1404/07/05
بسم الله الرحمن الرحیم
اوصاف ظاهری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)/اوصاف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /اخلاق نبوی (صلیاللهعلیهوآله)
موضوع: اخلاق نبوی (صلیاللهعلیهوآله)/اوصاف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) /اوصاف ظاهری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
1- بحث اخلاقی (اوصاف پیامبر صلیاللهعلیهوآله)
1.1- اوصاف ظاهری پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
در سال جدید خدا را شاکریم که در حرم اهلبیت (علیهلسلام) در محضر حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) هستیم. در محضر آیات و روایات ائمه (علیهمالسلام) هستیم. بحمد الله در محضر فقه و فقاهتیم. رب انعمت فزد. فلک الحمد عدد کلماتک و عدد کل نجم و فلک و ملک فی السماء. در اولین روز طبق رسمهای همه روزه سالهای تحصیلی یک روایت اخلاقی میخواندیم.
در کتاب بحار الانوار، ج 16، ص 147 به بعد به نقل از عیون اخبار الرضا (علیهالسلام) - که عنوان کتاب هم مورد عنایت است و زبده و چشمهای از روایات نقل شده از امام رضا (علیهلسلام) در این کتاب آمده است.
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ مَنِيعٍ قَالَ: حَدَّثَنِي إِسْمَاعِيلُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (علیهالسلام) بِمَدِينَةِ الرَّسُولِ صلیاللهعلیهوآله قَالَ: حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ] عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ علیهالسلام قَالَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ علیهالسلام سَأَلْتُ خَالِي هِنْدَ بْنَ أَبِي هَالَةَ عَنْ حِلْيَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله) وَ كَانَ وَصَّافاً لِلنَّبِيِّ صلیاللهعلیهوآله فَقَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ فَخْماً مُفَخَّماً يَتَلَأْلَأُ وَجْهُهُ تَلَأْلُؤَ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ...».[1]
حدیث به نوادگان امام سجاد (علیهالسلام) میرسد و به خود امام سجاد (علیهالسلام) میرسد و آن حضرت از عموی خود امام مجتبی (علیهالسلام) نقل میکنند. این گونه فرمودند: «سألت خالی هند ابن ابی هالة تمیمی». هند بن أبی هالة، پسرخوانده رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از شهدای بدر یا احد بود. در میان دوستان رسول خدا و صحابه ایشان معروف بود به وصّاف رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)؛ مانند راویان جنگ ما. رضوان الهی بر شهدای جنگ 8 ساله و 12 روزه. برخی راوی جنگ هستند؛ مانند شهید سید مرتضی آوینی. «هند بن ابی هالة کان وصافا لرسول الله». حالات ایشان را بیان میکرد. سألت خالی هند ابن ابی هالة عن حلیة رسول الله (صلیاللهعلیهوآله). حلیة، یعنی سیر و سلوک و خصلتهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله). «و کان وصافا للنبی (صلیاللهعلیهوآله). «کان خُلقُهُ القُرآنُ»،[2] بیانش توسط هند دایی امام مجتبی (علیهلسلام) بود. «قال کان رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)». این «کان»َ و مانند آن در روایات، یعنی چیزی که میبایست باشد و بود شد و تحقق یافت. وصف وجودی مییابد. «کان فخما مفخما یتلألأ وجهه تلألؤ لیلة البدر».
«فَخِم مُفَخَّم»[3] به کسی میگویند که قیافهاش ابهت و جلوه مخصوصی دارد. دلها را جذب میکند و باعث توجه میشود. نور صورتش متلألؤ بود؛ مانند ماه شب چهارده. اول شخصیت جسمانی حضرت را میگوید و بعد اوصاف اخلاقی ایشان را. در روزهای بعدی باقی روایت را بیان خواهیم کرد. هم قیافه آخوندی و هم قیافه مردمی و هم قیافه پیغمبری و هم قیافه خانوادگی حضرت را بیان میکند.