« فهرست دروس
درس تفسیر استاد هادی عباسی‌خراسانی

1404/02/23

بسم الله الرحمن الرحیم

سرپیچی اهل کتاب از حکم الهی با وجود در دست داشتن تورات/تفسیر آیه 41 تا 43 /تفسیر سوره مائده

 

 

موضوع: تفسیر سوره مائده/تفسیر آیه 41 تا 43 /سرپیچی اهل کتاب از حکم الهی با وجود در دست داشتن تورات

 

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هِادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِن لَّمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُواْ وَمَن يُرِدِ اللّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللّهِ شَيْئًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾.[1]

﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَآؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾.[2]

﴿وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُوْلَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ﴾.[3]

1- گزیده‌ آیات گذشته

نقشه‌ی راه آینده‌ی حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با توجه به اتحاد یهود و اَحبار (علمای یهود) و مشرکین برای تحریف آیات الهی با خطاب «یا أیها الرسول» مشخص شد.

2- تفسیر آیه 41 و 42

2.1- خصوصیات یهود بر اساس این آیه

2.2- شتاب به سمت کفر

«یا أیها الرسول لا یحزنک». در یکی از آیات شریفه‌ی قرآن آمده است: ﴿لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾.[4] حضرت حق به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، بشارتی داد که کسانی که با گروه‌های مختلف متحد شدند.

2.3- تحریف لفظی، معنوی و مصداقی کتب آسمانی

﴿يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ﴾؛[5] به تحریف لفظی و معنوی و مصداقی می‌پردازند، این کار آن‌ها شما را ناراحت نکند. این کار، سبب خزی در دنیا و عذاب عظیم برای این‌ها در آخرت است.

2.4- گوش دادن زیاد به دروغ

دو صفت برای این‌ها بیان شده است: «سماعون للکذب»؛ دروغ‌ها را می‌شنوند و استراق سمع می‌کنند.

2.5- حرام‌خواری

«أکّالون للسحت»؛ در یک جمله حرام‌خوار هستند. امام حسین (علیه‌السلام) در علت اینکه این‌ها در روز عاشورا برای جنگ با امام آمدند و سخنان حضرت در دل دشمنان اثر ندارد، فرمودند: «ملئت بطونکم من الحرام».[6] دهان، بندر ورودی بدن است که روح، آن را حامل است. اگر مراقب ورودی‌ها و خوراک تن و واردات آن باشیم، صادرات هم مطلوب است. اولین صادر آن فکر است.

2.6- مراحل انحراف مردم در طول تاریخ

اعمال انسان در اختیار افکار انسان است. «و الحق أن فاض من القدسی الصور / و إنما إعداده من الفکر».[7] آسیب‌های به جوامع از راه تصرف در افکار است. «یحرفون الکلم»؛ کسانی که کلام الهی را تحریف می‌کنند. کلام الهی، افکار انسانی را اداره می‌کند. کسانی که کلام الهی را تحریف می‌کنند، افکار انسان‌ها را در اختیار می‌گیرند. در تمام جوامع از آغاز تا کنون چنین بوده است. اول اندیشه‌ی آن‌ها را در اختیار می‌گیرند. تا اندیشه خراب نشود، گرایش خراب نمی‌شود.

2.7- دلیل عذاب این دسته از یهود

وصف به شیء، مشعر به علیت است؛ یعنی چرا عذاب عظیم دارند؟ و چرا خزی در دنیا دارند؟ و چرا خداوند اراده کرده که قلوب این‌ها تطهیر نشود؟ چون شایعه پراکن هستند و حرام‌خوارند. «سماعون للکذب و اکالون للسحت».

محبت الهی را ببینید. امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «هَلِ الدِّينُ إِلَّا الْحُبُّ ... الدِّينُ هُوَ الْحُبُّ وَ الْحُبُّ هُوَ الدِّينُ».[8]

3- تفسیر آیه 42

3.1- اختیارات پیامبر برای پذیرش یا عدم پذیرش حکمیت یهود

«فَإِن جَآؤُوكَ فَاحْكُم بَيْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ»؛

همین یهود اگر نزد تو آمدند و نیاز به حکم تو داشتند یا حکم کن یا از آنها اعراض کن. اگر به این‌ها توجه نکنی هیچ چیزی به شما ضرر نمی‌رساند. مژده الهی است. آنها هم اعراض کردند شما تنها نمی‌مانید و حمایت الهی هست.

3.2- لزوم قسط در قضاوت، ولو نسبت به غیر مسلمان

«وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»؛

اگر خواستی بین آن‌ها حکم کنی، به قسط و عدل حکم کن. اسلام در حکمش بین مسلمان و غیر آن عدالت را رعایت می‌کند.

3.3- عدالت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نزاع با یک اهل کتاب

بر سر زره‌ی حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نزاعی بود. یک نفر اهل کتاب، زره ایشان را برداشته بود و حضرت شاهد نداشتند. به نفع آن شخص حکم صادر شد. حضرت شاهد نداشتند و اظهار ناراحتی نکردند. در آخرین لحظات تدبّر کرد. برگشت و عذرخواهی کرد. یهودی با خودش گفت: «اینکه قاضی مرا کنار رهبر اسلامی بگذارد و او را محکوم کند، معلوم می‌شود که دین خوبی است و ایشان امام بر حق هستند»؛ لذا مسلمان شد.[9]

3.4- نسبت بین عدل و قسط

عدالت، «وَضعُ الشَّیءِ فی مَوضِعِه» است؛[10] یعنی هر چیزی که اعتبار شده است، همان‌طور استفاده کنند. انسان باید در نظام اجتماعی، مراقب جایگاه‌های افراد باشد. اما قسط نسبت به عدل، خاص‌تر و اخص است.[11] در قرآن، «إنّ الله یحب العادلین» نداریم؛ ولی «إنّ الله یحب المقسطین» داریم که در آیه‌ی ابتدای درس آمد. «مُقسِطین»، کسانی هستند که هم مراقب معنی عدالت هستند - یعنی جایگاه‌های افراد و اشیاء را رعایت می‌کنند - و هم به جایگاه‌های آن‌ها معرفتی پیدا کردند که می‌پسندند؛ مانند فرق بین محاسن و مکارم اخلاقی است. محاسن اخلاقی، خوب بودن است، ولی مکارم اخلاقی، خوب ساختن است. قسط، نه تنها عدالت را دوست دارد؛ بلکه می‌خواهد دیگران هم این‌گونه باشند. نسبت به امام زمان (علیه‌السلام)، روایت نقل شده است: «يَملأُ اللَّهُ بِهِ الأَرضَ عَدلًا وَقِسطَاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلمَاً وَجَوراً»؛[12] زمین را پر از قسط و عدل می‌کند. «مُقسِطین»، گام دوم در عدالت‌پذیری است. عدالت را پذیرفته و جایگاه‌ها را رعایت می‌کند و عدالت‌پرور است. چون که صد آمد، نود هم پیش ماست.

4- تفسیر آیه 43

4.1- سرپیچی یهود از حکم خدا با وجود کتاب آسمانی تورات در میان ایشان

در آیه‌ی بعدی، چگونگی دوست داشتن مقسطین بیان می‌شود. «وعندهم التوراة فیها حکم الله». این‌ها سرپیچی کردند. حکم خدا، همان رجمی بود که برای زنای محصنه بود. اشراف جمع شدند که آن را تبدیل به تازیانه کنند. خواستند حکم الهی را جا‌به‌جا کنند. دیدند حکم تورات به نفع‌شان نیست و سرپیچی کردند و عُجب‌زده شدند. ثروت و قدرت دست به دست هم دادند و علمای خودفروخته و عالمان فاسد و اَحبار یهود، آیات الهی را تحریف کردند. این قدرت و ثروت و علم اصطلاحی‌ای که علم واقعی نیست، همیشه در تمام زمان‌ها می‌آید و مردم را گمراه می‌کند. «إذا فَسَدَ العالِمُ فَسَدَ العَالَمُ».[13]

سادگی ساده‌لوحان و اندیشه‌ی اندیشمندان فاسد و ثروت قدرتمندان و ثروتمندان دست به دست هم داد و آیات تورات را جابه‌جا کردند. این‌ها اهل ایمان و باور نبودند.

 


logo