< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

99/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: تفسیر سوره حمد/تفسیر تربیتی قرآن کریم /تبیین آیه اهدناالصراط المستقیم

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

﴿بسم الله الرحمن الرحیم﴾﴿الحمدلله رب العالمین﴾﴿الرحمن الرحیم﴾﴿مالک یوم الدین﴾﴿ایاک نعبد و ایاک نستعین﴾﴿اهدنا الصراط المستقیم﴾

 

1- خلاصه جلسه گذشته

خدا را سپاسگزاریم که درا ول صبح در محضر قرآن هستیم.

گفتیم انسان قاری و تالی سوره مبارکه حمد در سوره مبارکه حمد در سیر و سلوک است و این انسان به تعبیری عبد سالک است. سیر و سلوک را با ستایش آغاز می‌کند، با نیایش ادامه می‌یابد و با دعا و خواهش به پایان می‌رسد. خواهشی که خودش هم خواهشی برای تبیین راهش است.

عرض شد که طبق مبنایی که داریم و بارها عرض کردیم آیه‌ای آیات را مفسر است و جمله‌های پیشین پیش‌نیاز آیات پسین است و آیات پسین مفسر آیات پیشین است، ﴿اهدنا الصراط المستقیم﴾[1] مصداق و تشخص عبادت و استعانت است.

حصر عبادت پیش‌نیاز استعانت و هر دو بیان هدایت است.

واژه هدایت را محضرتان گفتیم به معنای دلالت و ارشاد و راهنمایی است. و گفتیم به دو معنا هست، یا نشان دادن راه است و یا رساندن شخص و کسی که می‌خواهد هدایت شود به مطلوبش.

2- واژه صراط

بزرگراه وسیع و هموار و روشن و با مقصد و هدف خاص را صراط می‌گویند. از ماده سرط است. همان سراط است. سرط الطعام یعنی شخصی غذا را بلعید. وجه نام‌گذاری برای این است که رونده راه مانند خورنده غذا راه را می‌پیماید و راه در زیر گام او مانند خوراکی است که از حلقوم می‌گذرد.

برخی هم صراط را عبری می‌دانند.

ما این واژه را عربی می‌دانیم. صراط چه با سین تلاوت بشود و چه با صاد تلاوت بشود مشکلی ندارد. سراط هم می‌شود خواند.

3- واژه مستقیم

مستقیم از واژه قوم و قام است. قوم و قیام هم به همین باز می‌گردد. باب استفعال است. یعنی طلب قیام. قیام هم به لحاظ ادبی و نسبت به حالات انسان میانگین حالات انسان است. با جلوس و با قیام و با قعود و حتی با حرکت سازگاری دارد.

قیام به معنی ایستادگی است. مستقیم هم یعنی در اصطلاح عرب هم بر اشیا اطلاق می‌شود هم غیر آن.

مثلا عرب به درختی که تنومند شده و روی ساقه خودش ایستاده قائم می‌گوید.

عنایت دارید در جلسات گذشته هم گفتیم که واژه صراط [2] در واقع با واژه سبیل[3] و طریق[4] تفاوت دارد. همه را در فارسی راه می‌گوییم. طریق راهی است که کوبیده می‌شود و پیموده می‌شود. صراط بزرگ‌راهی است، که توجه به مقصد است. سبیل توجه به خود راه است.

3.1- انواع هدایت انسان

انسان که موجودی پویا و دارای هدف است و زندگی او هدفمند است و زندگی او در بندگی اوست نیازمند پیمودن مسیری است که به هدفش نائل شود. انسان سالک است. انسان سالک دو گونه هدایت دارد یکی ارائه طریق و دیگری ایصال الی المطلوب.

یک هدایت عام فرا گیر است و یک هدایت خاص مخصوص افرادی خاص. هدایت اینجا تکوینیه است نه تشریعیه. گرچه هدایت تشریعی هم بعدا می‌آید با توصیه انبیا. خواسته انسان هدایت تکوینی است.

صراط آن شاهراهی است که رونده را به نتیجه می‌رساند. انسان ممکن است این راه را نرود و راه مقابل این را برود. که ﴿صراط الجحیم﴾[5] است. مقابل صراط مستقیم است. صراط مستقیم وصف توضیحی صراط است نه احترازی و جدا کننده. صراط مستقیم و غیر مستقیم ندارد. این قید فصل ممیز نیست. قید توضیحی است. خود صراط بزرگ‌راهی است که صداقت و صراحت عین آن است. مستقیم قیدی است که به خاطر عظمت صراط در آن گفته شده است.

انسان‌ها وقتی می‌خواهند مطلبی را با اهمیت جلوه کنند، اوصاف وصف قبلی را برجسته می‌کنند. زید سخی یا زید مؤثر یا زید عالم.

4- بحث دیگر در کلمه صراط

4.1- معنای انحراف در مسیر

آیا راه‌های دیگر مانند سبیل و سبل و طرق که مقابل صراط است چگونه قابل تصور است؟

اینکه می‌گوییم ما را به راه راست و هدفمند و بزرگ‌راه هدایت کن مقابلش چه راه‌هایی است که نباید برویم؟ راه‌های انحرافی چه راهی است؟

4.1.1- احتمال اول

یک معنا این است که راه‌های انحرافی قبل از رسیدن به صراط مستقیم مطرح است. ﴿لا تتبعوا السبل﴾[6] . اینکه می‌فرمایند کسی که جهاد در راه ما کند ﴿لنهدینّهم سبلنا﴾[7] ، قبل از صراط مستقیم مطرح است. بعدش بدون هیچه دغدغه‌ای ادامه مسیر می‌دهد.

پرتگاه‌های خارج شدن از مسیر هدایت در صراط مستقیم قبل از رسیدن به صراط است. بعدش دغدغه‌ای ندارد.

می‌توان گفت شیطنت‌ها برای انحراف قبل از ورود به صراط مستقیم است.

انسان اگر وارد صراط مستقیم شد بدون دغدغه ادامه می‌دهد. مثلا کسی وارد بزرگ‌راه قم تهران می‌خواهد برود. تا پیدا نکرده احتمال انحراف هست ولی پیدا که کرد مستقیم است.

در نهج البلاغه: الیمین و الشمال مضلة و الطریق الوسطی [8] هی الجادة.

راه‌های چپ و راست قبل از ورود به صراط مستقیم است.

این یک احتمال است که عرض کردیم. اگر چنین باشد خود صراط مستقیم می‌شود هدف و مقصد در طریق انسان. می‌شود گفت عبادت و استعانت که هو المستعان یا علیک المشتکی و علیک المعول فی الشدّة و الرخاء [9] همه قبل از این احتمال است.

4.1.2- احتمال دوم

احتمال دیگر اینکه خود صراط مستقیم دارای طرق مختلف باشند. خود صراط مستقیم نیز دارای طرق است. خودش دارای راه‌های گوناگون است. ولی راه‌های آن خارج از آن نیست داخل در بزرگ‌راه است. باندهای مختلف دارد. هر کسی راه خودش را می‌َرود بدون تصادم. ﴿السابقون السابقون اولئک المقربون﴾[10]

در این مسیر هم باید دقت کند هم سرعت و هم اهل سبقت باشد.

﴿فاستبقوا الخیرات﴾[11] .. ﴿سارعوا الی مغفرة من ربکم﴾[12] .

آیا واجد راه‌های دیگر است؟ یا راه‌های دیگر قبل از ورود به این راه مطرح است؟

با کمال معذرت می‌گوییم صراط مستقیم در تداوم راه بزرگ‌راه دارای باند است. صراط مستقیم واجد سبل است. ﴿لنهدینهم سبلنا﴾[13] . استدلال ما همین آیه است. ﴿و الذین جاهدوا فینا﴾[14] . سبیل فانی شده در صراط مستقیم است. در انتخاب سبیل انسان در مسیر انحراف است. یمین و یسار رفتن انسان قطعی است. در ورود باید دقت کند وارد که شد، همین دقت و استقامت باید رعایت شود تا به نتیجه برسد.

طریق مستقیم را هم بیان می‌کند. وارد که شد هم نیاز به مراقبت دارد.

اصلا انسان به عنوان انسان رونده مسیر حضرت حق است. همه مقصد و مقصودشان حق است. تفاوت این است که مؤمن می‌داند که مقصد حق است ولی کافر نمی‌داند.

همه رونده‌های در مسیر حضرت حق (شامل صراط و غیر آن) همه اینها یا الی الحجیم هستند و یا منعم علیهم هستند.

4.1.3- ثمره تفاوت دو مبنای مذکور

تفاوت این شد که با این مبنا در صراط مستقیم که قرار گرفت با اطمینان خاطر باید ادامه دهد. جاده‌های قبلی بوده است. هرچه سرعت بیشتر باشد باید دقت بیشتر باشد. چون در مقام سرعت است باید دقت را بالا ببرد.

انسان سالک الی الله است. هر مکلفی به تکلیفش و هم مخلوق سالک الی الله. یا عبد تکوینی است یا تشریعی و یا هر دو و یا هیچ یک.

با کمک به هادیان به امر معروف و نهی از منکر. انسان که هدایت تکوینی شروع کرد و هدایت مصداقی خاص، به مصادیق که برسد این است دین قیم. ایمان به غیب.

5- معنای دین حنیف

دین حنیف در مقابل دین جنیف است. کسی که چپ‌گرا یا راست‌گرا است. الیمین و الشمال مضلّة. جاده‌های انحرافی قبل از ورود و حین ورود هست. باید دقت کند با صراط مستقیم و در آن باشد.

آیا سبل و سبیل را ملاحظه کنید.

﴿الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا﴾[15] .

معیت با محسنین و با متقین می‌آید.

حنیف[16] کسی است که با میل حق حرکت می‌کند. میل از باطل به حق حنیف است. عکس آن جنیف است. از حق به باطل. و المخلصون فی خطر عظیم. همه مراقبت می‌خواهیم.

اگر رونده با روندگان حقیقی مطابقت داشته باشد و دستش در دست ولی الله اکبر باشد موفق می‌شود.

مثل کسی که در بزرگراه قرار گرفته است و با علائم خود اون بزرگ‌راه،راه را به نتیجه میرساند.

6- اولیای الهی صاحبان و نمایندگان صراط مستقیم

ما نظرمون این هست که صراط مستقیم بزرگراهی است که بزرگان و سادات و سید الرسل و اولیای الهی صاحبان این صراط اند و نمایندگان حقیقی این صراط اند و انسان مستقیم و سالک و متقی و کسی که سوره حمد را می خواند در قبل از ورود میخواهد با این ها باشد و بعد از ورود هم می‌خواهد با اولیای الهی حرکت بکند.

7- صراط مستقیم و خطر لغزش

اتفاقا خطر در هنگام پیمایش صراط مستقیم، نسبت به خطر قبل از پیمایش صراط مستقیم شاید بیشتر باشد.

شبهه علمی و شهوت عملی را باید مراقب باشد.

حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: از دو چیز بر امتتم می‌ترسم: اتباع الهوی و طول الأمل[17] .

یمین و شمال هم باید با دقت پیموده شود.

نه به زمین می‌خورد و هم می‌خورد. خودش هم نیاز به ﴿اهدنا الصراط المستقیم﴾[18] دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo