« فهرست دروس
درس اخلاق استاد هادی عباسی‌خراسانی

1403/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

جایگاه ادب/ادب /اخلاق فردی

 

 

موضوع: اخلاق فردی/ادب /جایگاه ادب

 

1- بحث اخلاقی (ادب)

1.1- جایگاه ادب

در فرمایش درربار حضرت امیرالمؤمنین سرّ الانبیاء و المرسلین (علیه‌السلام) بودیم که فرمودند: «وَ لاَ مِيرَاثَ كَالأدَبِ»؛[1] هیچ میراثی همانند ادب نیست.

1.2- تعریف لغوی و اصطلاحی ادب

ادب را تجزیه و تحلیل کردیم و گفتیم: به لحاظ لغت، آن است که انسان، نسبت خودش را با دیگران و دیگر اشیاء بسنجد.[2]

ادب به لحاظ اصطلاح به‌خصوص اصطلاح اخلاقی و سیروسلوکی، سنجش نسبت‌هاست.

1.3- اقسام روابط انسان

سنجش نسبت اولاً با خدای انسان است.

بعد، سنجش نسبت با نعمت‌های خاص الهی است که بالاترین نعمتی که خدا به انسان داده است، نعمت ولایت و رسالت است؛ ﴿وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ﴾.[3] این هم، نسبت دوم است.

سومین نسبتی که بسنجد، نسبت خودش با هم‌نوعانش است. تمام مسائل اخلاقی در این نسبت سومی مطرح می‌شود. ما موظفیم نسبت‌مان را با حضرت حقّ نسبت‌سنجی کنیم.

1.4- اقسام معیّت الهی با انسان

1.4.1- معیّت قیّومیّه و عامّه

خاطر شریف‌تان هست در تفسیر گفتیم که خداوند یک معیّت قیّومیّه دارد؛ ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ﴾؛[4] هر کجا هستید، خدا با شما هست. خدا با تمام موجودات هست. این بودن خدا، به حلول و اتّحاد نیست؛ بلکه به اشراف و احاطه است.

1.4.2- معیّت خاصّه

معیّت دیگر، این است که انسان با خدا هست و باشد، و خدا هم با او باشد. اینکه خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ﴾[5] و ﴿إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ﴾،[6] این معیت خاصه است. تقوا و احسان و ایمان می‌آید، امتثال اوامر و نواهی می‌آید، حالا انسان محبوب خداوند می‌شود و خداوند، همراه او می‌شود. این معیّت، مهم است. معیّت اوّل، معیّت تکوینی است، ولی در سیروسلوک تأثیر ندارد؛ گرچه که تأثیر دارد ولی معیّت دوم است که خیلی مهم است. با کمال ادای احترام و ادب به خود مصادیق ادب، ادبی که مطرح است، در این قسم دوم است که ما اگر اوامر و نواهی را دیدیم و شناختیم و نسبت به این‌ها، رعایت حدود را داشتیم، مهمّ است.

1.5- دو عامل سقوط انسان

انسان متأسفانه به دو چیز سقوط می‌کند و به درکات می‌رسد؛ ﴿إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ﴾.[7] یکی، به اینکه نداند تکلیف چیست و دیگری، به اینکه تکلیف را انجام ندهد؛ تکلیف را بداند و انجام ندهد.

1.6- معنای امر الهی، شناخت نسبت‌های الهی با انسان

انسان مؤدب، هم تکلیف‌شناس است و هم تکلیف‌مدار است. این اوّلین ادب است. اوّلین ادب در این جهت هم، این است که هر انسانی در هر زمان و مکانی، نسبت به هر موقعیتی که دارد، امری از اوامر دارد؛ نسبتی از نسبت‌ها دارد. می‌توانیم این‌گونه تعبیر کنیم که اوامر الهی یعنی شناخت‌ نسبت‌های الهی با انسان؛ قطعاً این‌طوری است و ما به این کاملاً اصرار داریم و بحمدالله همین‌طور است. اینکه انسان بداند که در هر زمان، چه تکلیفی دارد.

1.7- نسبت تکلیف الهی با زمان و مکان

برای همین، تکلیف الهی به عنوان امر الهی، تغییر و تبدیل و تحوّل ندارد؛ ﴿لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ﴾.[8] ولی امر الهی به لحاظ زمان و مکان، متغیّر است؛ برای اینکه تغیّرات زمانی و مکانی داریم. شاید فلسفه‌ی ایجاد زمان و مکان هم، برای این است که تکالیف، متغیّر شود و انسان، تکالیف متغیّر را خوب بشناسد. انسان، مجرد است، متأهّل می‌شود؛ تکلیفش فرق می‌کند و تکلیفی بر تکالیف او اضافه می‌شود. عمّامه می‌گذارد، تکلیفش فرق می‌کند و تکلیفی بر تکالیف او اضافه می‌شود. عرض ما این است که ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾؛[9] یعنی هر روز، تکلیف جدیدی داریم.

1.8- سلوک انسان در وفق با تغیّرات زمانی

«مَنِ استَوى يَوماهُ فهُو مَغبونٌ»؛[10] به این تساوی نباید برسیم. این نسبت، متغیّر است؛ در این تغیّرات باشیم. حرف خیلی مهمّی است. انسان سالک، کسی است که با تغییر و تغیّرات زمانی، خود را وفق می‌دهد.

1.9- تفاوت فقه پویا و فقه ایستا

این فقهی که می‌خوانیم، فقه پویا است و فقه ایستا نیست. فقه پویا یعنی با همان سنّت الهی، ولی در عین حال متغیّر است. سنّت حضرت حقَ، تغییر و تبدّل ندارد؛ ولی انسان است که متغیّر و متبدّل است.

1.10- تقویت نسبت‌های مختلف، خصوصا نسبت با خداوند

نسبت‌ها همیشه اضافه می‌شود. سرّ الانبیاء و المرسلین، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که فرمودند: «لاَ مِيرَاثَ كَالأدَبِ»؛ یعنی این نسبت‌سنجی را به‌عنوان میراث گذشتگان ارج بنهید. نسبت‌های مختلف به‌خصوص نسبت با حضرت حقّ را باید قوی کنیم.

1.11- رعایت ادب ماه شعبان

در دالان ورودی ماه شعبان هستیم که شهر رسالت است، ادب با این ماه را رعایت کنید. این مراقبات خیلی چیز عجیبی است. مراقبات، یعنی نسبت‌سنجی ما با زمان و مکان که یک جهت آن است. مراعات کنید با صیامش و قیامش و استغفارش و مناجات شعبانیه‌اش و صلوات شعبانیه‌اش و دیگر اذکارش. ساعت به ساعتش، ذکر خاص دارد. غیر از درس و بحث که اهل تدریس و تحقیق و تألیف هستید که ان‌شاءالله زیاده باد، همه باید در مسیر حالات نفسانی باشد. اگر این‌گونه باشید، برای شما غیر از تعلیم و تعلم، فضای دیگری به نام «ادب» باز می‌شود. توصیه‌های دیگر ان‌شاءالله برای جلسه‌ی آینده باشد.

 


logo