاده (رحمهما‌الله)

حضرت علامه حسن‌زاده - جانم به قربان‌شان - نقل می‌فرمودند: «طلبه‌ای سراغ آیت الله شعرانی آمد و گفت که برای من ادبیات بخوانید. ایشان رد نکردند و با آن عظمت درس را شروع کردند. دیدم برای ایشان زحمت است. گفتم: اجازه بدید من برایش بخوانم». همین قضیه برای بنده اتفاق افتاد. عزیزی گفت: «درب خانه‌ی ایشان (علامه حسن‌زاده) اصرار می‌کرد که برای من درسی بخوانید. گفتم: اجازه بدهید من بخوانم». ایشان الان از اساتید ارزشمند حوزه‌های علمیه است.

1.6- پاداش وساطت در رفع حاجت دیگران در این روایت

در روایت ابتدای بحث، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند که کسی که حاجت بعضی را به فردی برساند که او برطرف کند، خدا قدمش را در روز قیامت تثبیت می‌کند.

1.7- لزوم رفع حاجت دیگران

باید حاجات دیگران را رفع کنیم؛ حتی اگر شده به آبرو گذاشتن برای دیگران. پل بشویم، تا دیگران حوایج‌شان را برطرف کنند. خدا را شاکریم که ان‌شاءالله رفع حوائج به من و شما واگذار شده است. شیعه، ایتام آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

1.8- ارجاع برخی از حاجت‌مندان به برخی از علماء، توسط امام رضا (علیه‌السلام) در زمان حاضر

حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، بعضی از علمای سابق را که متوسل می‌شدند، به آن بزرگواران محول می‌کردند. این در هر زمانی ادامه دارد. جالب این است گفت: « به حضرت امام رضا (علیه‌السلام) متوسل شدم. دیدم برآورده نشد. در صف نماز جماعت کسی گفت: فلانی تو را کار دارد. آن بزرگ گفت: ناراحت نباش و حاجت مرا رفع کرد».

 


logo