1403/12/04
بسم الله الرحمن الرحیم
نقش نماز در تقرب الهی_ نسبت سیر و سلوک با اسم خاص خود/برکات و رحمت الهی در ماه شعبان_ نقش جاذبه و دافعهی انسان در ماه شعبان_ اشتیاق الهی و رزق خاص در ماه شعبان /اخلاق فردی
محتويات
1- بحث اخلاقی(برکات ماه شعبان)1.1- رحمت و رضوان الهی در ماه شعبان
1.2- ارتباط اوّل وقت با رضوان الهی
1.3- نقش نماز در تقرّب الهی
1.4- نقش جاذبه و دافعهی انسان در ماه شعبان
1.5- جایگاه اخلاص و رضایت الهی
1.6- نسبت اشتیاق الهی و رزق خاص در ماه شعبان
1.7- نسبت سیر و سلوک با اسم خاص خود

موضوع: اخلاق فردی/برکات و رحمت الهی در ماه شعبان_ نقش جاذبه و دافعهی انسان در ماه شعبان_ اشتیاق الهی و رزق خاص در ماه شعبان /نقش نماز در تقرب الهی_ نسبت سیر و سلوک با اسم خاص خود
1- بحث اخلاقی(برکات ماه شعبان)
1.1- رحمت و رضوان الهی در ماه شعبان
در ماه شعبان، ماه رسالت و ماه رزق و روزی خاص خداوند هستیم که «الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ».[1] این ماه، محفوف به دو نعمت الهی است که یکی رحمت و دیگری رضوان میباشد. رحمت، وسیلهی جذب است[2] و رضوان، وسیلهی رضایت و نتیجه است.[3]
1.2- ارتباط اوّل وقت با رضوان الهی
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّهِ»؛[4] اوّل وقت، زمانی است که واجبات بر مکلّف، واجب میشود. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در مورد معنای «قد قامت الصلاة» فرمودند: «ومعنى " قد قامت الصلاة " في الإقامة أي حان وقت الزيارة»؛[5] زمان زیارت آمد. زمانی که باعث اتّصال به حضرت حق است و اتّصال، اوامر تقرّبی و تعبّدی است.
1.3- نقش نماز در تقرّب الهی
بالاترین عامل تقرّب، نماز است. اولین کتاب موقوت و اولین کتاب مفروض، نماز است. اوّل وقت، رضوان الهی است و آخر وقت، غفران الهی است.
1.4- نقش جاذبه و دافعهی انسان در ماه شعبان
قدرت جاذبهی انسان و قدرت به نتیجه رساندن، دو نکتهی ماه شعبان است. رسول هم، کارش همین است؛ جذب کند و دفع کند. استاد شهید مطهّری میفرمودند: «حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، جاذبه و دافعه دارد».[6] مؤمن، با جاذبه و منافق و کافر، با دافعه میبیند. اگر انسانِ جامع ببیند، با هر دو میبیند. اینکه حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مَظهر و مُظهرُ العَجایِب میباشند، همین است. ماه شعبان، ماه رزق است.
1.5- جایگاه اخلاص و رضایت الهی
امام مجتبی (علیهالسلام) _که مَظهر تجلّی حسن الهی هستند _ فرمودند: «لَوْ جَعَلْتُ الدُّنْيَا كُلَّهَا لُقْمَةً وَاحِدَةً لَقَمْتُهَا مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ خَالِصاً لَرَأَيْتُ أَنِّي مُقَصِّرٌ فِي حَقِّهِ وَ لَوْ مَنَعْتُ الْكَافِرَ مِنْهَا حَتَّى يَمُوتَ جُوعاً وَ عَطَشاً ثُمَّ أَذَقْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الْمَاءِ لَرَأَيْتُ أَنِّي قَدْ أَسْرَفْتُ»؛[7] من دنیا را به علّتِ قریبِ انسان تعبیر میکنم؛ لذا نزدیکترین علّت انسان برای رشد، همین دنیاست. اگر تمام دنیایی که دم دست ما است که علل مباشره و قریبه در آن هستند، لقمهی واحدی شود و این لقمه را به کسی بدهم که خدا را خالصانه میپرستد، من مقصّر در حق این انسان هستم. یعنی این دنیایی که لقمهی واحد شده است، برابری با عبادت خالصانهی این انسان ندارد. اگر کافری -خدای نخواسته- قطرهی آبی بخورد، میبیند «لَرَأَيْتُ أَنِّي قَدْ أَسْرَفْتُ»؛ در اینجا جفا شده است.
1.6- نسبت اشتیاق الهی و رزق خاص در ماه شعبان
این، نسبت سیروسلوک و ماه رزق است. ماه رزق به این صورت است که دنیا، لقمهی واحدی میشود و این لقمه، ما را سیراب و بینیاز نمیکند. به عبارت بهتر، اشتهای الهی ما باز میشود. گاهی اطبّا به مریضها داروی اشتهاآور میدهند که اشتهای مریضها باز شود تا نیازهای بدن تأمین شود. عرض ما هم این است که اشتهای انسان به وجود حضرت حقّ و اسماء و صفات او باز میشود.
1.7- نسبت سیر و سلوک با اسم خاص خود
در شرح اسماء انشاءالله به نکاح اسماء و بالاتر از آن، به مزاج اسماء هم میرسیم. اصلاً سیر و سلوک برای این است که اسماء در مزاج خودشان قرار بگیرند. ما هم انشاءالله اینگونه باشیم. اگر مزاج اسم خاص خود را یافتیم، مبارکمان باشد. باید و نباید و حلال و حرام برای همین رسیدن به مزاج است. انشاءالله رزقنا الله ایّانا و ایّاکم. باید آن قدر اسمای لفظی باری تعالی را بگوییم و بشنویم تا فعلاً انس لفظی پیدا کنیم و بعد به انس فهمی برسیم و بعد، مراحل بعدی که در ادامه است.