1404/03/04
بسم الله الرحمن الرحیم
خصوصیات قرآن - لزوم حکم طبق آیات الهی و پرهیز از پیروی از هوای نفس/تفسیر آیه 48 /تفسیر سوره مائده
محتويات
1- گزیده آیات گذشته2- تفسیر آیه 48
2.1- ارتباط این آیه با آیهی قبل
2.2- خصوصیات قرآن در این آیه
2.2.1- حق
2.2.2- مُصَدِّق
2.2.3- مُهَیمِن
2.3- لزوم پیروی از حکم الهی و پرهیز از پیروی از هوای نفس
2.4- معنای «شِرعَة» و «مِنهاج»
2.5- معنای «أُمّة» و تفاوت آن با «مِلّة»
2.6- لزوم شکر الهی برای خلقت ما در آخرالزمان
موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 48 /خصوصیات قرآن - لزوم حکم طبق آیات الهی و پرهیز از پیروی از هوای نفس
﴿وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾[1]
خدا را شاکریم که باز در محضر آیات و کلمات الهی هستیم. رب انعمت فزد.
1- گزیده آیات گذشته
در آیات گذشته ذات باریتعالی سیرهی همهی انبیا و اولیای الهی را ترسیم فرمود. همینطور قافیهی رسالت و نبوت را هم که بر اساس کتابهای الهی حرکت میکنند، بیان کرد؛ منتها همانگونه که انبیا دارای مراتب هستند، کتابهای الهی دارای مراتب هستند. تورات و انجیل را بیان کردند. قافیهی رسالت نوبت به حضرت موسی (علیهالسلام) رسید. به ایشان کتاب تورات داده شد و بعد انجیل که هدایت و نورانیت داشت بر حضرت عیسی (علیهالسلام) نازل شد. از خصوصیات کتاب انجیل، موعظه برای متقین و مصدّق تورات است. در نهایت هم حضرت حق فرمودند که اهل انجیل باید بر اساس آنچه خدا نازل کرده است، حکم کنند. و اگر چنین نکنند، فاسق هستند. ﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[2]
2- تفسیر آیه 48
2.1- ارتباط این آیه با آیهی قبل
در این آیهی 48، قرآن مجید را مُهَیمِن و مُصَیطِر و مُصَدِّق و فصل الخطاب کتب الهی بیان میکند. اگر کسانی ﴿بما أنزل الله﴾ حکم نکنند، فاسق هستند. یک قسمت مهمش در این آیه بیان میشود.
2.2- خصوصیات قرآن در این آیه
2.2.1- حق
«وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ». الف و لام در «الکتاب» در اینجا عهد است؛ یعنی قرآن. حق، ازلی و همیشگی است. آیهی: ﴿جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ﴾[3] که دربارهی حضرت بقیتالله (علیهالسلام) است، اینجا دربارهی قرآن است. اولین ویژگی قرآن در اینجا این است که اِنزال قرآن به حق است و حق همیشه ثابت است. حق را حق گویند، زیرا حق، عین واقعیت و ثبات است. خصلت اول قرآن، حق بودن است.
2.2.2- مُصَدِّق
خصلت دوم آن، این است که تصدیق کننده است به آنچه در پیش روی ایشان از کتب آسمانی گذشته است. الف و لام در «الکتاب»، جنس است. تورات و انجیل مورد نظر است. قرآن، تداوم تورات و انجیل و مصدّق آن است. سلسلهی نبوت و رسالت، یک سلسلهی اکمالی و تکمیلی است. هر پیغمبری مصدق و مکمّل پیغمبر دیگر است؛ نه اینکه آیات قبلی از بین برود. گاهی نَسخی در آیات گذشته اتفاق میافتد؛ ولی همیشگی نیست و اصل کتاب از بین نمیرود.
2.2.3- مُهَیمِن
«وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ»؛
خصلت سوم قرآن، «مُهَیمِن» است. «مُهَیمِن» در اصل، «مُئَیمِن» بوده که همزه تبدیل به هاء میشود. «مُهَیمِن»، یعنی سیطره دارد و قائم و حاکم است. از کلمهی «مُهَیمِن»، هم مسلط و حاکم بودن بر کتب دیگر فهمیده میشود و هم امین و حافظ بودن. «مُهَیمِن»، اسم شریف باریتعالی است؛ همانگونه که سورهی حشر میخوانیم: ﴿السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ﴾.[4] انشاءالله در بحث شرح اسمای الهی که به اسم شریف «مُهَیمِن» برسیم، بیان خواهیم کرد. «مُهَیمِن»، نگاهی به گذشته دارد و آن چیزی که حق است، نگهدار است. نسبت به آینده، نگهدار و امین است. باور و ایمان هم استفاده میشود و حاکمیت و احاطه دارد. «مُهَیمِن»، وصف قرآن است؛ هم شهید است، هم حافظ است و هم مورد باور بقاء است.
در لغت عرب، آمده است: «هَیمَنَ الرَّجُلُ». هیمنه دارد، یعنی حفاظت و امانتش شدید است.[5] هم تثبیت و تصدیق است و هم نگهداری آن. در دو صفت قبلی که حق بودن و مصدّق بودن است. معنای «مُهَیمِن»، این است که حقانیت و تصدیق کتب را حفظ و نگهداری میکند. این قرآن، هم حق است و هم مُصَدِّق و هم مُهَیمِن بر کتب است. این کتاب، آخرین کتاب است. آن کتابی که میخواهد مسلّط و مُصَیطِر بر سایر کتب باشد، باید بالاترین کتاب باشد. میشود از این مُهَیمِن، جاودانگی و آخرین کتاب را هم استفاده کرد.
2.3- لزوم پیروی از حکم الهی و پرهیز از پیروی از هوای نفس
جملهی: «فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ» در اینجا به صورت امر و ایجاب مطرح شد. حال که قرآن مهیمن بر سایر کتب است، بر اساس آنچه خدا نازل کرده است، حکم کن. پیرو هواهای اینها نباش. هوا به خاطر تمایل انسان به چیزی است. هرچه که رهزن برای انسان از راه حق بشود، هوی است. هوی، چیزی است که انسان را به سقوط میرساند. هوا از امور مرموزی است که خودش را نشان نمیدهد، ولی آثار ضد کمال دارد. فاصله گرفتن از حق به وسیلهی هواهای اینها است.
2.4- معنای «شِرعَة» و «مِنهاج»
«لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا»؛
سلسلهی نبوت بیان شد. در زمانی دستورالعمل تورات آمد و بعد انجیل آمد. سپس قرآن به عنوان فصل الخطاب آمد. شعر رسالت با قافیهی کلمات الهی به پایان میرسد. ما برای هر یک از کتب و انبیا و پیروان آنها از خودشان مسیری گذاشتیم. «شِرعَة»، مسیری است که برای آب آوردن وارد آن میشدند.[6] در قنات و چاه، بخشی را که معمولا پایینتر از سطح زمین است برای برداشتن آب قرار میدادند. این واژهی شِرعَة را برای دین تمثیل زدند. معارف، محل برداشتی دارد. «شِرعَة» و «شَریعة»، آبراههای مختلف است.[7] «مِنهاج»، راهی است که شریعت را ادامه میدهد.[8] «شِرعَة»، آغاز رسالتها و نبوتها است؛ ولی «مِنهاج»، تداوم این دو است. هر یک دیگری را تأیید میکند.
2.5- معنای «أُمّة» و تفاوت آن با «مِلّة»
«وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم»؛
«أُمّة» از «أُمّ»، یعنی گروهی که مقصد واحد داشته باشند.[9] اگر خدا میخواست، شما را امت واحده قرار میدهد؛ ولی خدا میخواست که در آنچه به شما داده است، شما را امتحان کند. این حکم الهی که به لحاظ حکم الهی یکی است، اما به لحاظ زمانها و امتها متعدد است؛ حال خداوند میخواهد ببیند که شما در این تعدد زمانی راه را گم میکنید، یا خیر. سلسلهی نبوت از زمان حضرت آدم (علیهالسلام)، شروع شده و تا حضرت خاتم (صلیاللهعلیهوآله) قرار داده شد. مقصود همه یکی است، ولی امت واحده نشدند. امت واحده، عدهای مخصوص در زمانی مشخص و با هدف مشخص هستند. فرق امت و ملت در این است که ملت، برای همهی زمانها است؛ همانطور که خداوند در مورد حضرت ابراهیم (علیهالسلام) میفرماید: ﴿مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا﴾،[10] اما امّت متفاوت است. اگر انسان در میان امت راه خودش را گم نکرد، از امتحان موفق بیرون آمده است.
2.6- لزوم شکر الهی برای خلقت ما در آخرالزمان
به تعبیر امام سجاد (علیهالسلام): «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَليْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ (صلیاللهعلیهوآله) دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ»؛[11] خدا را شاکریم که ما را در دوره آخرالزمان قرار داد. دورهی آخرالزمان، دورهی کمال عقول است. آخرین آیات الهی در دسترس ما است.