« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/09/29

بسم الله الرحمن الرحیم

نهی از غلو توسط اهل کتاب - نوع اضلال توسط خداوند/تفسیر آیات 77 و 78 /تفسیر سوره مائده

 

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیات 77 و 78 /نهی از غلو توسط اهل کتاب - نوع اضلال توسط خداوند

 

﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ﴾.[1]

﴿لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ﴾.[2]

﴿كَانُواْ لاَ يَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ﴾.[3]

1- خلاصه جلسه گذشته

فله الحمد عدد کلماته. سپاس‌گزاری از نعمت‌ها بهترین وسیله رسیدن به آیات الهی است. الحمدلله رب العالمین.

در آیه 77 نکته‌هایی بیان کردیم. یکی از این نکات که سیر معرفتی و نفسی دارد را بیان می‌کنیم. بارها گفتیم تفسیر آفاقی آیات الهی، یک امر است و تفسیر اَنفُسی آن چیز دیگری است. اگر به تفسیر انفسی قرآن رسیدیم، تفسیر آفاقی آن هم دست ما است. صد که آمد، نود هم پیش ما است.

2- تفسیر آیه 77

2.1- مخاطب «قُل» در قرآن

«قُل»، خطاب خاص است. کتاب، خطاب به موحّد است. «قُل»، خطاب به موحد اَتَمّ و اکمل است؛ یعنی حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله).

2.2- اهل کتاب حقیقی

اهل کتاب، کسانی هستند که تالی‌تلو ایشان هستند. چنین کسانی، ترسیم آیه‌ی: ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ﴾،[4] ﴿أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ﴾[5] هستند.

2.3- مراتب اسلام

اسلام از اسلام به معنای تسلیم شروع می‌شود، تا تسلیم اَتَمّ توسط آخرین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله). اسلام، توسط آن حضرت به ظهور اَتَمّ می‌رسد که حالات ایشان است و این اسلام اصطلاحی است.

2.4- منظور از قید «غیر الحقّ» در آیه

«لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ». گفتیم که «غیر الحق»، می‌تواند قید احترازی و تأسیسی، یا توضیحی و تفسیری باشد. «غیر الحق»، قید «لاَ تَغْلُواْ» است و به معنای این نیست که غُلُوّ دو مورد است؛ حقانی و باطل؛ تا بگویید که باطل را انجام ندهید و غلو حق را انجام دهید؛ بلکه غلو تأسیسی و احترازی مدّنظر نیست. قید توضیحی است. هر غلوی که صورت بگیرد، جایز نیست.

2.5- نمونه‌هایی از کاربردهای لغوی واژه «غلوّ»

الحمدلله ما اصرار بر این مطلب داریم که قرآن باید کتاب درسی ما در زمینه‌های نفسانی و معرفتی باشد. غلوّ، متعلق‌های مختلف دارد؛ گاهی به آب تعلق می‌گیرد. غلیان آب. «غَلَی الماء»، یعنی آبی به جوش بیاید و سرریز شود.[6] وقتی چهارپایی چموش می‌شود و تسلیم راکبش نشود، عرب می‌گوید: «غَلَتِ الدّابَّةُ»؛[7] این شتر یا اسب چموش شد و از حد اعتدال خارج شد[8] . «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ»، خطاب جهانی است. شرق و غرب عالم را می‌گیرد. شرعیت آن غیر از عقلانیت آن است.

2.6- غلوّ و گرانی قیمت‌ها و تذکر به مسئولین

«غَلَی السِّعر».[9] ارزش کالاها بالا رفت. غلو در مسائل اقتصادی هم هست. مدیران کشورها و کشورمان باید توجه کنند. برخی کشورها که به آن طمع دارند، مانند کشور ما که کشور امام زمان (علیه‌السلام) است، باید افسار غُلُوّ اَسعار و قیمت‌ها را کنترل کنند. گاهی آن‌قدر بهای کالاها بالا می‌رود که از قدرت خرید برخی خارج می‌شود. این‌ها خروج از حق و اعتدال است. اقتصاد هم به معنی میانه‌روی است. این غلو، هم در مسائل انسانی و هم در مسائل شهوانی است.

2.7- غلو، هواپرستی و آرزوهای طولانی، سبب هلاکت جوامع

در این آیه از متابعت هوای نفس نهی فرمودند. ای اهل کتاب در دین‌تان غلو نکنید. تمام اقسام این غلو غیر حق است. تابع اهواء قوم نباشید. دو مطلب، جوامع و نفوس را به هلاکت می‌کشاند: غلو و متابعت هوا. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «إنَّ أَخوَفَ ما أخافُ عَلَى أُمَّتي الهَوَى وَطُولُ الأَمَلِ»؛[10] بر امت خودم نگران دو چیز هستم: هواپرستی و آرزوهای طولانی. طول الأمل همراه با غلو است.

2.8- تاریخچه غلو

تاریخچه غلو را از اولین موجودات که با هم انس گرفتند، می‌دانیم. در اولین برخورد در اندیشه متوجه شدند که فرشته‌هایی هستند که در حال تحمید و تسبیح گفتن هستند و غلو کردند و گفتند که این‌ها دختران الهی هستند؛[11] یا مسیح بن مریم را ابن الله دانستند.[12]

2.9- نسبت بین ضلال و اِضلال

ضلال، پیش‌نیاز و مقدمه‌ی اضلال است. باب اِفعال بدون فعل نیست. اکرام، منوط به کرم و اطعام منوط به طعام است. ضلال داشتند که اضلال کردند. اگر کسی از نبی جدا شود، به ضلالتی می‌رسد که به اضلال هم منتهی می‌شود. ﴿وَلاَ الضَّالِّينَ﴾[13] در سوره‌ی حمد، یعنی اهل ضلال نباشیم؛ تا چه رسد به اضلال. همه مصداق خروج از اعتدال دینی است.

2.10- اقسام غلوّ

گرچه غلو معمولا افزایش چیزی را مطرح می‌کند، ولی تفریط را هم می‌گیرد. در مقابل غلو، تفریط و تقصیر است. در غلو دو مطلب مطرح است: غلو، گاهی از روی جهالت و گاهی از روی عمد است. نهی از غلو هر دو را شامل می‌شود.

کهنه‌ترین چیزی که انسان‌ها را از حق فاصله می‌دهد، غلو است. در انواع آن [اعم از غلو عمدی یا غلو با جهالت]، نهی صورت گرفته است. وقتی سختی بر جامعه‌ای بگذرد، یعنی دچار افراط یا تفریط شده است.

2.11- رجوع مردم در قیامت به امام معصوم (علیه‌السلام)

کار امام این است که مردم را از افراط و تفریط نگه دارد. امام بازوان اجرایی دارد که مؤمن است. او باید در مسیر اعتدالیِ امام قرار گیرد. فردای قیامت هم مردم را به امام می‌خوانند.

2.12- جایگاه حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) برای ائمه (علیهم‌السلام)

مادر را هم اُمّ می‌گویند، چون اصل و اساس شیء است.[14] امام با اُمّ ارتباط دارد. امام زمان (علیه‌السلام) فرمودند: «في إبنة رسول الله صلى الله عليه وآله لي أسوة حسنة».[15] امام عسکری (علیه‌السلام) فرمودند: «نحن حجج اللّه على خلقه، و جدّتنا فاطمة حجة اللّه علينا»؛[16] ما حجت خدا بر مردم هستیم و مادرمان حجت بر ماست. بر همین مبنا ما شهادت چهارم به عصمت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را در اذان جایز می‌دانیم. کسی که حجت بر حجج باشد، به طریق اولی حجت بر مردم هم خواهد بود.

3- تفسیر آیه 78

3.1- نوع اضلال خداوند

«لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ»؛

لعنت را هم مصداق عینی خروج از ولایت می‌دانیم. این، معنای ﴿هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ﴾[17] است. فطرت اولیه، ﴿هُدًى لِّلنَّاسِ﴾[18] و ﴿الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾[19] است. این حرکت نفسانی آیات الهی است. ان‌شاء‌الله در این هدایت باشیم؛ تا روز ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ﴾[20] که همه چیز آشکار می‌شود. همه‌ی این سختی‌ها هم پاداشی است. خداوند، ضلال و اضلال ابتدایی ندارد. همه، ثانویه ست. خداوند، مُذِلّ و مُضِلّ است؛ ولی به عنوان ثانوی.

 


logo