< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

99/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر ترتیبی (سوره بقره) / تفسیر آیه25/انواع نعمت های بهشتی

 

1- تفسیر آیه25

﴿وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾؛[1]

1.1- خلاصه جلسه گذشته

عرض شد که این آیه شریفه، در واقع نتیجه آیات گذشته است و بشارت و مژده به کسانی است که هم ایمان آوردند و هم عمل صالح و شایسته دارند.

1.2- لزوم حسن فاعلی و حسن فعلی برای بهشتی شدن

انسان‌ها در کارشان اگر هم حسن فاعلی داشتند و هم حسن فعلی، هم کار خوب بود، و هم از انسان خوب و مؤمنی و صالح و پاکی صادر شد، این کار ارزشمند است.

﴿وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ﴾؛ وصف به شیء، مشعر به علیت است؛ عنوان «آمنوا»، مشعر به حسن فاعلی است؛ و «عملوا الصالحات»، مشعر به حسن فعلی است؛ آنهایی که کارشان خوب است و خودشان جزو خوبان هستند، «أن لهم جنات». «لام» به معنای اختصاص، ملیکت یا ارتباط، هر یک از این معانی که باشد، یعنی حقیقت بهشت برای اینها است.

1.3- در بهشت، جنات منشأ جریان نهرها است

«تجری من تحتها الانهار»؛ «مِن» در اینجا می‌شود گفت: «مِن» ابتداییه و نشویه است؛ یعنی خود «جنات»، منشأ و سبب جریان نهرها هستند. «تجری»؛ یعنی خود جنات، سبب جریان انهار هستند. به عبارت بهتر این انهار، رشد و زیبایی‌شان، خود انبوهی آنها (جنات را به خاطر پوشش درختان زیاد می‌گویند) منشأ انهار، خود جنات است.

1.4- احتمالات در معنای «رزقنا من قبل»

«کلما رزقوا»، یک موجبه کلیه است؛ هر زمان که به‌ آنها رزق داده می‌شود؛ «رُزِقُوا»، به عنوان فعل مجهول آمده یعنی، رزق‌های متعدد و گوناگونی است که منتسب به حضرت حق است؛ منتسب به خود نکردند. از این جنات و انهار، رزقی می‌رسد؛ میوه‌ای و نعمتی از این درختان استفاده می‌کنند؛ می‌گویند این آن چیزی است که از قبل داده شده بودیم؛ همان میوه‌ و رزقی بود که قبلا داشتیم.

1) مراد به آن بهشت باشد؛ هر گاه نعمتی در بهشت باشد، می‌گویند در همین بهشت دریافت کرده‌ایم.

2) احتمال دیگر اینکه من قبل، عالم قبل از قیامت کبری باشد؛ یعنی برزخ؛ این همان نعمتی است که از قبل، در عالم برزخ داده شدیم. بنابر این احتمال، این آیه دلیل بر این است که دو گونه نعمت است؛ نعمت عالم برزخ و رزق عالم قیامت کبری. بنا براین احتمال، برزخ دالان ورودی به قیامت کبری است؛ تا برزخی نباشد، قیامتی نیست.

3) احتمال دیگری است که دیروز هم اشاره کردیم که این «هذا الذی رزقنا من قبل»، یعنی دنیا؛ نه برزخ و نه قیامت و نعمت‌های بهشتی؛ ما این نعمت را قبلا در دنیا داده شدیم.

1.5- عبارت «کلما رزقوا منها»، به بحث تجسم اعمال در قیامت اشاره دارد

نظر ما همین وجه است؛ با توجه به اینکه دنیا است، تحلیل این است:

مراد به این نعمت، ﴿يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُّحْضَرًا﴾؛[2] هر انسانی آنچه کسب کرده؛ آنجا می‌بیند؛ به عبارتی ﴿جَزَاء وِفَاقًا﴾[3] است؛ یعنی این چیزی که در بهشت نصیب ما شده است، علت و سببش در دنیا نصیب ما شده است؛ ﴿لَهُم مَّا يَشَاؤُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ﴾.[4] طبق همین آیه، ایمان و عمل صالح و اخلاق و روان سالم و نفس مطمئنه، نتیجه این است که از قبل رزق داده شده بودند.

ان‌شاءالله در مباحث آینده تحت عنوان تجسم اعمال می‌رسیم. هر کاری انسان کند، در عالم آخرت تمثل پیدا می‌کند. می‌شود از این آیه شریفه استفاده کنیم - هر موقعی که یک رزقی به آنها داده شود، می‌گویند: از قبل روزی داده شده بودیم- نتیجه اعمالشان است. هر شامگاه و هر بامداد که رزق داده می‌شود، می‌گویند: «هذا الذی رزقنا من قبل»؛ هم بیان این است که نعمت را به خدا نسبت می‌دهند.

1.6- تشابه نوعی و تفاوت فردی نعمت‌های بهشتی با نعمت‌های دنیا

نعمت‌های متشابهی دارند؛ «لا تکرار فی التجلی»؛[5] به خصوص در عالم آخرت که محدودیت نیست، تشابه نوعی هست؛ ولی تشابه فردی ندارند؛ یعنی به عبارت بهتر هر نعمتی که به آنها داده می‌شود شاید به لحاظ تشابه نوعی، مشابه قبلی باشد؛ ولی به لحاظ فرد، نا محدود است. این «هذا الذی رزقنا من قبل» شکرگزاری توفیقی است که در دنیا به آنها داده شده است.

در سوره واقعه هست که ﴿لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ﴾؛[6] نه قطع می‌شود و نه حد و حصر دارد. می‌گویند: نمونه‌اش را داشتیم، ولی فرد جدیدی است. «لکل جدید لذة».[7]

1.7- طهارت ظاهری و باطنی همسران بهشتی

عبارت دیگر «لهم» باز تکرار شد؛ معلوم می‌شود مقامات دیگر است. لام هم همان احتمالات را دارد. اختصاص، ملکیت ارتباط و...

در بهشت ازواج مطهره است؛ هر دو طهارت: طهارت ظاهری دارند و نا پاکی‌هایی که در دنیا از دماء ثلاثه داشتند، در آخرت طهارت ظاهری را دارند. آلودگی باطنی را ندارند. ﴿لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾؛[8] انسان‌های مؤمن را جز مطهرون، مس نمی‌کنند. مردان و زنان بهشتی مطهر هستند. در دنیا مطهر بودند ﴿وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ﴾؛[9] ﴿وَ نَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ﴾؛[10] غل، کینه و حسد و حقد و حرص نداشتند؛ در آخرت هم همین حالت را دارند. ﴿لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ﴾؛[11] در بهشتی که محل سلام است، قرار می‌گیرند.

ازواج اعم از زن و مرد است.

1.8- حسن فعلی و حسن فاعلی، سبب خلود در بهشت

ضمیر «هم» در «هم فیها خالدون»، به «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» می‌خورد. خلود دارند؛ این نعمت‌هایشان جاودانه است. در خلود، بین اشاعره و معتزله اختلاف است. مراد از خلود، ابدیت است؛ نعمت‌هایشان، نعمت‌های سلب شده نیست؛ مدت قصیر نیست، بلکه طولانی است؛ به عبارت بهتر، اینها به نتیجه‌ای رسیدند که «خالدین فیها ابدا»؛ همیشه خالد هستند. ﴿قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ﴾؛[12] شاکله اینها به دوام رسیده است. هم حسن فاعلی و هم حسن فعلی داشت؛ نتیجه این دو حسن رسید به مرحله‌ای که هم فیها خالدون. این نعمت‌ها از آنها سلب نمی‌شود. ﴿فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ﴾؛[13] اینها هم متفاوت است و مراحل دیگری است.

1.9- همسانی افراد در قیامت در بهشت و جهنم

اینها همان‌طور که بهشت خالد است، بهشتی‌ها هم خالد هستند؛ عینیت با بهشت یافتند و هستند که هستند. برترین بشارت‌هایی که در این کریمه هست، بشارت به بهشت است؛ بشارت به نعمت‌ها و رزق همیشگی است؛ همسانی و همسرانی که طیب و طاهر هستند؛ مانند دنیا، ﴿وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ﴾ دوزخ برای کفار و جنت هم برای مؤمنین و متقین. در این آیات از انسان‌های وارسته و قبول شده در درگاه حق که اندیشه و انگیزه صائب دارند صحبت شده است.

1.10- ارزاق بهشتی از جانب خداوند است

این نهرها هم از خود بهشت است؛ ﴿تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ﴾.[14] خرم و خوشحال بودن بهشت را که دارند، از خود بهشت است. آب‌هایی که باعث آبادانی بهشت است، از خود بهشت است نه علت زائده. فزونی نعمت‌ها، دلیل بر مراتب نعمت‌ها است. کسانی هم که اینها نسبت می‌دهند که در واقع رازقشان است، ذات باری‌تعالی و حضرت حق است.

«گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود».[15] «بیمنه رزق الوری».[16] مرتضی علی، رزاق بود. ﴿رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾.[17] نعمت‌های پایان‌ناپذیری در بهشت دارند. تا برسیم که این، چگونه مقدمه آیات دیگر است.

﴿وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾؛[18] ﴿وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ﴾؛[19] هیچ ناراحتی ندارند. ﴿وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ﴾؛[20] خارج از بهشت نمی‌شوند. ﴿إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا﴾؛[21] این نتیجه حالاتشان است.

1.11- میزان ارتباط افراد با اسماء الله در دنیا علت اختلاف آنها در درجات بهشت

بهشت اسمای مختلفی دارد؛ بهشت عدن، فردوس، نعیم، مأوا، خلد، سلام، مقامة، وسیلة؛ چون برخی نظرشان این است که بهشت وسیله است که همه اینها را فراهم کرده است. بهشتی‌ها به عدد اسمای الهی که در دنیا سر و کار داشتند، برایشان بهشت‌سازی می‌شود. در برخی آیات ﴿لَّهُمْ دَرَجَاتٌ﴾[22] است و برخی ﴿هُمْ دَرَجَاتٌ﴾؛[23] «لهم درجات»، بهشت را آماده می‌کنند؛ ولی برخی خودشان بهشت و درجات بهشت هستند.

1.12- مصادیق اهل ایمان و عمل صالح

ان شاء الله جزو مؤمنین باشیم و به تعبیر امام باقر علیه‌السلام، «بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات»، مصداقش امیر المؤمنین و ائمه علیهم السلام و شیعیان هستند؛ این آیه سه مصداق دارد. در شأن نزول آیه دارد که این آیه راجع به حمزه سید الشهدا و علی بن ابی طالب علیه السلام نازل شده است. هم بیان مفهومی و مصداقی؛ روایات معمولا بیان مصادیق است.

در مبانی اصولی رسیدیم که بیان مصادیق، منافاتی با وسعت مفهوم و با کلیت آن ندارد؛ اوصاف بهشتیان این گونه است؛ کسی که داخل در بهشت برسد نه موت دارد و نه خروج. رزقنا الله ایانا و ایاکم.


[15] غزلیات حافظ، غزل206.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo