« فهرست دروس
درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/15

بسم الله الرحمن الرحیم

آثار محبت معصومین (علیهم‌السلام) بعد از مرگ/محبت /اخلاق ولایی

 

 

موضوع: اخلاق ولایی/محبت /آثار محبت معصومین (علیهم‌السلام) بعد از مرگ

 

1- حدیث اخلاقی (محبت)

1.1- نسبت بین دین و محبت

در روایات محبت بودیم. بیان این حدیث شریف که امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ»؛[1] دین، محبت است و محبت، دین است. آن‌قدر دایره‌ی محبت وسیع است که نه تنها در دنیا خلاصه می‌شود، بلکه نتیجه‌ی محبت و خود آن، در عالم عقبی ساری و جاری است.

1.2- صفت حبّ برای خداوند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

آخرین وصف حضرت رسول اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم)، «حبیب‌الله» است. صفت باری‌تعالی نیز در دعاهای مختلف مأثوره و غیر مأثوره، حبیب است؛ همان‌طور که در ادعیه آمده است: «يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ».[2] سریان و جریان هستی بر اساس محبت است. در مبانی معرفتی‌مان عرض کردیم ذات باری‌تعالی، فاعل بِالحُبّ است. فلاسفه، هشت قسم فاعل مطرح کردند. ما معتقدیم خدا فاعل بالحب است؛ آن هم ﴿أَشَدُّ حُبًّا﴾[3] و مرحله‌ی شدید محبت.

1.3- آثار محبت معصومین (علیهم‌السلام) بعد از مرگ

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:‌ «حُبِّي وَ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِنْدَ النُّشُورِ وَ عِنْدَ الْكِتَابِ وَ عِنْدَ الْحِسَابِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ»؛[4] «مَوطِن» از ریشه‌ی «وطن»، باعث آرامش انسان است. در هفت مورد که این خصوصیت دارد: «أهوالهنّ عظیمة» که باید آرامش داشت، محبت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) و اهل بیت ایشان (علیهم‌السلام) نافع است. اولین مورد؛ «عند الوفاة» است و به غلط فوت می‌گویند. فوت، نابودی است. مرگ، وفات است، نه فوت. روح، بی بدن نمی‌شود. در عالم آخرت هم باید بدنی همانند این بدن که مثال این بدن است و همین بدن است، بسازد. ما معاد را روحانی نمی‌دانیم. معاد، جسمانی است. ما با همین بدن برمی‌گردیم؛ ولی بدنی که شایستگی و استعداد عالم آخرت را دارد. ماده نیست، ولی صورت دارد. صورت دنیا، ماده‌ی آخرت است. انسان در این دنیا نوعی است که دارای افراد است و انسان در عالم آخرت جنسی می‌شود که دارای انواع و افراد می‌شود. هر ملکه‌ای از ملکات نفس ما _ اعم از ملکات اخلاقی و رفتاری _ نوعی از انواع اخروی ما می‌شود. آیه‌ی ﴿وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ﴾،[5] دو احتمال دارد: یکی حشر حیوانات است؛ دیگری اینکه - نعوذ بالله - انسان‌هایی که اینجا انسان بودند، ﴿أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾[6] شدند و محشور می‌شوند. مرگ، توفی و کمال است؛ حتی برای انسان‌های معذب، ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ﴾[7] است. این محبت اهل بیت (علیهم‌السلام)، عند الوفاة و در انتقال نفس از بدن به بدنی دیگر، این محبت کارایی دارد. ﴿وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾؛[8] اولین کارایی محبت در روز ولادت و در مرگ است. دومین موطن، قبر است. قبر؛ یعنی محدودیت بدن انسان برای پاسخ‌گویی او برای بدنش در عالم قبلی. کسانی که قبر اصطلاحی ندارند، برای آن‌ها قبری به وجود می‌آید. ان‌شاءالله خدا به ما توفیق دهد که نفس را مدیریت کنیم، تا به کمال برسیم.

 


logo