1404/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
نقش تبلیغ امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اتمام رسالت نبوی (صلیاللهعلیهوآله)/تفسیر آیه 67 /تفسیر سوره مائده
محتويات
1- تفسیر آیه 671.1- خلاصه جلسه گذشته
1.2- تمثیلی بودن خطابات قرآن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
1.3- نقش تبلیغ امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اتمام رسالت نبوی (صلیاللهعلیهوآله)
1.4- وعده حفظ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) توسط خداوند در جریان غدیر
1.5- ولایت، استمرار نبوت و ولایت
1.6- اقسام کفر و منظور از کافر در این آیه
1.7- لزوم شکر نعمت ولایت در روایات و ادعیه
1.8- آخرین ولیّ، علت تامه برای تحقق ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 67 /نقش تبلیغ امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اتمام رسالت نبوی (صلیاللهعلیهوآله)
﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾.[1]
1- تفسیر آیه 67
1.1- خلاصه جلسه گذشته
گفتیم خطابات قرآن مختلف است. خطاب عام: «یا أیّها الناس»، خطاب خاص: «یا أیها الذین آمنوا» و خطاب اخص: «یا أیّها الرسول». برخی انبیای الهی، مانند حضرت نوح و حضرت موسی و حضرت آدم و حضرت داود (علیهمالسلام) با نام مورد خطاب قرار گرفتهاند؛ ولی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) با مقام مورد خطاب قرار گرفتند؛ آن هم با آخرین مقام. الف و لام در «الرسول» هم جزو خطاب است و برای شمول و احاطه است؛ رسول خاص، یا رسول محیط بر همه رسولان الهی؛ همانطور که در مقامات عرفانی، اسم هرچه به ظهور بیشتری برسد و مظهر خاصتری بیابد، احاطهاش بیشتر میشود. این «الرسول»، رسالت مطلقه است.
1.2- تمثیلی بودن خطابات قرآن به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)
گرچه خطاب به «یا ایها الرسول»، خطاب خاص به این رسول است؛ ولی تمام رسولان الهی، تحت احاطهی این رسالت هستند. سوره مائده از آخرین سورههایی است که نازل شده است، یا آخرین سوره است. طبق روایات و طبق حدیث ثقلین، اول مأمور به تفسیر آیات به آیات هستیم و بعد سراغ روایات برویم. اگر دلیلی بر تخصیص آیه داشتیم، خاص میشود؛ و گرنه بر عمومیت خودش باقی است. نظریه ما اصل تمثیل است که بارها گفتیم. در احکام و آیات الهی، اصلی کلی است. روایاتی که ما داریم به خصوص روایات شأن نزول، معنایش این است که قصه و حکایتی را بیان میکند که آیه برای آن نازل شده است. اگر ما دلیل خاصی نداشته باشیم، شأن نزول دلیل بر خاص شدن آیات نمیشود.
1.3- نقش تبلیغ امامت و ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اتمام رسالت نبوی (صلیاللهعلیهوآله)
«ما أُنزِلَ إِلَیکَ»، جز مسألهی ولایت، چیز دیگری نیست؛ همان حکایت و قصه غدیر در حجة الوداع که بارها حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، میخواستند که جملهی: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»[2] را مطرح کنند؛ ولی زمینه نبود. البته اخبار ولایت ایشان را بارها داده بودند، ولی اعلان علنی و جهانی آن هم در مراسم حج در حجة الوداع انجام شد. اگر چنین نکنی، اصلا رسالت الله را انجام ندادهای. تمام رسالت یک طرف و اعلان ولایت یک طرف؛ هم جزء دین است و هم اتمام آن است. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي﴾.[3] اِتمام غیر از اکمال است. اتمام در اجزاء است و اکمال در اوصاف شیء است.[4] اجزای دین، ولایت است و اوصافش هم ولایت است. امامت، هم جزء دین است و هم اکمال دین است. برای همین، این قضیهی شرطیهی متصلهی عجیبی است؛ «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»؛ اگر این رسالت انجام نشود، رسالت خدا را انجام ندادهای.
1.4- وعده حفظ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) توسط خداوند در جریان غدیر
«وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»؛
حضرت نگران بودند که این اعلام، خطراتی داشته باشد که خطراتی هم داشت؛ ولی خداوند نگه داشت. حضرت فرمودند من زمانی که به رسالت که مبعوث شدم، دو نگرانی داشتم؛ یکی اینکه مرا تکذیب کنند و دیگری اینکه دین را تخریب کنند. بعد از نزول این آیه از این خوف که یهود و نصاری و دیگران مرا تکذیب کنند، من در پناه حضرت حق در امان هستم.[5] این را فریقین نقل کردند.
1.5- ولایت، استمرار نبوت و ولایت
ذات باریتعالی شما را از مردم نگه میدارد. این ناس، عام است؛ هم مشرکین و مخالفین و هم به خصوص از کسانی که ولایتمدار نیستند را شامل میشود. ولایت هم استمرار نبوت و رسالت است. نبوت با رسالت استمرار یافت و رسالت با رسالت خاص و تام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و رسالت خاص با عصمت که جز ولایت نیست، استمرار یافت. «وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ». تعبییر عجیبی است. کسانی که در پناه ولایت هستند، در پناه عصمت حضرت حق هستند.
1.6- اقسام کفر و منظور از کافر در این آیه
«إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»؛
خدا قوم کافرین را هدایت نمیکند. وصف به شیء، مشعر به علّیّت است. امر به تبلیغ ولایت حضرت امیر (علیهالسلام) شد. نگرانی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با حفظ حضرت حق مطرح شد. حال در پایان آیه میفرماید که خدا قوم کافر را هدایت نمیکند؛ یعنی کسانی که معتقد به امامت حضرت نیستند، جزو کافران هستند؛ البته کافر اصطلاحی نیست. کافر در اعتقادات مشکل دارد که نجس است. این همان کافر در مقابل شاکر است. ﴿إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾.[6] اولین مرحلهی کفر، نادیده گرفتن نعمتهای الهی است.
1.7- لزوم شکر نعمت ولایت در روایات و ادعیه
امام صادق (علیهالسلام) در مورد آیهی: ﴿ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ﴾،[7] فرمودند: این نعمت ولایت و امامت ما است.[8] در زیارتنامه حضرت صاحب الزمان (علیهالسلام) آمده است: «وَفَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ اَلْفَضِيلَةِ ِ وَخَصَصْتَنِي بهذه النعمة»؛[9] خدایا تو ما را به نعمت ولایت مشرف کردی. این نعمت ولایت است که نیاز به شکر خاص دارد. قوم کافر، یعنی قومی که شاکر نباشند. مقام شکر، مقامی است که میتوان گفت: ﴿وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴾.[10] دو چیز است که بین عباد، کمترین افراد دارند؛ یکی یقین است و دیگری شکر. «فَمَا أُوتِيَ النَّاسُ أَقَلَّ مِنَ الْيَقِينِ».[11]
شَکور، یعنی آنقدر شکرگزاری از آنها صادر میشود که جز شکر، چیزی از آنها بر نمیآید. ﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾.[12] ما باید از نعمتها شکرگزار باشیم؛ به خصوص از نعمت ولایت. نعمت ولایت، آخرین نعمتی است که انسانها را علامتگذاری میکند و انسانها با آن شناخته میشوند؛ چنانکه رسالت، وصف خاص حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) است. تبلیغ هم وصف خاص ایشان است. «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ». تبلیغ جانشینی حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) با کل رسالت برابری کرد.
1.8- آخرین ولیّ، علت تامه برای تحقق ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)
اهل حکمت و عرفان میگویند که علل مختلف که دست به دست هم میدهند و اجزاء علت را تشکیل میدهند، تا علت تامه شوند، میگویند تا آخرین جزء نیاید، محقق نمیشود. سنگ سنگینی است اگر آخرین نفر نیاید، دیگران هرچه زور بزنند، فایده ندارد. آخرین ولیّ، حکم اتمام علت تامه دارد؛ تا نیاید به ثبات نمیرسد. قوم کافرین کسانی هستند که توجه به ولایت ندارند و توجه به نعمت ندارند. درست است که کفر اصطلاحی نیست، ولی میتواند به جهتی بالاتر از کفر مصطلح باشد. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و أولاده المعصومین.