1404/02/02
بسم الله الرحمن الرحیم
رابطه بین دین و محبت/محبت /اخلاق فردی
محتويات
1- بحث اخلاقی (محبت)1.1- ارتباط بین دین و محبت
1.2- توسل به معصومین (علیهمالسلام)، از مصادیق محبت
1.3- نسبت بین محبت و مودّت
1.4- مصداق «قُربی» در روایات
1.5- حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها)، مصداق اَتَمّ قربی
1.6- کلام امام سجاد (علیهالسلام) در معرفی خودشان
1.7- آثار محبت اهلبیت (علیهمالسلام) و تبعات دشمنی با ایشان
موضوع: اخلاق فردی/محبت /رابطه بین دین و محبت
1- بحث اخلاقی (محبت)
1.1- ارتباط بین دین و محبت
در حدیث شریف الدین هو الحب و الحب هو الدین بودیم. متن حدیث این است: «... عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ زِيَادٍ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیهالسلام) فِي حَدِيثٍ لَهُ قَالَ: «... وَ هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ أَلَا تَرَى إِلَى قَوْلِ اللَّهِ: "إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ".[1] أَوَلَا تَرَى قَوْلَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ (صلیاللهعلیهوآله): "حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ"،[2] وَ قَالَ: "يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ".[3] فَقَالَ الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ».[4]
اگر با دقت و ظرافت و سیر و معرفتی که سیر فقاهتی، مقدمه برای سیر معرفتی و انفسی است بنگریم، مقام حب و محبت و مودّت مقام خاصی است. محبت الهی که در نفوس انسانی غالب بشود، برای انسان برنامهساز است. دین، محبت است و محبت، دین است. این نیاز به مراقبت دارد.
1.2- توسل به معصومین (علیهمالسلام)، از مصادیق محبت
همانطور که در تفسیر آیهی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ﴾،[5] محضرتان گفتیم که «و ابتغوا الیه الوسیلة»، این «إبتغاء وسیلة» که قبلش وصف ایمان و تقوا است، وسیلهای که اینجا انتخاب میشود، سیر محبت است. محبت یکی از وسایل است. توسل هم چنگ زدن به محبوب است.
1.3- نسبت بین محبت و مودّت
سورهی مبارکهی شوری: ﴿قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾.[6] محبت به مودت تبدیل میشود. مودّت این است که برای دوستیاش هزینه میکند؛ اعم از هزینهی مادی و غیر مادی.
1.4- مصداق «قُربی» در روایات
وقتی که این آیه نازل شد، صحابه نزد رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بودند. سؤال کردند اینها کیستند؟ فرمودند اهل بیت من هستند. مرحوم طبرسی از کتاب شواهد التنزیل که از مفسران بزرگ اهل سنت است، نقل میکنند: «قال رسولالله (صلىاللهعليه وآلهوسلم): إن الله تعالى خلق الأنبياء من أشجار شتى، وخلقت أنا وعلي من شجرة واحدة. فانا أصلها، وعلي فرعها، وفاطمة لقاحها، والحسن والحسين ثمارها، وأشياعنا أوراقها. فمن تعلق بغصن من أغصانها نجا، ومن زاغ عنها هوى. ولو أن عبدا عبد الله بين الصفا والمروة ألف عام، ثم ألف عام، ثم ألف عام، حتى يصير كالشن البالي، ثم لم يدرك محبتنا، كبه الله على منخريه في النار. ثم تلا: (قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى)»؛[7] من و علی از شجرهی واحدی آفریده شدیم که از خاندان من هستند. به این شجره محبت کنید.بعد حضرت فرمودند که من پاداشی نمیخواهم؛ ولی اگر قرار است مزدی باشد، مودّت در قربی داشته باشید. ظرفیت وجودی شما باز شود و در قربی قرار بگیرد. قربی، مؤنث اقرب است. گاهی میفرماید: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيد﴾ِ.[8]
1.5- حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها)، مصداق اَتَمّ قربی
«فی القربی»، یعنی «فی العصمة الکبری». حضرت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها)، شخصیت حقیقیای هستند که نظام ملک و ملکوت بر اساس او حرکت میکند.
1.6- کلام امام سجاد (علیهالسلام) در معرفی خودشان
« لما جِيءَ بعلي بن الْحُسَيْن - رَضِي الله عَنهُ - أَسِيرًا فأقيم على درج دمشق قَامَ رجل من أهل الشَّام فَقَالَ: "الْحَمد لله الَّذِي قتلكم واستأصلكم". فَقَالَ لَهُ عَليّ بن الْحُسَيْن - رَضِي الله عَنهُ: "أَقرَأت الْقُرْآن"؟ قَالَ: "نعم". قَالَ: "أَقرَأت آل حم لَا قَالَ: أما قَرَأت: قل لَا أَسأَلكُم عَلَيْهِ أجرا إِلَّا الْمَوَدَّة فِي الْقُرْبَى؟ قَالَ: فَإِنَّكُم لَأَنْتُم هم قَالَ: نعم»؛[9] بعد از واقعهی کربلا و در شام، شخصی به امام سجاد (علیهالسلام) گفت: «خدا را شکر که شما را کشت». حضرت به او فرمودند: «آیا قرآن خواندهای؟ آیا آیهی ذوی القربی را خواندهای»؟ گفت: «بله». حضرت فرمودند: «این ذوی القربی، همان اهلبیت (علیهالسلام) هستند».
1.7- آثار محبت اهلبیت (علیهمالسلام) و تبعات دشمنی با ایشان
زمخشری در تفسیر کشاف، حدیثی نقل میکند که مفصل و بسیار خوب است. از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که حضرت فرمودند: «من مات على حب آل محمد مات شهيدا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مغفورا له، ألا ومن مات على حب آل محمد مات تائبا، ألا ومن مات على حب آل محمد مات مؤمنا مستكمل الإيمان، ألا ومن مات على حب آل محمد بشره ملك الموت بالجنة، ثم منكر ونكير، ألا ومن مات على حب آل محمد يزف إلى الجنة كما تزف العروس إلى بيت زوجها، ألا ومن مات على حب آل محمد فتح له في قبره بابان إلى الجنة، ألا ومن مات على حب آل محمد جعل الله قبره مزار ملائكة الرحمة، ألا ومن مات على حب آل محمد مات على السنة والجماعة، ألا ومن مات على بغض آل محمد جاء يوم القيامة مكتوب بين عينيه: آيس من رحمة الله، ألا ومن مات على بغض آل محمد مات كافرا، ألا ومن مات على بغض آل محمد لم يشم رائحة الجنة».[10]
«من مات حبّ آل محمّد صلی الله علیه و آله مات شهیداً». محب اهلبیت (علیهمالسلام) جز شهادت، راه دیگری ندارد. یا «مات مغفورا له»؛ کسی که به محبت اهلبیت (علیهمالسلام) بمیرد، مورد مغفرت است. عنوان تائبا نیز دارد. «مات مؤمنا مستکمل الإیمان» هم دارد. بشارت ملک الموت و نکیر و منکر به بهشت، ورود در بهشت، باز شدن دو در از قبر او به سمت بهشت، قرار گرفتن قبر او به عنوان زیارتگاه ملائکه و مردن به سنت اسلام از خصوصیات و امتیازات دیگر برای محبین به اهلبیت (علیهمالسلام) است.
منکر و نکیر، اعمال زشت را نمایان میکنند. اینها به بهشت و دوری از دوزخ بشارت میدهند. کسی که با محبت ما از دنیا برود، دنیا و آخرت برای آنها زینت میشود. یا «فتح له بابان إلی الجنة».، در قبر دو باب برای او به سمت بهشت باز میشود. منظور از دو باب، باب اوامر و نواهی است. موضوع فقه، افعال المکلفین است و باید و نباید دارد.
کسی که بر محبت ما از دنیا برود، قبر محب ما مورد زیارت فرشتههای رحمت است و قبرش مورد عنایت است. این حدیث طولانی است.