< فهرست دروس

درس تفسیر استاد هادی عباسی خراسانی

1400/03/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: تفسیر ترتیبی(سوره بقره)/سوره بقره(آیات82-83) /اصحاب دوزخ و بهشت و مراد از میثاق

﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[1]

﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ﴾[2]

1- اصحاب دوزخ و بهشت چه کسانی هستند؟

الشَّيْخُ فِي(أَمَالِيهِ)بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيٍّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ)،عَنِ النَّبِيِّ(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَّهُ تَلاَ هَذِهِ الْآيَةَ: فَأُولٰئِكَ أَصْحٰابُ النّٰارِ هُمْ فِيهٰا خٰالِدُونَ قِيلَ:يَا رَسُولَ اللَّهِ،مَنْ أَصْحَابُ النَّارِ؟قَالَ:«مَنْ قَاتَلَ عَلِيّاً بَعْدِي،فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ مَعَ الْكُفَّارِ،فَقَدْ كَفَرُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ،أَلاَ وَ إِنَّ عَلِيّاً بَضْعَةٌ مِنِّي،فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ أَسْخَطَ رَبِّي».[3]

2- سیر رسیدن منکران به جهنم و خلود آنها

نسبت به خلود در بهشت هم، اصحاب ولایت هستند که خالد در بهشتند. منکران ولایت خالد در نار هستند. سبب خلود هم نیت‌های اینها است. نیت‌های مخالفان ولایت به مقام ختم الله علی قلوبهم می‌رساند. در نتیجه در گناه با عمل خارجی و اینکه گناه برای آنها ملکه شده است و صفت نفسانی از مرحله حال به ملکه رسیده است و از ملکه عبور کرده است و مقام تقویم شده است یعنی مقوم وجودی.

ختم الله علی قلوبهم و این زاویه وجودی با ولایت مقوم وجودی آنها است نه مقوم ماهوی، در نتیجه معادشان بر اساس همین خصلت است. اگر هم با ولایت باشند حقیقت ولایت فصل مقوم آنها می‌شوند. فصل مقوم خالدین در آتش، لجاجت و عناد و زاویه داشتن با ولایت است که انهم کاذبون. صفت خلود بهشتیان این است که این قدر مطیع شده‌اند که اطاعت مقوم وجودی آنها است.

آیه 83

3- مصادیق میثاق

صحبت در مورد یادآوری پیمان‌هایی است که از بنی اسرائیل گرفته شده است. در آیه قبل دو صفت ایمان و عمل صالح باعث خلود در بهشت دانسته شده است. عمل صالح همراه با ولایت است. در این آیه پیمانی از فرزندان حضرت یعقوب گرفته‌اند. پیمان یعنی میثاقی که تعهد و عمل در آن هست؛ این که عبادت نکنند جز خدا را. این اولین خصلت است. دومین خصلت این است که به والدین احسان کنند. والدین که تثنیه است یعنی چیزی منشأ چیز دیگر باشد جسمانی یا معنوی. برای موجودات جسمانی به کار می‌رود و برای اولیای الهی. بالوالدین متعلق به این است؛ احسنوا احسانا. احسانا مفعول مطلق است و بیان فعل است. و به ذی القربی و نزدیکان و یتیم‌ها احسان می‌کنند.

اولین مصداق میثاق در عقیده و پرستش خدا و دوری از شرک است و دوم در احسان والدین و خویشان و مساکین است و سوم اینکه در معاشرت و گفتار نیکو باشد. چهارم اینکه مساله عبادی و نماز را داشته باشد. پنجم اینکه در امور اقتصادی ایتای زکات داشته باشد. ترتیب قشنگی است.

4- مراد از یتیم

یتم یعنی انفراد و تنهایی و یتیم هم تنها است. درّ یتیم هم برای گوهر گران‌بهایی می‌گویند که منحصر به فرد و عتیقه است. یتیمة الدهر به نوابغ روزگار می‌گویند. یتیم نسبت به حیوانات و انسان مختلف است. انسان آن است که پدر را از دست داده است و در حیوانات مادر را. یتیم کسی است که از مسئول تربیت و رشد محروم شده باشد.

5- فرق بین تولی و اعراض

فرق بین تولی و اعراض این است که تولیتم به لحاظ اندیشه است و معرضون به لحاظ انگیزه. در آیه 40 صحبت عهد الهی بود و اینجا میثاق. در 62 و 63 هم اشاره شد. میثاق الهی با توجه به آیات بعدی تفسیر می‌شود. کلام بعدی کلام قبلی را تفسیر می‌کند. در لا تعبدوا الا الله با صفت سلبی معنا شده است. با صفات ایجابی بالوالدین احسانا نیز تفسیر شده است. همچنین تولی و اعراض فرقش این است که تولی با اندیشه حرکت می‌کند و اعراض با کارش فاصله می‌گیرد. چه با قلب و چه با زبان رویگردان باشند و چه اعمال تفاوتی ندارد. از این آیات استفاده می‌شود که بحث توحید اولین بحث است.

6- انسان با سه کس انس دارد

انسان سه انس دارد برای همین انسان است: انس با خدا تحت عنوان عبادت و عدم شرک، انس با خود تحت عنوان اقامه نماز و انس با دیگران تحت عنوان والدین و خویشان و یتامی و مساکین. اولین حق بعد حق الله برای والدین است. یتیم‌هایی که تنها شدند و مساکینی که زمین‌گیر شدند؛ بر اثر آفات اقتصادی و اجتماعی. فقط درمانده اقتصادی نیست. فقیر خاص می‌شود و مسکین عمومیت دارد.

7- مراد از قول حسن

قول حسن یعنی معاشرت مؤمنانه و محسنانه با مردم و ذوی القربی که شاید اهل اطاعت هم نباشند و ما مامور به رسیدن به آنها هستیم. و اذ اخذنا میثاقکم... بعدا هم می‌آید که برای یهودیان مدینه است. زبان حال اولاد بنی اسرائیل است.

احسان بار تربیتی دارد و تفضلی در آن هست و تفضلات بی طمع است. ولی عدل گاهی بر اساس طمع است.

از این آیه حسن خلق هم استفاده می‌شود که فرمان همگانی است نه فقط برای مسلمین و مؤمنین بلکه برای همه مردم نیکو سخن بگویید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo