1404/07/13
بسم الله الرحمن الرحیم
ملاک آن حضرت برای مقدم کردن افراد نزد خود و پذیرش آنان/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /اخلاق نبوی (صلیاللهعلیهوآله)
محتويات
1- بحث اخلاقی (خصوصیات اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله)1.1- کیفیت تقسیم اوقات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
1.2- ملاک آن حضرت برای پذیرش افراد نزد خودشان
1.2.1- ملاک اول: مقدمکردن خواص و نخبگان بر عوام
1.2.2- ملاک دوم: مقدم کردن افراد بر اساس فضیلت و تدیّن آنان
موضوع: اخلاق نبوی (صلیاللهعلیهوآله)/خصوصیات اخلاقی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /ملاک آن حضرت برای مقدم کردن افراد نزد خود و پذیرش آنان
1- بحث اخلاقی (خصوصیات اخلاقی پیامبر صلیاللهعلیهوآله)
در حدیث اخلاقی و معرفتی به فرمایش امام حسین (علیهالسلام) رسیدیم که برای امام مجتبی (علیهالسلام) حکایت کردند و از پدر راجع به حالات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند. در ادامه این روایت چنین آمده است:
«قَالَ كَانَ دُخُولُهُ لِنَفْسِهِ مَأْذُوناً لَهُ فِي ذَلِكَ فَإِذَا أَوَى إِلَى مَنْزِلِهِ جَزَّأَ دُخُولَهُ ثَلَاثَةَ أَجْزَاءٍ جُزْءاً لِلَّهِ تَعَالَى وَ جُزْءاً لِأَهْلِهِ وَ جُزْءاً لِنَفْسِهِ ثُمَّ جَزَّأَ جُزْأَهُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ فَيَرُدُّ ذَلِكَ بِالْخَاصَّةِ عَلَى الْعَامَّةِ وَ لَا يَدَّخِرُ عَنْهُمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ كَانَ مِنْ سِيرَتِهِ فِي جُزْءِ الْأُمَّةِ إِيثَارُ أَهْلِ الْفَضْلِ بِإِذْنِهِ وَ قَسَّمَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِهِمْ فِي الدِّينِ فَمِنْهُمْ ذُو الْحَاجَةِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَاجَتَيْنِ وَ مِنْهُمْ ذُو الْحَوَائِجِ فَيَتَشَاغَلُ وَ يَشْغَلُهُمْ فِيمَا أَصْلَحَهُمْ وَ أَصْلَحَ الْأُمَّةَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ عَنْهُمْ وَ إِخْبَارِهِمْ».[1]
1.1- کیفیت تقسیم اوقات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
فرمودند آقا رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، هر کجا میخواستند ورود و خروج داشته باشند، با وجود اینکه صاحب همه اذنها بودند، اجازه میگرفتند. ما نباید هر کجا بدون اذن وارد شویم. «فإذا أوی إلی منزله جزّء دخوله ثلاثة اجزاء». این منزل هم منزل اصطلاحی نیست؛ هرچند که آن هم هست. حضرت برنامهریزیشان لحظهای بوده است؛ هرچند اصولی داشته است. طبق آن اصول، برنامه را تطبیق میکردهاند. تطبیقش متغیر بوده، ولی تدبیرش واحد بوده است. «جزءا لله تعالی و جزءا لأهله و جزءا لنفسه». گفتیم که منظور از اهل هم، همهی مأنوسین انسان هستند. بعد جزء خود را بین خود و مردم تقسیم میکردند و وقت اضافی را از وقت خود استفاده میکردند.
1.2- ملاک آن حضرت برای پذیرش افراد نزد خودشان
1.2.1- ملاک اول: مقدمکردن خواص و نخبگان بر عوام
«فیردّ ذلک بالخاصة علی العامّة»؛ گروهی از نخبگان و خواص تشکیل میدادند. کسانی که به حضور ایشان رفتوآمد دارند، یک گروه از آنان، کسانی هستند که اهل دانشاند و مانند سلمان و ابوذر هستند. تشکیل مراتب و مدارج، امر الهی است. در نظام وجود اختلاف است. اختلاف به معنای این است که چند نفر با هم رفتوآمد دارند که در آن، سلیقهها مشخص میشود. «و لا یدّخر عنهم منه شیئا»؛ از این گروه خواص، چیزی را پنهان نمیکردند، چیزی را نادیده نمیگرفتند و تمام جوانب را در نظر میگرفتند.
1.2.2- ملاک دوم: مقدم کردن افراد بر اساس فضیلت و تدیّن آنان
«و کان من سیرته فی جزء الأمّة ایثار أهل الفضل بإذنه و قسمهم علی قدر فضلهم فی الدین».
در این روایت، امت است، نه ملت. تفاوت ملت با امت در این است که گروهی که با هر عقیدهای یک جا جمع شوند، ملت است؛ ولی کسانی که جمع شوند و هدف و خط سیر واحدی داشته باشند، امت هستند؛ هدف واحد و جمعیت متعدد که همه به یک سو میروند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در جزء امت، اهل فضل را مقدم میکردند و میفرمودند زودتر بیایند. تدین افراد را برای تقدم، معیار قرار میدادند. تقدم نخبگانی و تقدم تعهدی و تدینی، جزو تفضیل و تفضل است.
انشاءالله برای این حدیث، برنامهریزی دقیق داشته باشیم.