« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

عدم ارزش اهل کتاب در صورت عدم اقامه کتب آسمانی توسط آنان/تفسیر آیه 67 و 68 /تفسیر سوره مائده

 

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 67 و 68 /عدم ارزش اهل کتاب در صورت عدم اقامه کتب آسمانی توسط آنان

 

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾[1]

﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّىَ تُقِيمُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴾[2]

1- تفسیر آیه 67

1.1- خلاصه جلسه گذشته

ربّ انعمت فزد. عرض شد این آیه در واقع اتمام و اکمال همان آیه 56و57 این سوره است؛ یعنی آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ ﴾[3] و آیه: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ﴾.[4] در آیه عرض کردیم خطاب به رسول مطلق و رسول خاتِم و خاتَم است؛ برای ابلاغ آخرین جزء دین و آخرین جزء دین مقدس اسلام. ولایت، اتمام نبوت و رسالت است. رسالت و نبوت نیز مشخص کننده‌ی اسلام است. ما از جناب آدم (علیه‌السلام)، اسلام به معنای تسلیم را وارد می‌دانیم. این اسلام، عینیتی یافت که اسلام اصطلاحی شد.

1.2- تفاوت «اِبلاغ» با «ایصال»

بلوغ و ابلاغ غیر از ایصال است. ایصال، رساندن است،[5] ولی ابلاغ، پیام را به اکمال رساندن است.[6] از عنوان «بَلِّغ» هم می‌توان استفاده کرد که باب تفعیل، هم برای تدریج است و هم تکثیر که از این کلمه استفاده می‌شود.

1.3- عدم اختصاص ابلاغ به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)

نکته بعدی این که گرچه این خطاب خاص به آقا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانیم؛ ولی مفاد تکلیف، خاص ایشان نیست؛ یعنی حضرت رسول مکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، آغاز کننده و ترسیم کننده‌ی «مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» هستند. ما هم در ابلاغ رسالت باید تابع و متابع باشیم. ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ،﴾.[7] «بَلِّغ ما اُنزِلَ إِلَیکَ»، شامل ما هم می‌شود. گرچه حدوثش در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است، ولی پایانش آن زمان نیست.

1.4- برخی از مراتب کفر

«إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ».

وصف به شیء، مُشعِر به علیت است. تا قیام قیامت، کسانی که ولایت‌مدار نیستند، جزو کفارند. ادنی مرتبه کفر این است که انسان شکرگزار نباشد. عرب بر کشاورز هم کافر اطلاق می‌شکند؛ [8] چرا که دانه‌ها را در زمین می‌پوشاند.

2- تفسیر آیه 68

2.1- ارتباط آیه 67 و 68

بعد از خطاب خاص به رسول، خطاب خاص دیگری با عنوان «قُل» آمده است. «قُل» در قرآن، تنها لفظ نیست؛ هرچه اعتقادی را نهادینه می‌کند، در بر می‌گیرد.

2.2- اصطلاح عام و خاص اهل کتاب

خطاب به اهل کتاب است. اهل کتاب شامل انسان‌های مسلمان و مؤمن هم می‌شود. ما هم جزو اهل کتاب هستیم که آخرین کتاب را داریم. در اصطلاح اجتماعی آن روز و امروز، اهل کتاب به کسانی اطلاق می‌شود که غیر از قرآن به کتب دیگر معتقدند. اهل کتاب، کسانی هستند که با کتب آسمانی انس دارند. عرب به هر کسی «اهل البیت» نمی‌گوید؛ بلکه کسانی که اهل انس زیاد باشند.

2.3- عدم ارزش اهل کتاب در صورت عدم اقامه‌ی کتب آسمانی توسط آنان

«لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ»؛

شما پیروان حضرت موسی و حضرت عیسی (علیهماالسلام)، تا زمانی که تورات و انجیل را اقامه نکنید، چیزی نیستید و اهمیتی ندارید. «وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ»؛ ای اهل کتاب! شما اهمیتی ندارید، مگر زمانی که تورات و انجیل و آنچه از پروردگارتان به شما نازل شده است را اقامه کنید.

2.4- احتمالات در «وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ»

یک احتمال در «وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ»، این است که کتب گذشته باشد؛ مانند صحف و زبور و کتب سایر انبیای گذشته که گاهی یک صفحه بود و کتاب اطلاق می‌شد. احتمال دیگر این است که آنچه بر شما بعد از تورات و انجیل نازل شده است که شامل قرآن می‌شود. به نظر ما عام است و گذشته و آینده را شامل می‌شود.

2.5- احتمالات در معنای «لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ»

«لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ».

شما ارزشی ندارید، تا زمانی که اهل عمل به کتب گذشته و آینده شوید. احتمال دیگر این است که به این اهمیت و ارزش نرسیده‌اید، تا اقامه تورات و انجیل کنید. احتمال اول، یعنی ارزش شما به اقامه تورات و انجیل است و احتمال دوم، یعنی شما به این فطرت ثانوی و تشخص نرسیدید که تورات و انجیل را بتوانید اقامه کنید. به نظر ما هر دو احتمال ممکن است؛ هم مشکل را می‌گوید و هم راه حل را؛ مشکل شما عدم اقامه کتاب است و راه حل آن هم اقامه این کتب است. ارزش اهل کتاب - یعنی موحدین - به اقامه کتاب است. حفظ ارتباط با خدا، یعنی عهد الله. ارزش این‌ها زمانی است که بتوانند به این اهمیت برسند.

2.6- نسبت بین کفر و طغیان

«وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم».

بیشتر این‌ها وقتی آیات نازل می‌شود، طغیان و کفرشان بیشتر می‌شود. کفر، نپذیرفتن اندیشه‌ها است و طغیان، نپذیرفتن انگیزه‌ها است. اولی، کفر و دومی، طغیان است؛ در مقابل ایمان و تقوا. اولی، اندیشه‌ای است و دومی، عملی.

2.7- پاسخ قرآن به یهود و نصاری

می‌توان گفت این‌ها به خاطر سماجت و تعصبی که داشتند، هر کدام از یهود و نصاری نسبت به یکدیگر می‌گفتند که شما چیزی نیستید؛ قرآن فرمود که اگر کتاب را اقامه نکنید، هر دو چیزی نیستید. این‌ها بعد از آمدن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کافر شدند.

2.8- کفر ابتدایی و کفر ثانوی

«فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ»؛ نگران و متأسف قوم کافر نباش. در آیه قبلی، کفر ابتدایی باعث عدم هدایت آن‌ها شد و به درجه بالاتر کفر رسید. ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾.[9] منفصله‌ی حقیقیه بود.

2.9- نسبت بین نبوت، رسالت و ولایت در این دو آیه (67 و 68)

برخی قائل هستند که ارتباط آیه 67 و 68 با هم برقرار نیست و متناسب نیست. به نظر ما خیلی قابل تناسب است. نبوت شروع شد و در رسالت به اکمال رسید و در ولایت به نهایت اکمال و اتمام رسید.

2.10- قرآن، سبب احیای کتب آسمانی قبل

همه مشمول خطابات اهل کتاب هستند. یهود و نصاری را تکفیر نمی‌کنیم؛ بلکه تکمیل و تتمیم می‌کنیم. اگر قرآن نبود، عهدَین [کتاب تورات و انجیل هم] نبود. اقامه، به پا داشتن است؛ مانند ﴿أَقِيمُواْ الصَّلاةَ﴾.[10] اقامه، یعنی استمرار و مقاومت.[11] هرچه آیات نازل شود، برای مؤمنین، ترفیع درجه است و برای کفار، بستر سقوط است.

2.11- ولایت، محور اعتدال

ولایت است که ما را از آفت افراط و از آفت تفریط نگه می‌دارد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نهج البلاغه فرمودند: «وَالطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّةُ».[12] این راه اعتدال است.

 


logo